۱۷٬۰۵۲
ویرایش
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۹: | ||
<span id='link399'><span> | <span id='link399'><span> | ||
==وجه | ==وجه اين كه ابراهيم «ع» را، پدر مسلمين ناميد == | ||
و اگر ابراهيم را پدر | و اگر ابراهيم را پدر مسلمين، خوانده بدين جهت است كه او، اولين كسى است كه براى خدا اسلام آورد. همچنان كه قرآن فرموده: «إذ قَال لَهُ رَبُّهُ أسلِم قَالَ أسلَمتُ لِرَبِّ العَالَمِين». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۸۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۸۳ </center> | ||
از آن جناب حكايت كرده كه گفت : | و نیز، از آن جناب حكايت كرده كه گفت: «فَمَن تَبِعَنِى فَإنَّهُ مِنِّى»، كه از تركيب اين دو آيه به دست مى آيد: تمامى مسلمانان دنيا، از هر جا كه باشند، فرزندان ابراهيم و از اويند. | ||
و نيز در دعايش گفت : | و نيز در دعايش گفت: «وَ اجنُبنِى وَ بَنِىَّ أن نَعبُدَ الأصنَام»، كه مقصودش «از فرزندانم»، مسلمانان است. چون به طور قطع مى دانيم كه او براى مشركانى كه از صلب او هستند، دعا نمى كند، و نيز خداى تعالى فرموده: «إنَّ أولَى النَّاسِ بِإبرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هَذَا النَّبِىّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا». | ||
«''' | «'''هُوَ سَمَّاكُمُ المُسلِمِينَ مِن قَبلُ وَ فِى هَذَا'''» - اين منت دومى است كه خداى تعالى، بر مؤمنان مى گذارد. و ضمير «هُوَ» به خداى تعالى بر مى گردد. و كلمه «مِن قَبل»، به معناى قبل از نزول قرآن است، و كلمۀ «وَ فِى هَذَا»، به معناى در اين كتاب است. و از اين كه ايشان را مسلمان ناميده، معلوم مى شود كه خدا اسلام آنان را قبول فرموده. | ||
«'''لِيَكُونَ | «'''لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكمُْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلى النَّاسِ'''»: | ||
مراد از اين | مراد از اين شهادت، گواهى بر اعمال است كه بحث مفصل آن، در تفسير آيه ۱۴۳ از سوره «بقره» و جاهاى ديگر گذشت. و اين آيه مطالب گذشته، يعنى داستان اجتباء، و مسأله نفى حرج و وجه تسميه مسلمين به «مسلمين» را تعليل مى كند. | ||
«''' | «'''فَأقِيمُوا الصَّلَوة وَ آتُوا الزَّكَوة وَ اعتَصِمُوا بِاللّه'''» - اين جمله، تفريع بر همه مطالب قبل است كه خدا با آن ها بر مسلمين منت نهاد. يعنى: پس بنابراين واجب است بر شما كه نماز به پا داريد، و زكات بپردازيد - كه اين دو، اشاره است به واجبات عبادى و مالى - و در همه احوال متمسك به خدا شويد. يعنى به آنچه امر مى كند، موتمر شده، از آنچه نهى مى كند، منتهى گرديد، و در هيچ حالى از او قطع رابطه مكنيد. چون او مولى و سرپرست شما است، شايسته نيست كه بنده از مولاى خود ببرد و آدمى را نمى رسد كه با اين كه از هر جهت ضعيف است، از ياور خود قطع كند. | ||
البته اين دو معنا، به خاطر اين است كه كلمه «مولى»، دو معنا دارد: يكى سرپرست و آقا و ديگرى ياور. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۸۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۵۸۴ </center> | ||
مدح خداى تعالى و هم دلخوش ساختن نفوس | پس جملۀ «هُوَ مَولَیكُم»، در مقام تعليل حكم قبلى است و جملۀ «فَنِعمَ المَولَى وَ نِعمَ النَّصِير»، مدح خداى تعالى و هم دلخوش ساختن نفوس مؤمنان و تقويت دل هاى آنان است، به اين كه مولى و ياور ايشان، آن خدايى است كه غير او، نه مولايى هست و نه ياورى. | ||
اين را هم بايد دانست كه آن معنايى كه ما براى | اين را هم بايد دانست كه آن معنايى كه ما براى «اجتباء» و همچنين براى «اسلام» و ساير كلمات آيه كرديم، معنايى است كه بيشتر مفسران براى آيه كرده اند، و مبناى ايشان خطاب «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» است كه در صدر كلام قرار دارد و بيان استدلالشان اين است كه: اين خطاب، شامل همه مؤمنان و همه امت مى شود. و نتيجه گرفته اند كه: پس خداى تعالى، اسلام همه مسلمانان آن روز را قبول كرده. | ||
ولى ما مكرر | ولى ما مكرر خاطرنشان كرده ايم كه حقيقت معناى «اجتباء» اين است كه خدا، بنده خود را مخلَص - به فتح لام - كند و او را مخصوص خود سازد، به طورى كه غير خدا در او بهره اى نداشته باشد، و اين صفت، صفت همه مسلمانان آن روز و تمامى افراد امت نيست، و همچنين كلمه «اسلام» و «اعتصام»، معنايش آن طور نيست كه همه مسلمين را شامل شود و به طور قطع، معناى حقيقى اين كلمات مورد نظر است. | ||
و | و بنابراين، نسبت اجتباء و اسلام و شهادت به همه امت دادن، مجاز و توسّع و از اين باب است كه در ميان امت افرادى كه داراى اين صفات باشند، وجود دارد و در قرآن، از اين گونه تعابير مجازى بسيار است. همچنان كه همه بنى اسرائيل را پادشاه خوانده، فرموده: «وَ جَعَلَكُم مُلُوكاً»، و همه ايشان را بر عالَميان برترى داده است، فرموده: «وَ فَضَّلنَاهُم عَلَى العَالَمِين». | ||
<span id='link400'><span> | <span id='link400'><span> | ||
==بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته ) == | ==بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته ) == | ||
از كتاب جوامع الجامع نقل شده كه در تفسير آيه ((فلا ينازعنك فى الامر(( گفته : روايت شده كه بديل بن ورقاء و غيره كه از كفار خزاعه بودند به مسلمانان گفتند شما چرا آنچه خودتان مى كشيد مى خوريد؟ و آنچه را كه خدا مى كشد - يعنى مردار - را نمى خوريد؟. | از كتاب جوامع الجامع نقل شده كه در تفسير آيه ((فلا ينازعنك فى الامر(( گفته : روايت شده كه بديل بن ورقاء و غيره كه از كفار خزاعه بودند به مسلمانان گفتند شما چرا آنچه خودتان مى كشيد مى خوريد؟ و آنچه را كه خدا مى كشد - يعنى مردار - را نمى خوريد؟. |
ویرایش