۱۷٬۰۴۴
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
<span id='link251'><span> | <span id='link251'><span> | ||
== | ==خداوند، مردم بى خبر را، قبل از اتمام حجت، هلاك نمی کند == | ||
ذَلِك أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّك مُهْلِك الْقُرَى بِظلْمٍ وَ أَهْلُهَا | «'''ذَلِك أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّك مُهْلِك الْقُرَى بِظلْمٍ وَ أَهْلُهَا غَافِلُونَ'''»: | ||
از ظاهر سياق چنين | |||
پس معلوم شد اولا | از ظاهر سياق چنين بر مى آيد كه كلمه «ذلك»، اشاره است به مضمون آيه قبلى و بر سر جمله «ان لم يكن»، لام تعليل مقدر است، و معناى آيه چنين است: | ||
و | |||
و | آنچه كه ما در خصوص ارسال رسل و ابلاغ آيات خدايى و انذار به عذاب روز قيامت بيان داشتيم، براى اين بود كه بدانيد سنت ما چنين نيست كه اهل قرى را قبل از آن كه خواسته خود را گوشزدشان كنيم و آنان مخالفت كنند، هلاك نموده، به غضب خود دچار سازيم. گو اين كه اين گونه اشخاص و اقوام به قضاى الهى و اين كه خداوند ايشان را اولياى شيطان هايى از خود و از جن قرار داده، بدبخت هستند، وليكن چنين هم نيست كه سلب قدرت و اختيار از آنان نموده باشد، بلكه اين گروه شرك و معصيت را به اختيار خود برگزيدند. سپس خداوند پيغمبرانى از جنس خودشان به سويشان گسيل داشت و آن پيغمبران، آيات او را برايشان خوانده، از لقاى روز حساب انذارشان نمودند. | ||
وَ لِكلٍّ | |||
متعلق لفظ | آنگاه آنان به مقتضاى همان بدبختى و شقاوت به انبيا كفر ورزيده، از شقاوت و طغيان خود دست بر نداشتند. خداوند هم به پاداشت اين ولايت، حكم كرد به اين كه آتش منزلگاهشان باشد. | ||
پس اين خودشان اند كه از روى علم و اراده، خواهان هلاكت اند، و خداوند، ايشان را در حال غفلت هلاك نكرده، تا كسى بگويد خداوند به ايشان ظلم كرده است، بلكه اين عمل از خداوند تبارك و تعالى، عين عدالت است. | |||
پس معلوم شد اولا اين كه فرمود: «لم يكن ربك»، معنايش اين است كه «سنت خداوند چنين نيست»، نه اين كه «خداوند چنين نمى كند»، زيرا خداوند هر كارى را كه مى كند، به مقتضاى سنت جارى و صراط مستقيمى است كه دارد. همچنان كه فرموده: «ان ربى على صراط مستقيم»، و بطورى كه ملاحظه مى كنيد، اين جمله به خوبى بر مدعاى ما دلالت مى كند. | |||
و ثانيا، مقصود از هلاك ساختن اهل قرى، به طورى كه از سياق استفاده مى شود، عذاب دنيوى نيست، بلكه مقصود از آن، شقاوت در دنيا و عذاب آخرت است. | |||
و ثالثا، مراد از ظلمى كه در آيه شريفه است، ظلم خداوند و هلاك ساختن اهل قرى است، در صورتى كه غافل باشند، نه ظلم اهل قرى. | |||
«'''وَ لِكلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَ مَا رَبُّك بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ'''»: | |||
متعلق لفظ «كل»، ضميرى است كه به دو طايفه جن و انس بر مى گردد و در آيه حذف شده، و معناى آيه، اين است كه: | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۹۰ </center> | ||
براى هر يك از دو طايفه جن و انس درجاتى است از عمل | براى هر يك از دو طايفه جن و انس درجاتى است از عمل. چون اعمال مختلف است و اختلاف اعمال، باعث اختلاف درجات صاحبان اعمال است، و خداوند از آنچه كه اين دو طايفه مى كنند، غافل نيست. | ||
نفى جميع انحاء ظلم از خداى | |||
وَ رَبُّك الْغَنىُّ ذُو الرَّحْمَةِ ... | ==نفى جميع انحاء ظلم از خداى متعال، در جمله: «و ربك الغنى ذوالرحمة»== | ||
اين | «'''وَ رَبُّك الْغَنىُّ ذُو الرَّحْمَةِ ...'''»: | ||
و مقتضاى | |||
اين جمله، بيان عامى است براى نفى جميع انحاى ظلم در خلقت از خداوند. | |||
توضيح اين كه: ظلم كه عبارت است از به كار بستن چيزى در غير موردش، و به عبارت ديگر، تباه ساختن حقى، پيوسته براى يكى از دو منظور انجام مى گيرد: | |||
يا براى احتياجى است كه ظالم به وجهى از وجوه داشته و با ظلم، آن احتياج را رفع مى كند. مثلا نفعى كه يا خودش و يا دوستش به آن محتاج است، به دست مى آورد. و يا بدان وسيله ضررى از خودش و يا از كسى كه دوستش می دارد، دفع مى كند. | |||
و يا به خاطر شقاوت و قساوت قلبى است كه دارد، و از رنج مظلوم و مصيبت او متأثر نمى شود. و خداى سبحان، از اين هر دو صفت زشت منزه است. نه احتياج به ظلم دارد، چون غنىّ بالذات است، و نه شقاوت و قساوت دارد. چون داراى رحمت مطلقى است كه همه موجودات، هر كدام به مقدار قابليت و لياقت خود، از رحمت او متنعم اند. | |||
پس او به احدى ظلم نمى كند. اين است آن معنايى كه جمله: «و ربك الغنى ذو الرحمة»، بر آن دلالت مى كند. پس معناى آيه، اين شد كه: پروردگار تو، آن كسى است كه متصف است به غناى مطلقى كه آميخته به فقر و احتياج نيست و نيز متصف است به رحمت مطلقى كه تمامى موجودات را فرا گرفته است. | |||
و مقتضاى آن، اين است كه او به ملاك غنايى كه دارد، می تواند همه شما را از بين برده و به ملاك رحمتش، هر مخلوق ديگرى را كه بخواهد، به جاى شما بنشاند، همچنان كه به رحمتش، شما را از ذريه قوم ديگرى آفريد و آن قوم را، به ملاك غنايى كه از آنان داشت، از بين برد و منقرض ساخت. | |||
و در اين كه فرمود: «ما يشاء: هر چه را بخواهد»، و نفرمود: «من يشاء: هر كه را بخواهد»، اشاره است به سعه قدرت او. | |||
ویرایش