گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۰: خط ۸۰:
اما روايت اول:  
اما روايت اول:  


براى اين كه صرف اضطراب دليل نمى شود بر اين كه آن مردم از جملۀ مورد بحث، آمدن قيامت را فهميده باشند. زيرا اين قدر هست كه امر خدا هرچه باشد، چيزى است كه بندگان او را به انديشه وا مى دارد كه حجتى در فهمشان نيست و شبهه هم مفهوميه نيست تا مرجع در آن، عرف كه اهل لسان اند، بوده باشد. علاوه بر اين، روايت هم خالى از اشكال نيست. براى اين كه خداى سبحان، استعجال به آمدن قيامت را از صفات كفار خوانده و آنان را بر اين عمل مذمت، و مؤمنان را از آن برى دانسته و فرموده:
براى اين كه صرف اضطراب دليل نمى شود بر اين كه آن مردم از جملۀ مورد بحث، آمدن قيامت را فهميده باشند. زيرا اين قدر هست كه امر خدا هرچه باشد، چيزى است كه بندگان او را به انديشه وا مى دارد كه حجتى در فهمشان نيست و شبهه هم مفهوميه نيست تا مرجع در آن، عرف كه اهل لسان اند، بوده باشد.
 
علاوه بر اين، روايت هم خالى از اشكال نيست. براى اين كه خداى سبحان، استعجال به آمدن قيامت را از صفات كفار خوانده و آنان را بر اين عمل مذمت، و مؤمنان را از آن برى دانسته و فرموده:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۲۷ </center>
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشفِقُونَ مِنهَا». و در بيان سابق هم اشاره اى به اين معنا شد كه خطاب در جملۀ «فَلَا تَستَعجِلُوهُ»، به مشركان است و معنايش نهى از استعجال ايشان و درخواست فرارسيدن اجل و نزديك شدن وعده است، نه درخواست مهلت. و در اين صورت معنا ندارد كه از شنيدن «فَلَا تَستَعجِلُوهُ» آرام شوند.
«وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشفِقُونَ مِنهَا». و در بيان سابق هم اشاره اى به اين معنا شد كه خطاب در جملۀ «فَلَا تَستَعجِلُوهُ»، به مشركان است و معنايش نهى از استعجال ايشان و درخواست فرارسيدن اجل و نزديك شدن وعده است، نه درخواست مهلت. و در اين صورت معنا ندارد كه از شنيدن «فَلَا تَستَعجِلُوهُ» آرام شوند.


و اما روايت دوم: ظاهرش اين است كه از «امر خدا»، عذاب دنيوى را فهميده بودند، نه قيامت را، و اين، خود مؤيد بيان سابق ما است، نه مؤيد آقايان.
و اما روايت دوم:  
 
ظاهرش اين است كه از «امر خدا»، عذاب دنيوى را فهميده بودند، نه قيامت را، و اين، خود مؤيد بيان سابق ما است، نه مؤيد آقايان.
 
و اما روايت سوم:


و اما روايت سوم: نهايت چيزى كه به آن دلالت مى كند، اين است كه آمدن قيامت، از مصاديق آمدن امر خداست، و كسى هم در اين شكى ندارد، ولى اين غير از اين است كه مقصود از «امر» در آيه، همان قيامت باشد.
نهايت چيزى كه به آن دلالت مى كند، اين است كه آمدن قيامت، از مصاديق آمدن امر خداست، و كسى هم در اين شكى ندارد، ولى اين غير از اين است كه مقصود از «امر» در آيه، همان قيامت باشد.


==روايتى كه در آن «أتَى أمرُ الله»، به ظهور مهدى «ع» تطبيق شده است==
==روايتى كه در آن «أتَى أمرُ الله»، به ظهور مهدى «ع» تطبيق شده است==
۱۶٬۹۱۱

ویرایش