۱۶٬۲۶۹
ویرایش
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
«'''وَ مِن وَرَائِهِم بَرزَخٌ إلَى يَومِ يُبعَثُون...'''» | «'''وَ مِن وَرَائِهِم بَرزَخٌ إلَى يَومِ يُبعَثُون...'''» | ||
كلمۀ «برزخ»، به معناى حائل در ميان دو چيز است، همچنان كه در آيه «بَينَهُمَا بَرزَخٌ لَا يَبغِيان»، به اين معنا آمده. و مراد از اين كه فرمود: «برزخ در ماوراى ايشان است»، اين است كه اين برزخ در پيش روى ايشان قرار دارد، و محيط به ايشان است. | |||
و اين | و اگر آينده ايشان را وراى ايشان خوانده، به اين عنايت است كه برزخ در طلب ايشان است، همان طور كه زمان آينده امام و پيش روى انسان است و در عين حال گفته مى شود: «وَرَائَكَ يَومُ كَذَا». معنايش اين است كه چنين روزى به دنبال تو است و اين تعبير، به اين عنايت است كه زمان طالب آدمى است، يعنى منتظر است كه آدمى از آن عبور كند. | ||
و مراد از «برزخ»، | و اين هم كه بعضى گفته اند: كلمۀ «وَرَاء»، به معناى احاطه است، معنايش همين است، همچنان كه در آيه «وَ كَانَ وَرَاءَهُم مَلِكٌ يَأخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصباً»، هم معناى دنبال هست و هم معناى احاطه. | ||
و مراد از «برزخ»، عالَم قبر است كه عالَم مثال باشد و مردم در آن عالَم، كه بعد از مرگ است، زندگى مى كنند تا قيامت برسد. | |||
اين، آن معنايى است كه سياق آيه و آياتى ديگر و روايات بسيار از طرق شيعه، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» و ائمه اهل بيت «عليهم السلام» و نيز از طرق اهل سنت، بر آن دلالت دارد و بحث پيرامون آن در جلد اول اين كتاب گذشت. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۹۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۹۸ </center> | ||
بعضى گفته اند: مراد از آيه اين است كه بين ايشان | بعضى گفته اند: مراد از آيه اين است كه بين ايشان و بين دنيا حاجز و حائلى است كه نمى گذارد ايشان تا روز قيامت ديگر به دنيا باز گردند، بعد از قيامت هم كه ديگر بر نگشتن معلوم است. پس اين جمله مى خواهد بر نگشتن به دنيا را تأكيد كند و به كلى مأيوسشان نمايد. | ||
ولى اين حرف صحيح نيست. چون از ظاهر سياق بر مى آيد كه حائل و برزخ مذكور بين دنيا و روز قيامت كه در آن مبعوث مى شود، امتداد دارد، نه بين ايشان و برگشت به دنيا. چون اگر مراد حائل ميان ايشان و برگشت به دنيا بود، قيد | ولى اين حرف صحيح نيست. چون از ظاهر سياق بر مى آيد كه حائل و برزخ مذكور بين دنيا و روز قيامت كه در آن مبعوث مى شود، امتداد دارد، نه بين ايشان و برگشت به دنيا. چون اگر مراد حائل ميان ايشان و برگشت به دنيا بود، قيد «إلى يَومَ يُبعَثُون»، لغو مى شد. | ||
البته نه از اين جهت كه مفهوم جملۀ «تا روز قيامت بر نمى گردند»، اين است كه بعد از قيامت بر مى گردند و آن هم محال است، بلكه از اين جهت كه اصل اين تقييد لغو است و لو اين كه از خارج يا از آيات ديگر دانسته باشيم كه بعد از قيامت بازگشت محال است. | |||
علاوه بر اين، بين اين سخن كه گفتند: «پس اين جمله مى خواهد بر نگشتن به دنيا را تأكيد كند، و به كلى مأيوسشان نمايد» و اين كه مى گويند برنگشتن بعد از قيامت مفهوم از خارج است، نظير تناقض است، بلكه برگشت معنا به اين مى شود كه بخواهد برنگشتن مطلق را كه از كلمۀ «كَلّا» استفاده مى شود، با برنگشتن موقت محدود به حد «إلى يَومَ يُبعَثُون»، تأكيد كند. (دقت بفرماييد) | |||
==مقصود از اين كه در قيامت، حَسَب و نَسَبى در بين نيست و كسى از حال ديگرى نمى پرسد= | |||
«'''فَإِذَا نُفِخَ فى الصُّورِ فَلا أَنساب بَيْنَهُمْ يَوْمَئذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ'''»: | «'''فَإِذَا نُفِخَ فى الصُّورِ فَلا أَنساب بَيْنَهُمْ يَوْمَئذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ'''»: | ||
ویرایش