۱۶٬۲۹۹
ویرایش
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
اين آن مقدار توجيهى بود كه ما توانستيم براى روايت بكنيم، كه خلاصه اش اين شد كه: روايت از باب مسمى شدن به مثل نام معروف: «تَأبَّطَ شَرّاً» و از قبيل شعر: | اين آن مقدار توجيهى بود كه ما توانستيم براى روايت بكنيم، كه خلاصه اش اين شد كه: روايت از باب مسمى شدن به مثل نام معروف: «تَأبَّطَ شَرّاً» و از قبيل شعر: | ||
<center>أنَا ابنُ جَلا و طلّاع الثنَايَا * إذَا أضَعُ العَمَامَةَ تَعرِفُونِى </center> | <center>أنَا ابنُ جَلا و طلّاع الثنَايَا * إذَا أضَعُ العَمَامَةَ تَعرِفُونِى </center> | ||
مى باشد، كه مقصودش اين بوده كه: من فرزند كسى هستم كه گفتار مردم درباره اش بسيار شد، و آن قدر به او «جلا جلا» گفتند، تا آن كه اين كلمه، نام او گرديد. | مى باشد، كه مقصودش اين بوده كه: من فرزند كسى هستم كه گفتار مردم درباره اش بسيار شد، و آن قدر به او «جلا جلا» گفتند، تا آن كه اين كلمه، نام او گرديد. |
ویرایش