۱۶٬۲۶۹
ویرایش
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
==بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)== | ==بحث روايتى: (روایاتی ذیل آیات گذشته)== | ||
در كتاب فقيه آمده كه عمرو بن شمر، از جابر، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرد كه در ذيل كلام خداى عزوجل: «ثُمَّ طَلَّقتُمُوهُنَّ مِن | در كتاب فقيه آمده كه عمرو بن شمر، از جابر، از امام باقر «عليه السلام» روايت كرد كه در ذيل كلام خداى عزوجل: «ثُمَّ طَلَّقتُمُوهُنَّ مِن قَبلِ أن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُم عَلَيهِنَّ مِن عِدَّةٍ تَعتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً» فرموده: | ||
«مَتِّعُوهُنَّ»، معنايش اين است كه تا آن جا كه مى توانيد به ايشان نيكى كنيد. چون زن طلاق گرفته با نكبت، وحشت، اندوه بزرگ و شماتت دشمنان، به خانه خود بر مى گردد. و چون خدا، خودش كريم و با حياء است، اهل كرامت و حياء را دوست مى دارد، و گرامى ترين شما، كسى است كه نسبت به همسر خود، كرامت و بزرگوارى بيشترى داشته باشد. | «مَتِّعُوهُنَّ»، معنايش اين است كه تا آن جا كه مى توانيد به ايشان نيكى كنيد. چون زن طلاق گرفته با نكبت، وحشت، اندوه بزرگ و شماتت دشمنان، به خانه خود بر مى گردد. و چون خدا، خودش كريم و با حياء است، اهل كرامت و حياء را دوست مى دارد، و گرامى ترين شما، كسى است كه نسبت به همسر خود، كرامت و بزرگوارى بيشترى داشته باشد. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد، از حبيب بن ثابت روايت كرده كه گفت: مردى نزد على بن الحسين «عليهما السلام» آمد، و از او درباره شخصى سؤال كرد كه گفته است: اگر من با فلان زن ازدواج كنم، او، خود به خود مطلقه باشد. حال آيا مى تواند با او ازدواج كند؟ | و در الدر المنثور است كه عبد بن حميد، از حبيب بن ثابت روايت كرده كه گفت: مردى نزد على بن الحسين «عليهما السلام» آمد، و از او درباره شخصى سؤال كرد كه گفته است: اگر من با فلان زن ازدواج كنم، او، خود به خود مطلقه باشد. حال آيا مى تواند با او ازدواج كند؟ | ||
فرمود: اين سخن او هيچ اثرى ندارد، چون طلاق بعد از ازدواج است، و قبل از ازدواج اثرى ندارد. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إذَا نَكَحتُمُ | فرمود: اين سخن او هيچ اثرى ندارد، چون طلاق بعد از ازدواج است، و قبل از ازدواج اثرى ندارد. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إذَا نَكَحتُمُ المُؤمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقتُمُوهُنَّ». | ||
مؤلف: اين روايت را، صاحب مجمع البيان نيز، از حبيب بن ثابت، از آن جناب نقل كرده. | مؤلف: اين روايت را، صاحب مجمع البيان نيز، از حبيب بن ثابت، از آن جناب نقل كرده. |
ویرایش