گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:


==مقيد بودن اجابت به مشيت خدا منافاتى با استغراق ندارد ==
==مقيد بودن اجابت به مشيت خدا منافاتى با استغراق ندارد ==
بعضى از صاحبان اين نظريه در رفع اشكال استغراق گفته اند كه : استغراق به حال خود باقى است ، چيزى كه هست بايد آن را مقيد به مشيت خدا كرد، زيرا خود خداى تعالى اجابت را مقيد بدان نموده ، و فرموده است : «فيكشف ما تدعون اليه ان شاء».
بعضى از صاحبان اين نظريه، در رفع اشكال استغراق گفته اند كه: استغراق به حال خود باقى است. چيزى كه هست، بايد آن را مقيد به مشيت خدا كرد. زيرا خود خداى تعالى، اجابت را بدان مقید نموده، و فرموده است: «فَيَكشِفُ مَا تَدعُونَ إلَيهِ إن شَاءَ».


ولى اين جواب نيز كافى نيست ، زيرا آيه سوره انعام سياقى دارد كه نمى تواند آيه اجابت مضطر را تقييد كند و اينك تمامى آيه انعام «قل ارايتكم ان اتيكم عذاب اللّه او اتتكم الساعة اغير اللّه تدعون ان كنتم صادقين بل اياه تدعون فيكشف ما تدعون اليه ان شاء - بگو به من خبر دهيد اگر راست مى گوييد در صورتى كه عذاب خدا شما را دريابد، و يا قيامتتان بپا شود، آيا باز هم غير خدا را مى خوانيد؟ نه ، بلكه تنها و تنها او را مى خوانيد، پس اگر بخواهد حاجتتان را بر مى آورد» و مساءله قيامت قضايى است محتوم ، كه درخواست نشدن آن ممكن نيست ، همچنان كه ممكن نيست انسان بطور حقيقت آن را طلب كند.
ولى اين جواب نيز كافى نيست. زيرا آيه سوره «انعام» سياقى دارد كه نمى تواند آيه اجابت مضطر را تقييد كند. و اينك، تمامى آيه انعام:


و اما آن لنگه ديگر آيه ، يعنى عذاب الهى ، اگر رفع آن عذاب را از مسير واقعى آن بخواهد، يعنى توبه كند و ايمان حقيقى به خدا بياورد، بطور قطع حاجت را برمى آورد، همچنان كه از قوم يونس عذاب را بر داشت ، چون رفع آن را از مسير واقعى آن خواستند، يعنى توبه كردند و ايمان حقيقى آوردند. اما اگر از اين مسير نباشد، بلكه بخواهند حيله كنند و براى نجات خود نيرنگ بزنند، قطعا
«قُل أرَأيتَكُم إن أتَيكُم عَذَابُ اللّهِ أو أتَتكُمُ السَّاعَةُ أغَيَر اللّهِ تَدعُونَ إن كُنتُم صَادِقِينَ * بَل إيَّاهُ تَدعُونَ فَيَكشِفُ مَا تَدعُونَ إلَيهِ إن شَاءَ: بگو به من خبر دهيد اگر راست مى گوييد، در صورتى كه عذاب خدا شما را دريابد، و يا قيامتتان به پا شود، آيا باز هم غير خدا را مى خوانيد؟ نه، بلكه تنها و تنها او را مى خوانيد. پس اگر بخواهد، حاجتتان را بر مى آورد». و مسأله قيامت، قضايى است محتوم، كه درخواست نشدن آن ممكن نيست، همچنان كه ممكن نيست انسان به طور حقيقت آن را طلب كند.
 
و اما آن لنگه ديگر آيه، يعنى عذاب الهى، اگر رفع آن عذاب را از مسير واقعى آن بخواهد، يعنى توبه كند و ايمان حقيقى به خدا بياورد، به طور قطع حاجت را بر مى آورد، همچنان كه عذاب را از قوم يونس بر داشت. چون رفع آن را از مسير واقعى آن خواستند. يعنى توبه كردند و ايمان حقيقى آوردند. اما اگر از اين مسير نباشد، بلكه بخواهند حيله كنند و براى نجات خود نيرنگ بزنند، قطعا مستجاب نمی شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۴۸ </center>
مستجاب نمى شود، چون طلب و خواستن ، خواستن حقيقى نيست ، بلكه مكر و نيرنگ است در صورت طلب، همچنان كه نظير آن را خداى تعالى از فرعون حكايت كرده است وقتى دچار غرق شدن شد «قال آمنت انه لا اله الا الذى آمنت به بنوا اسرائيل و انا من المسلمين الان و قد عصيت قبل و كنت من المفسدين» و نيز از اقوامى ديگر حكايت كرده كه وقتى دچار عذاب خدا شدند: «قالوا يا ويلنا انا كنا ظالمين فما زالت تلك دعويهم حتى جعلناهم حصيدا خامدين».
چون طلب و خواستن، خواستن حقيقى نيست، بلكه مكر و نيرنگ است در صورت طلب.
 
