گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۹: خط ۱۹:
وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظلَمُوا الصيْحَةُ فَأَصبَحُوا فى دِيَرِهِمْ جَثِمِينَ(۶۷)
وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظلَمُوا الصيْحَةُ فَأَصبَحُوا فى دِيَرِهِمْ جَثِمِينَ(۶۷)
كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلا إِنَّ ثَمُودَا كفَرُوا رَبهُمْ أَلا بُعْداً لِّثَمُودَ(۶۸)
كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلا إِنَّ ثَمُودَا كفَرُوا رَبهُمْ أَلا بُعْداً لِّثَمُودَ(۶۸)
ترجمه آيات
 
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
 
و بسوى (قوم ) ثمود برادرشان صالح را فرستاديم او نيز به قوم خود گفت : اى مردم ! خدا را بپرستيد كه جز او معبودى نداريد، او است كه شما را از زمين (از مواد زمينى ) ايجاد كرد و با تربيت تدريجى و هدايت فطرى به كمالتان رسانيد، تا با تصرف در زمين آن را قابل بهره بردارى كنيد، پس ، از او آمرزش بخواهيد و سپس به سويش باز گرديد كه پروردگار من نزديك و اجابت كننده (دعايتان ) است .(۶۱)
و بسوى (قوم ) ثمود برادرشان صالح را فرستاديم او نيز به قوم خود گفت : اى مردم ! خدا را بپرستيد كه جز او معبودى نداريد، او است كه شما را از زمين (از مواد زمينى ) ايجاد كرد و با تربيت تدريجى و هدايت فطرى به كمالتان رسانيد، تا با تصرف در زمين آن را قابل بهره بردارى كنيد، پس ، از او آمرزش بخواهيد و سپس به سويش باز گرديد كه پروردگار من نزديك و اجابت كننده (دعايتان ) است .(۶۱)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۴۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۴۶۰ </center>
خط ۲۹: خط ۳۱:
(بعد از سه روز) صيحه آسمانى ، آنهايى را كه ظلم كرده بودند بگرفت و همگى به صورت جسدهايى بى جان در آمدند(۶۷)
(بعد از سه روز) صيحه آسمانى ، آنهايى را كه ظلم كرده بودند بگرفت و همگى به صورت جسدهايى بى جان در آمدند(۶۷)
تو گويى اصلا در اين شهر ساكن نبودند، پس (مردم عالم بدانند) كه قوم ثمود پروردگار خود را كفران كردند و آگاه باشند كه فرمان دور باد (از رحمت خدا) قوم ثمود را بگرفت .(۶۸)
تو گويى اصلا در اين شهر ساكن نبودند، پس (مردم عالم بدانند) كه قوم ثمود پروردگار خود را كفران كردند و آگاه باشند كه فرمان دور باد (از رحمت خدا) قوم ثمود را بگرفت .(۶۸)
بيان آيات
 
