۱۷٬۰۵۲
ویرایش
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
«'''مَّنْ أَعْرَض عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْراً'''»: | «'''مَّنْ أَعْرَض عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْراً'''»: | ||
ضمير در | ضمير در «عَنهُ»، به «ذكر» بر مى گردد، و كلمۀ «وِزر»، به معناى بارِ سنگين و گناه است، و چون فرموده «آن را روز قيامت حمل مى كند»، به اين قرينه مى توان گفت مراد از آن، همان معناى اول است. و اگر «وِزراً» را نكره و بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه بزرگى خطر آن را برساند و معناى آيه اين است كه: | ||
«كسى كه از ذكر (قرآن) اعراض كند، او در روز قيامت، ثقلى بسيار عظيم الخطر و صاحب اثرى تلخ را حمل خواهد كرد». در اين آيه، گناه را از آن جهت كه قائم به ايشان است، تشبيه به ثقلى كرد كه آدمى با همه سنگينى و مشقت كه دارد به دوش خود بكشد، آن وقت به طور استعاره، همان گناه را «وِزر» و سنگينى ناميد. | |||
«'''خَالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لهَُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلاً'''»: | «'''خَالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لهَُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلاً'''»: | ||
مراد از | مراد از «خالد بودنشان در وزر»، خلودشان در كيفر آن است. يعنى عذاب كه به طور كنايه فرموده خالد در وزرند، و اگر فرمود: «خَالِدِين»، با اين كه ضمير آن به كلمه «مَن:- كسى كه» بر مى گردد كه مفرد است، به اعتبار معناى «مَن» بود. چون اين كلمه در معنا جمع است و كليت را مى رساند، همچنان كه اگر در «أعَرَضَ»، كه ضمير آن نيز به «مَن» بر مى گردد، و نيز در «فَإنَّهُ يَحمِلُ»، ضمير را مفرد آورد، به اعتبار لفظ «مَن» بود. | ||
پس در | پس در حقيقت، آيه مورد بحث از اين جهت نظير آيه «وَ مَن يَعصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فَإنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أبَداً» است، كه هم ضمير مفرد را به «مَن» برگردانيده و هم ضمير جمع را. و با صرف نظر كردن از جهات لفظى، آيه شريفه مورد بحث، از روشن ترين آيات قرآنى است در اين كه دلالت مى كند بر «تجسّم اعمال» و اين كه آدمى در قيامت با عمل خودش معذب مى شود و همواره و جاودانه با آن است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۹۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۹۳ </center> | ||
«''' | «'''وَ سَاءَ لَهُم يَومَ القِيَامَةِ حَملاً'''» - كلمۀ «سَاءَ» از افعال ذمّ است، مانند «بِئسَ»، و معنايش اين است كه بار ايشان در روز قيامت، بد بارى است. و كلمۀ «حِمل»، با كسره حاء و فتحه آن، به يك معنا است. چيزى كه هست، اگر با كسره خوانده شود، مراد از آن بارى خواهد بود كه در ظاهر حمل مى شود. مانند بارهايى كه به دوش كشيده مى شود. و اگر با فتحه خوانده شود، مراد از آن بارهاى باطنى است. مانند طفل در شكم. | ||
==معناى جمله: «و نحشر المجرمين يؤمئذ زرقا»== | ==معناى جمله: «و نحشر المجرمين يؤمئذ زرقا»== |
ویرایش