۱۶٬۳۳۱
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
<span id='link24'><span> | <span id='link24'><span> | ||
==علم به | ==علم به تأويل كتاب، مختص به خداى تعالى است == | ||
وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ | «'''وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ'''»: | ||
از ظاهر كلام برمى آيد كه ضمير «'''تاءويله تاءويلش '''» تنها به متشابه برمى گردد، براى اينكه نزديك ترين مرجع است ، و هيشه ضمير به نزديك ترين مرجع برمى گردد (وقتى مى گوييم زيد به منزل ما آمد و به دنبالش عمرو هم آمد و گفت ... معنايش اين است كه عمرو گفت ، چون عمرو به ضميرى كه در كلمه گفت خوابيده نزديك تر است «'''مترجم '''»). | از ظاهر كلام برمى آيد كه ضمير «'''تاءويله تاءويلش '''» تنها به متشابه برمى گردد، براى اينكه نزديك ترين مرجع است ، و هيشه ضمير به نزديك ترين مرجع برمى گردد (وقتى مى گوييم زيد به منزل ما آمد و به دنبالش عمرو هم آمد و گفت ... معنايش اين است كه عمرو گفت ، چون عمرو به ضميرى كه در كلمه گفت خوابيده نزديك تر است «'''مترجم '''»). | ||
همچنان كه ظاهر كلمه «'''تاءويل '''» در جمله «'''ابتغاء تاءويله '''» نيز همين است ، قبلا توجه فرموديد كه صرف برگشتن ضمير ب ه كلمه «'''متشابه '''» مستلزم اين نيست كه تاءويل هم تنها از آن متشابه باشد، و آيات محكمات تاءويل نداشته باشند، ممكن هم هست كه ضمير «'''تاءويله '''» را بكلمه «'''كتاب '''» برگردانيم ، همچنان كه ضمير در جمله : «'''ما تشابه منه '''» به همه كتاب برمى گردد. | همچنان كه ظاهر كلمه «'''تاءويل '''» در جمله «'''ابتغاء تاءويله '''» نيز همين است ، قبلا توجه فرموديد كه صرف برگشتن ضمير ب ه كلمه «'''متشابه '''» مستلزم اين نيست كه تاءويل هم تنها از آن متشابه باشد، و آيات محكمات تاءويل نداشته باشند، ممكن هم هست كه ضمير «'''تاءويله '''» را بكلمه «'''كتاب '''» برگردانيم ، همچنان كه ضمير در جمله : «'''ما تشابه منه '''» به همه كتاب برمى گردد. | ||
جمله مورد بحث ، افاده حصر مى كند، چون مى فرمايد: تاءويل كتاب را به جز خدا كسى نمى داند، و ظاهر اين حصر اين است كه علم به تاءويل تنها نزد خدا است . | جمله مورد بحث ، افاده حصر مى كند، چون مى فرمايد: تاءويل كتاب را به جز خدا كسى نمى داند، و ظاهر اين حصر اين است كه علم به تاءويل تنها نزد خدا است . | ||
و اما جمله : «'''و الراسخون فى العلم '''» عطف به آن نيست ، تا معنا چنين شود: «'''تاءويلش را نمى داند مگر خدا و راسخون در علم '''»، بلكه جمله اى از نو و در حقيقت فراز دوم جمله : «'''فاما الذين فى قلوبهم زيغ '''» است ، و معناى دو جمله اين است كه مردم نسبت به كتاب خدا دو گروه هستند، گروهى از آنها كه بيمار دلند آيات متشابه آن را دنبال مى كنند، و بعضى ديگر وقتى به آيات متشابه برمى خورند مى گويند: ما به همه قرآن ايمان داريم ، چون همه اش از ناحيه پروردگار ما آمده ، و اينگونه اختلاف كردن مردم به خاطر اختلاف دلهاى ايشان است . | |||
و اما جمله : «'''و الراسخون فى العلم '''» عطف به آن نيست ، تا معنا چنين شود: «'''تاءويلش را نمى داند مگر خدا و راسخون در علم '''»، بلكه جمله اى از نو و در حقيقت فراز دوم جمله : «'''فاما الذين فى قلوبهم زيغ '''» است ، و معناى دو جمله اين است كه مردم نسبت به كتاب خدا دو گروه هستند، گروهى از آنها كه بيمار دلند آيات متشابه آن را دنبال مى كنند، و بعضى ديگر وقتى به آيات متشابه برمى خورند مى گويند: ما به همه قرآن ايمان داريم ، چون همه اش از ناحيه پروردگار ما آمده ، و اينگونه اختلاف كردن مردم به خاطر اختلاف دلهاى ايشان است. | |||
دسته اول دلهاشان مبتلا به انحراف است ، و دسته دوم ، علم در دلهاشان رسوخ كرده . | دسته اول دلهاشان مبتلا به انحراف است ، و دسته دوم ، علم در دلهاشان رسوخ كرده . | ||
علاوه بر اينكه اگر واو مذكور عاطفه باشد، و مراد اين باشد كه تنها خدا و راسخين در علم تاءويل كتاب را مى دانند در اين صورت يكى از راسخين در علم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) محسوب مى شود چون آن حضرت افضل همه اين طايفه | |||
و از سوى ديگر يكى از عادت هاى قرآن اين است كه وقتى مى خواهد امت اسلام و يا جماعتى را كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هم در بين آنها است توصيف كند، نخست به صورت خاص ، آن حضرت را ذكر كرده و سپس ساير افرادرا جداگانه بيان مى كند تا رعايت شرافت و عظمت او را كرده باشد، و بعد از ذكرآن جناب آنگاه نام امت و يا آن جماعت را مى برد مانند اين آيه كه مى فرمايد: | علاوه بر اينكه اگر واو مذكور عاطفه باشد، و مراد اين باشد كه تنها خدا و راسخين در علم تاءويل كتاب را مى دانند در اين صورت يكى از راسخين در علم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) محسوب مى شود. چون آن حضرت افضل همه اين طايفه است، و چگونه ممكن است قرآن كريم بر قلب مباركش نازل بشود، و او آيات متشابهش را نفهمد، و بگويد «چه بفهمم و چه نفهمم به همه ايمان دارم ، چون همه اش از ناحيه خدا است». | ||
و از سوى ديگر يكى از عادت هاى قرآن اين است كه وقتى مى خواهد امت اسلام و يا جماعتى را كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) هم در بين آنها است توصيف كند، نخست به صورت خاص ، آن حضرت را ذكر كرده و سپس ساير افرادرا جداگانه بيان مى كند تا رعايت شرافت و عظمت او را كرده باشد، و بعد از ذكرآن جناب آنگاه نام امت و يا آن جماعت را مى برد مانند اين آيه كه مى فرمايد: «آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المؤمنون» و آيه: «ثم انزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين» و آيه: «لكن الرسول و الذين آمنوا معه و آيه : و هذا النبى و الذين آمنوا معه». | |||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴}} | {{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴}} | ||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش