۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==تنها لوط«ع» است كه به حضرت ابراهيم «ع» ايمان آورد == | ==تنها لوط«ع» است كه به حضرت ابراهيم «ع» ايمان آورد == | ||
«''' | «'''فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قَالَ إِنى مُهَاجِرٌ إِلى رَبّى إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ'''»: | ||
يعنى لوط | يعنى لوط «عليه السلام» به ابراهيم «عليه السلام» ايمان آورد. و اگر بپرسى بايد فرموده باشد: «فَآمَنَ بِهِ لُوطُ»، چرا فرمود: «فَآمَنَ لَهُ لُوطُ»؟ در جواب مى گوييم: كلمۀ «ايمان»، هم با «لام» متعدى مى شود، و هم با «باء»، و در هر دو صورت معنا يكى است. | ||
و گويا منظور از مهاجرت به سوى پروردگار، دورى از | بعضى از مفسران در جملۀ «وَ قَالَ إنِّى مُهَاجِرٌ إلَى رَبِّى» گفته اند كه: «ضمير در آن به لوط بر مى گردد. يعنى لوط گفت كه من مهاجرت مى كنم». بعضى ديگر گفته اند: «به ابراهيم بر مى گردد». مؤيّد مفسر دوم، آيه «وَ قَالَ إنِّى ذَاهِبٌ إلَى رَبِّى سَيَهدِين» مى باشد. | ||
و گويا منظور از مهاجرت به سوى پروردگار، دورى از وطن، و بيرون شدن از بين قوم و فاميل مشرك، و رفتن به سرزمين غربت براى خداست. يعنى: من اين زحمت ها را تحمل مى كنم، تا در غربت كسى مانع يكتاپرستی ام نشود. بنابراين مهاجرت را، مهاجرت به سوى خدا خواندن، نوعى مجاز عقلى است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۸۱ </center> | ||
و منظور از اينكه فرمود: | و منظور از اينكه فرمود: «إنّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»، اين است كه: او، عزيزى است كه هر كس را يارى كند، خوار نمى شود و حكيمى است، كه هر كس را حفظ كند، ضايع نمى شود، ذليل نمى شود و حكيمى است كه هر كس جانب او را رعايت كند، او، تنها و بى كسش نمى گذارد. | ||
«'''وَ وَهَبْنَا لَهُ | «'''وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسحَاقَ وَ يَعْقُوب'''»: | ||
معنى اين جمله ظاهر است. | معنى اين جمله ظاهر است. | ||
«'''وَ | «'''وَ آتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فى الدُّنْيَا وَ إِنَّهُ فى الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ'''»: | ||
كلمۀ «أجر»، به معناى جزايى است كه در مقابل عملى قرار گيرد، و عايد صاحب عمل شود. و فرق بين «أجر» با «اجرت»، اين است كه: اجرت، تنها در پاداش هاى دنيايى به كار مى رود، ولى كلمۀ «أجر»، هم در پاداش هاى دنيايى استعمال مى شود و هم آخرتى. | |||
و نيز فرق بين «أجر» و «جزاء»، اين است كه: كلمۀ «أجر»، تنها در پاداش هاى خير و نافع استعمال مى شود، ولى «جزاء»، هم در خير و هم در شر، هم در نافع و هم در مضر. | |||
همان طور كه گفتيم، كلمۀ «أجر»، هم در پاداش هاى دنيوى به كار مى رود و هم اخروى، ليكن در كلام خداى تعالى، غالبا در پاداش هاى اخروى به كار رفته، كه خدا براى بندگان مؤمن خود تهيه ديده، كه يا عبارت است از مقامات قرب، و يا درجات ولايت، كه يكى از آن ها بهشت است. | |||
آرى، در بعضى از آيات قرآنى، در پاداش دنيايى نيز به كار رفته. مانند آيه: «إنَّهُ مَن يَتَّقِ و يصبر فان الله لا يضيع اجر المحسنين (( كه حكايت كلام يوسف (عليه السلام ) است ، و نيز مانند آيه ((و كذلك مكنا ليوسف فى الارض يتبوء منها حيث يشاء نصيب برحمتنا من نشاء، و لا نضيع اجر المحسنين (( كه در اين دو آيه كلمه اجر بر پاداش دنيوى اطلاق شده است. | |||
«'''و آتيناه اجره فى الدنيا'''» - ممكن است مراد از اين اجر، اجر دنيوى نيكو باشد، آن وقت مناسب تر آن است كه بگوييم كلمه ((فى الدنيا(( متعلق به ((اجر(( است ، نه به ((ايتاء - دادن (( و اى بسا اين معنا به آيه اى ديگر تاييد شود، كه مى فرمايد: ((و آتيناه فى الدنيا حسنه ، و انه فى الاخره لمن الصالحين (( چون ظاهرا مراد از ((حسنه (( همان زندگى و عيش نيكو است ، و مراد از | «'''و آتيناه اجره فى الدنيا'''» - ممكن است مراد از اين اجر، اجر دنيوى نيكو باشد، آن وقت مناسب تر آن است كه بگوييم كلمه ((فى الدنيا(( متعلق به ((اجر(( است ، نه به ((ايتاء - دادن (( و اى بسا اين معنا به آيه اى ديگر تاييد شود، كه مى فرمايد: ((و آتيناه فى الدنيا حسنه ، و انه فى الاخره لمن الصالحين (( چون ظاهرا مراد از ((حسنه (( همان زندگى و عيش نيكو است ، و مراد از |
ویرایش