۱۶٬۲۶۹
ویرایش
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۲: | ||
==اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت == | ==اشاره به چند نكته وخصوصيت درباره قيامت == | ||
از اين بيان روشن مى گردد كه جملات چهارگانه | از اين بيان روشن مى گردد كه جملات چهارگانه آيه، يعنى جمله: «وَ عُرِضُوا...» و جمله: «لَقَد جِئتُمُونَا...»، و جمله: «بَل زَعَمتُم» و جمله: «وَ وُضِعَ الكِتَابُ...»، چهار نكته اساسى را افاده مى كنند، كه از تفصيل جريانات روز قيامت خلاصه گيرى شده، و اجمال آنچه را كه بين آنان و پروردگارشان از هنگام خروج از قبر تا فيصله يافتن حساب رُخ مى دهد، ذكر مى فرمايد. و اگر به ذكر اجمال آن اكتفاء نموده، براى اين است كه همين اجمال كفايت مى كرد، و غرض حاصل مى شد. | ||
پس جمله | پس جمله: «وَ عُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفّاً» اشاره به سه نكته است: | ||
اول اين كه: خلائق ناگزير از حشر به سوى پروردگار خويش اند، و به حكم اجبار، بدون اين كه خود اختيارى داشته باشند، بر پروردگار خود عرضه مى شوند. | |||
و ثانيا: اين كه كفار در آن روز و در آن لقاء، كرامت و حرمتى نخواهند داشت، كه تعبير جمله «عَلَى رَبِّكَ» نيز اشعار به اين معنا دارد، و گرنه مى فرمود: «عَلَى رَبِّهِم»، همچنان كه در باره مؤمنان فرموده: «جَزَاؤُهُم عِندَ رَبِّهِم جَنَّاتُ عَدنٍ». و نيز فرموده: «إنَّهُم مُلَاقُوا رَبِّهُم»، و يا سياق سابق را كه سياق تكلم بود، رعايت مى كرد و مى فرمود: «عُرِضُوا عَلَينَا». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۴۴۹ </center> | ||
سوم | سوم اين كه: انواع تفاضل و برتری ها و احترامات دنيوى كه خود مردم به اوهام و افكار كوتاه مادى خود تراشيده اند و مثلا يكى را به خاطر دودمانش و يكى را به خاطر ثروتش و يكى را به خاطر مقامش از ديگران برتر مى شمرند، همه از بين مى رود و آن روز، همه در يك صف و يك رديف و بدون اين كه والایى نسبت به زيردستى و غنيى نسبت به فقيرى و مولایى از غلامى امتيازى داشته باشد، محشور مى گردند. امتياز، تنها بر ملاك عمل است، و در اين هنگام است كه مى فهمند در زندگى دنيا خطا كردند و به بيراهه رفتند. لاجرم به امثال «لَقَد جِئتُمُونَا فُرَادَى...» خطاب مى شوند. | ||
جمله | جمله «لَقَد جِئتُمُونَا كَمَا خَلَقنَاكُم أوَّلَ مَرَّة»، مقول قول تقديرى است، و تقدير آن: «وَ قَالَ لَهُم»، و يا «وَ قُلنُا لَهُم لَقَد...» است، و در اين جمله خطا و ضلالت آنان در دنيا و اين كه اشتغال به زخارف دنيا از سلوك راه خدا و پيروى دينش بازشان داشته، بيان مى شود. | ||
<span id='link302'><span> | <span id='link302'><span> | ||
==از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت و فساد اعمال است == | ==از ياد بردن قيامت سبب اصلى اعراض از هدايت و فساد اعمال است == | ||
و جمله ((بل ظننتم ان لن نجعل لكم موعدا(( از نظر معنا نظير آيه ((افحسبتم انما خلقناكم عبثا وانكم الينا لاترجعون (( مى باشد واين جمله اگر به خاطر كلمه ((بل (( وبه ظاهر سياق اعراض از جمله قبل باشد تقدير آن از نظر معنا چنين مى شود: زينت دنيا وتعلق دلهايتان به اسباب ظاهرى، شما را از عبادت ما وسلوك راه هدايت ما باز داشته ، بلكه از اين هم بالاتر، پنداشته ايد كه ما براى شما موعدى كه در آن ما را ديدار كنيد، وما به حسابتان برسيم مقرر نكرده ايم. | و جمله ((بل ظننتم ان لن نجعل لكم موعدا(( از نظر معنا نظير آيه ((افحسبتم انما خلقناكم عبثا وانكم الينا لاترجعون (( مى باشد واين جمله اگر به خاطر كلمه ((بل (( وبه ظاهر سياق اعراض از جمله قبل باشد تقدير آن از نظر معنا چنين مى شود: زينت دنيا وتعلق دلهايتان به اسباب ظاهرى، شما را از عبادت ما وسلوك راه هدايت ما باز داشته ، بلكه از اين هم بالاتر، پنداشته ايد كه ما براى شما موعدى كه در آن ما را ديدار كنيد، وما به حسابتان برسيم مقرر نكرده ايم. |
ویرایش