۱۶٬۹۰۷
ویرایش
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
<span id='link276'><span> | <span id='link276'><span> | ||
در اين جمله، سود داشتن مال و فرزندان در روز قيامت به كلّى نفى شده، و اين، بدان جهت است كه رابطه مال و فرزندان كه در دنيا مناط در يارى و مساعدت طرفينى است، رابطه اى است وهمى و خيالى، كه تنها در نظام اجتماعى بشر معتبر شمرده مى شود و در خارج از ظرف اجتماع مدنى، هيچ اثرى ندارد. | |||
در اين | |||
(مال كه يا كاغذى است به نام اسكناس و يا فلزى است به نام طلا و امثال آن، و نيز يك انسان به نام فرزند كه موجودى است مستقل، چه ارتباطى به زندگى من كه نيز انسانى هستم، مستقل مى تواند داشته باشد؟) | |||
و به عبارت ديگر | و روز قيامت، كه روز انكشاف حقايق و جدا شدن آن ها از موهومات است، و روزى است كه ديگر اسباب و مؤثرات اعتبارى، از سببيت مى افتد، مال به ماليتش و فرزند به عنوان فرزندی اش، و خويشاوند به عنوان قرابتش نيز از اعتبار مى افتد. همچنان كه قرآن كريم مى فرمايد: «وَ لَقَد جِئتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقنَاكُم أوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكتُم مَا خَوَّلنَاكُم وَرَاءَ ظُهُورِكُم». و نيز فرموده: «فَإذَا نُفِخَ فِى الصُّورِ فَلَا أنسَابَ بَينَهُم يَومَئِذٍ وَ لَا يَتَسَائَلُون». | ||
پس مراد از «سود نداشتن مال و فرزندان در روز قيامت»، اين است كه در قيامت، آن طور كه در دنيا و در اجتماع بشرى معتبر بود، اعتبار ندارد. | |||
آرى، در دنيا در مجتمع بشرى، «مال»، بهترين سبب و وسيله است براى رسيدن به مقاصد زندگى. و همچنين «فرزندان»، بهترين وسيله اند براى رسيدن به شوكت و نيرو و غلبه. | |||
پس «مال» و «فرزندان»، عمده چيزى است كه آدمى در دنيا به آن ركون و اعتماد مى كند و بدان دل مى بندد. در نتيجه سود نداشتن اين دو در قيامت، كنايه مى شود از سود نداشتن هيچ سببى از اسباب اعتبارى و قراردادى دنيا، كه در دنيا براى جلب منافع مادى بدان تمسك مى شد. از قبيل: علم و صنعت و جمال و امثال آن ها. | |||
و به عبارت ديگر: «نفى فايده از مال و فرزندان در آخرت»، در معناى اين است كه از بطلان اجتماع مدنى و اسباب اعتبارى و روابط قراردادى آن خبر دهد. همچنان كه در آيه: «مَا لَكُم لَا تَنَاصَرُون بَل هُمُ اليَومَ مُستَسلِمُون»: چرا يكديگر را يارى نمى كنيد؟ آرى، ايشان امروز تسليم اند»، بدان اشاره مى فرمايد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۰۴ </center> | ||
==وجوه مختلف در باره معنای «قلب سلیم»، در قیامت == | |||
«'''الا من اتى اللّه بقلب سليم '''» - راغب مى گويد: كلمه «'''سلم '''» و «'''سلامت '''» به معناى دور بودن از آفات ظاهرى و باطنى است . | «'''الا من اتى اللّه بقلب سليم '''» - راغب مى گويد: كلمه «'''سلم '''» و «'''سلامت '''» به معناى دور بودن از آفات ظاهرى و باطنى است . | ||
و از سياق بر مى آيد كه آن جناب در مقام بيان معناى جامعى است كه قيامت را از ساير روزها متمايز كند، و از پروردگار خود درخواست كرده كه اولا در روزى كه مال و اولاد و ساير آنچه در دنيا سود مى دهد سودى نمى بخشد، او را يارى كند، و بيچاره نسازد، كه مقتضاى اين مقدمه چينى اين است كه مطلوب واقعى از جمله «'''الا من اتى اللّه بقلب سليم '''» بيان چيزى باشد كه در آن روز نافع است . | و از سياق بر مى آيد كه آن جناب در مقام بيان معناى جامعى است كه قيامت را از ساير روزها متمايز كند، و از پروردگار خود درخواست كرده كه اولا در روزى كه مال و اولاد و ساير آنچه در دنيا سود مى دهد سودى نمى بخشد، او را يارى كند، و بيچاره نسازد، كه مقتضاى اين مقدمه چينى اين است كه مطلوب واقعى از جمله «'''الا من اتى اللّه بقلب سليم '''» بيان چيزى باشد كه در آن روز نافع است . | ||
ویرایش