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
اين آيات كريمه داستان صالح پيغمبر (عليه السلام ) و قوم او را كه همان قوم ثمود بودند شرح مى دهد و صالح (عليه السلام ) سومين پيغمبرى است كه به دعوت توحيد و عليه وثنيّت قيام كرد و ثمود را به دين توحيد خواند و در راه خدا آزارها و محنتها ديد تا آنكه سرانجام خداى عزوجل بين او و قومش اين چنين حكم كرد كه قومش را هلاك ساخته و او و مؤ منين به او را نجات دهد.
اين آيات كريمه داستان صالح پيغمبر (عليه السلام ) و قوم او را كه همان قوم ثمود بودند شرح مى دهد و صالح (عليه السلام ) سومين پيغمبرى است كه به دعوت توحيد و عليه وثنيّت قيام كرد و ثمود را به دين توحيد خواند و در راه خدا آزارها و محنتها ديد تا آنكه سرانجام خداى عزوجل بين او و قومش اين چنين حكم كرد كه قومش را هلاك ساخته و او و مؤ منين به او را نجات دهد.
وَ إِلى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صلِحاً قَالَ يَقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكم مِّنْ إِلَهٍ غَيرُهُ
وَ إِلى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صلِحاً قَالَ يَقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكم مِّنْ إِلَهٍ غَيرُهُ
خط ۴۴: خط ۴۸:
پس اينكه حضرت صالح (عليه السلام ) به قوم خود گفت : «'''هو الذى انشاكم من الارض و استعمركم فيها'''» در مقام تعليل و بيان دليلى است كه آن جناب در دعوت خود به آن دليل استدلال مى كرده ، دعوتش اين بود كه : «'''يا قوم اعبدوا اللّه ما لكم من اله غيره - شما خدا را بپرستيد كه بجز او هيچ معبودى نداريد'''» و چون جمله مورد بحث استدلال بر اين دعوت بوده ، لذا جمله را با حرف عطف نياورد، بلكه بدون حرف عطف و به اصطلاح بطور فصل آورده و فرمود: «'''هو الذى ...'''»، گويا شخصى پرسيده اينكه ميگويى تنها خدا را عبادت كنيم دليلش ‍ چيست ؟ در پاسخ فرموده دليلش اين است كه او است كه شما را در زمين و از زمين ايجاد كرد و آبادى زمين را به دست شما سپرد.
پس اينكه حضرت صالح (عليه السلام ) به قوم خود گفت : «'''هو الذى انشاكم من الارض و استعمركم فيها'''» در مقام تعليل و بيان دليلى است كه آن جناب در دعوت خود به آن دليل استدلال مى كرده ، دعوتش اين بود كه : «'''يا قوم اعبدوا اللّه ما لكم من اله غيره - شما خدا را بپرستيد كه بجز او هيچ معبودى نداريد'''» و چون جمله مورد بحث استدلال بر اين دعوت بوده ، لذا جمله را با حرف عطف نياورد، بلكه بدون حرف عطف و به اصطلاح بطور فصل آورده و فرمود: «'''هو الذى ...'''»، گويا شخصى پرسيده اينكه ميگويى تنها خدا را عبادت كنيم دليلش ‍ چيست ؟ در پاسخ فرموده دليلش اين است كه او است كه شما را در زمين و از زمين ايجاد كرد و آبادى زمين را به دست شما سپرد.
<span id='link311'><span>
<span id='link311'><span>
==استدلال براى عدم جواز عبادت غير خدا به : وجود ارتباط بين خالق و خلق ، نزديك بودنخدا به انسان و نفى استقلال اسباب ==
==استدلال براى عدم جواز عبادت غير خدا به : وجود ارتباط بين خالق و خلق ، نزديك بودنخدا به انسان و نفى استقلال اسباب ==
بيان اين استدلال اين است كه مشركين اگر بتها را مى پرستيدند بهانه شان اين بود كه خداى تعالى عظيمتر از آن است كه فهم بشر به او احاطه پيدا كند و بلند مرتبه تر از آن است كه عبادت بشر به او برسد و يا سوال و درخواست انسان به درگاهش راه يابد و آدمى ناگزير است بعضى از مخلوقات او را كه نسبتا شرافتى دارد و خداى تعالى امر اين عالم ارضى و تدبير نظام جارى در آن را به او سپرده بپرستد و به درگاه آن مخلوق تقرب بجويد و نزد او تضرع و زارى كند تا او از ما راضى گشته ، خيرات را بر ما نازل كند و بر ما خشم نگيرد و به اين وسيله ما از شرور ايمن گرديم ، و اين اله در حقيقت شفيع ما به درگاه خداى تعالى است كه معبود همه خدايان و رب همه ارباب است و برگشت همه امور به او است .
بيان اين استدلال اين است كه مشركين اگر بتها را مى پرستيدند بهانه شان اين بود كه خداى تعالى عظيمتر از آن است كه فهم بشر به او احاطه پيدا كند و بلند مرتبه تر از آن است كه عبادت بشر به او برسد و يا سوال و درخواست انسان به درگاهش راه يابد و آدمى ناگزير است بعضى از مخلوقات او را كه نسبتا شرافتى دارد و خداى تعالى امر اين عالم ارضى و تدبير نظام جارى در آن را به او سپرده بپرستد و به درگاه آن مخلوق تقرب بجويد و نزد او تضرع و زارى كند تا او از ما راضى گشته ، خيرات را بر ما نازل كند و بر ما خشم نگيرد و به اين وسيله ما از شرور ايمن گرديم ، و اين اله در حقيقت شفيع ما به درگاه خداى تعالى است كه معبود همه خدايان و رب همه ارباب است و برگشت همه امور به او است .
۱۶٬۸۸۰

ویرایش