همچنان كه نظير آن را خداى تعالى از فرعون حكايت كرده است، وقتى دچار غرق شدن شد: «قَالَ آمَنتُ أنَّهُ لَا إلَهَ إلَّا الَّذِى آمَنَت بِهِ بَنُوا إسرَائِيلَ وَ أنَا مِنَ المُسلِمِين * آلآنَ وَ قَد عَصَيتَ قَبلُ وَ كُنتَ مِنَ المُفسِدِين». و نيز از اقوامى ديگر حكايت كرده كه وقتى دچار عذاب خدا شدند: «قَالُوا يَا وَيلَنَا إنَّا كُنَّا ظَالِمِين فَمَا زَالَت تِلكَ دَعوَيهُم حَتَّى جَعَلنَاهُم حَصِيداً خَامِدِين».


و كوتاه سخن اينكه ، مورد آيه سوره انعام كه قيد «ان شاء» را داشت ، موردى است كه چون هم ممكن است طلب در آن حقيقى باشد و هم غير حقيقى ، لازم بود كشف ضر و اجابت را در آن مقيد به مشيت كند، و بفرمايد: اگر خدا بخواهد حاجتشان را برمى آورد و قهرا اين در موردى است كه درخواستشان حقيقى و با ايمان خالص باشد، نه آنجا كه درخواست از باب نيرنگ بوده باشد، به خلاف آيه مورد بحث و ساير آيات راجع به اجابت دعا، كه در خصوص موردى است كه - همانطور كه گفتيم - نيرنگ در آن تصور ندارد و دعا در آن مورد دعاى حقيقى است ، يعنى تنها و تنها خدا خوانده مى شود.
و كوتاه سخن اين كه: مورد آيه سوره «انعام» كه قيد «إن شَاءَ» را داشت، موردى است كه چون هم ممكن است طلب در آن حقيقى باشد و هم غير حقيقى، لازم بود كشف ضرّ و اجابت را در آن مقيد به مشيت كند، و بفرمايد: اگر خدا بخواهد، حاجتشان را بر مى آورد. و قهرا اين در موردى است كه درخواستشان حقيقى و با ايمان خالص باشد. نه آن جا كه درخواست از باب نيرنگ بوده باشد. به خلاف آيه مورد بحث و ساير آيات راجع به اجابت دعا، كه در خصوص موردى است كه - همان طور كه گفتيم - نيرنگ در آن تصور ندارد، و دعا در آن مورد، دعاى حقيقى است. يعنى تنها و تنها، خدا خوانده مى شود.


«'''و يجعلكم خلفاء الا رض '''» - آنچه از سياق استفاده مى شود اين است كه : مراد از «خلافت»، خلافت زمينى باشد كه خدا آن را براى انسانها قرار داده ، تا با آن خلافت در زمين و هر چه مخلوق زمينى است به هر طورى كه خواستند تصرف كنند همچنان كه درباره اين خلافت فرمود: «اذ قال ربك للملائكة انى جاعل فى الارض خليفة».
«'''وَ يَجعَلَكُم خُلَفَاءَ الأرضِ '''» - آنچه از سياق استفاده مى شود، اين است كه: مراد از «خلافت»، خلافت زمينى باشد كه خدا آن را براى انسان ها قرار داده، تا با آن خلافت، در زمين و هرچه مخلوق زمينى است، به هر طورى كه خواستند، تصرف كنند، همچنان كه درباره اين خلافت فرمود: «إذ قَالَ رَبُّكَ لِلمَلَائِكَةِ إنِّى جَاعِلٌ فِى الأرضِ خَلِيفَةً».
<span id='link375'><span>
<span id='link375'><span>


۱۷٬۰۵۲

ویرایش