۱۷٬۰۷۲
ویرایش
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
<span id='link273'><span> | <span id='link273'><span> | ||
==بيان وصف | ==بيان وصف مؤمنانى كه به عهد خود وفا كردند == | ||
«'''مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ | «'''مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضى نحْبَهُ وَ مِنهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً'''»: | ||
راغب گفته | راغب گفته: كلمۀ «نَحب»، به معناى نذرى است كه محكوم به وجوب باشد. مثلا وقتى گفته مى شود: «فُلانٌ قَضَى نَحبَهُ»، معنايش اين است كه: «فلانى، به نذر خود وفا كرد». و در قرآن آمده: «فَمِنهُم مَن قَضَى نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِر»، كه البته منظور از آن، مُردن است، همچنان كه مى گويند: «فُلانٌ قَضَى أجَلَهُ: فلانى اجلش را به سر رساند». و يا مى گويند: «فُلانٌ استَوفَى أكلَهُ: فلانى، رزق خود را تا به آخر دريافت كرد». و يا مى گويند: «فُلانٌ قَضَى مِنَ الدُّنيَا حَاجَتَهُ: فلانى، حاجتش را از دنيا برآورد». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۳۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۳۵ </center> | ||
«''' | «'''صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ'''» - يعنى: صدق خود را در آنچه با رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» عهد كرده بودند، به ثبوت رساندند، و آن عهد، اين بود كه: هر وقت به دشمن برخوردند، فرار نكنند. | ||
شاهد اين كه مراد از «عهد»، اين است، محاذاتى است كه آيه مورد بحث، با آيه سابق دارد، كه درباره منافقان و بيماردلان سست ايمان مى فرمود: «وَ لَقَد كَانُوا عَاهَدُوا اللهَ مِن قَبلُ لَا يُوَلُّونَ الأدبَارَ: قبلا با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند»، همچنان كه همين محاذات، بين آيه سابق و آيه اى كه قبلا فرموده بود كه: «منافقان در چنين مخاطرى به شك افتادند، و تسليم امر خدا نشدند»، نيز برقرار است. | |||
«''' | «'''فَمِنهُم مَن قَضَى نَحبَهُ'''» - يعنى: بعضى از مؤمنان در جنگ، اجلشان به سر رسيد، يا مُردند، و يا در راه خدا كشته شدند، و بعضى منتظر رسيدن اجل خود هستند، و از قول خود و عهدى كه بسته بودند، هيچ چيز را تبديل نكردند. | ||
«'''لِّيَجْزِىَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِن شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَّحِيماً'''»: | |||
«لام» در اول آيه، «لام» غايت است. چون مضمون آيه، غايت و نتيجه براى همه نامبردگان در آيات قبل است. چه منافقان و چه مؤمنان. | |||
«'''و | «'''لِيَجزِىَ اللهُ الصَّادِقِينَ بِصِدقِهِم'''» - مراد از صادقين، مؤمنان اند، كه قبلا هم، سخن از صدق ايشان بود. و حرف «باء» در جملۀ «بِصِدقِهِم»، باى سببيّت است، و آيه چنين معنا مى دهد كه: نتيجه عمل منافقان و مؤمنان، اين شد كه خداى تعالى، مؤمنانى را كه به عهد خود وفا كردند، به سبب وفايشان پاداش دهد. | ||
«'''وَ يُعَذِّبَ المُنَافِقِينَ إن شَاءَ أو يَتُوبَ عَلَيهِم'''» - يعنى: و منافقان را اگر خواست عذاب كند، كه معلوم است اين، در صورتى است كه توبه نكنند، و يا اگر توبه كردند، نظر رحمت خود را به ايشان برگرداند، كه خدا آمرزنده و رحيم است. | |||
<span id='link274'><span> | <span id='link274'><span> | ||
==اشاره به اينكه بسا مى شود گناه مقدمه سعادت و آمرزش مى شود == | ==اشاره به اينكه بسا مى شود گناه مقدمه سعادت و آمرزش مى شود == | ||
در اين آيه از جهت اينكه غايت رفتار منافقين و مومنين را بيان مى كند، نكته لطيفى هست ، و آن اين است كه چه بسا ممكن است گناهان ، مقدمه سعادت و آمرزش شوند، البته نه از آن جهت كه گناهند، بلكه از اين جهت كه نفس آدمى را از ظلمت و شقاوت به جايى مى كشانند، كه مايه وحشت نفس شده ، و در نتيجه نفس سرانجام شوم گناه را لمس نموده ، متنبه مى شود و به سوى پروردگار خود برمى گردد، و با برگشتنش همه گناهان از او دور مى شود، و معلوم است كه در چنين وقتى خدا هم به سوى او برمى گردد، و او را مى آمرزد | در اين آيه از جهت اينكه غايت رفتار منافقين و مومنين را بيان مى كند، نكته لطيفى هست ، و آن اين است كه چه بسا ممكن است گناهان ، مقدمه سعادت و آمرزش شوند، البته نه از آن جهت كه گناهند، بلكه از اين جهت كه نفس آدمى را از ظلمت و شقاوت به جايى مى كشانند، كه مايه وحشت نفس شده ، و در نتيجه نفس سرانجام شوم گناه را لمس نموده ، متنبه مى شود و به سوى پروردگار خود برمى گردد، و با برگشتنش همه گناهان از او دور مى شود، و معلوم است كه در چنين وقتى خدا هم به سوى او برمى گردد، و او را مى آمرزد |
ویرایش