گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
<span id='link155'><span>
<span id='link155'><span>


==حجتى بر توحيد در سخن الياس «ع» به قوم خود، با استناد به خالق بودن خدا ==
«'''إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ * أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسنَ الخَْالِقِينَ ... * الاَوَّلِينَ'''»:
«'''إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسنَ الخَْلِقِينَ ... الاَوَّلِينَ'''»:


اين قسمتى از دعوت الياس (عليه السلام ) است كه در آن قوم خود را به سوى توحيد دعوت مى كند، و به پرستش ((بعل (( - كه بتى از بت هاى آنان بوده - و نپرستيدن خدا، توبيخ مى نمايد
اين، قسمتى از دعوت الياس «عليه السلام» است كه در آن، قوم خود را به سوى توحيد دعوت مى كند، و به پرستش «بعل» - كه بتى از بت هاى آنان بوده - و نپرستيدن خدا، توبيخ مى نمايد.


و كلام آن جناب علاوه بر اينكه توبيخ و سرزنش مشركين است ، مشتمل بر حجتى كامل بر مساءله توحيد نيز هست ؛ چون در جمله ((تذرون احسن الخالقين ربكم و رب آبائكم الاولين (( مردم را نخست سرزنش مى كند كه چرا ((اءحسن الخالقين (( را نمى پرستيد؟ و خلقت و ايجاد همان طور كه به ذوات موجودات متعلق است ، به نظام جارى در آنها نيز متعلق است كه آن را تدبير مى ناميم . پس همان طور كه خدا خالق است مدبر نيز هست و همان طور كه خلقت مستند به او است تدبير نيز مستند به او است و جمله ((اللّه ربكم (( بعد از ستايش به جمله ((احسن الخالقين (( اشاره به همين مساءله تدبير است .
و كلام آن جناب، علاوه بر اين كه توبيخ و سرزنش مشركان است، مشتمل بر حجتى كامل بر مسأله توحيد نيز هست. چون در جملۀ «تَذَرُونَ أحسَنَ الخَالِقِين رَبَّكُم وَ رَبَّ آبَائِكُمُ الأوّلِين»، مردم را نخست سرزنش مى كند كه: چرا «أحسَنَ الخَالِقِين» را نمى پرستيد؟ و خلقت و ايجاد، همان طور كه به ذوات موجودات متعلق است، به نظام جارى در آن ها نيز، متعلق است كه آن را «تدبير» مى ناميم.  


و سپس اشاره مى كند به اينكه : ربوبيت خداى تعالى اختصاص به يك قوم و دو قوم ندارد. و خدا مانند بت نيست كه هر بتى مخصوص به قومى مى باشد، و بت هر قوم رب مخصوص آن قوم مى باشد. بلكه خداى تعالى رب شما و رب پدران گذشته شما است ، اختصاص به يك دسته و دو دسته ندارد، چون خلقت و تدبير او عام است و جمله ((اللّه ربكم و رب آبائكم الاولين (( اشاره به اين معنا دارد.
پس همان طور كه خدا «خالق» است، «مدبّر» نيز، هست و همان طور كه خلقت مستند به او است، تدبير نيز، مستند به او است. و جملۀ «اللّهَ رَبَّكُم»، بعد از ستايش به جمل «أحسَنَ الخَالِقِين»، اشاره به همين مسأله تدبير است.


«'''فكذبوه فانهم لمحضرون'''»:
و سپس اشاره مى كند به اين كه: ربوبيت خداى تعالى، اختصاص به يك قوم و دو قوم ندارد. و خدا مانند بت نيست، كه هر بتى، مخصوص به قومى مى باشد، و بت هر قوم، ربّ مخصوص آن قوم مى باشد، بلكه خداى تعالى، ربّ شما و ربّ پدران گذشتۀ شما است. اختصاص به يك دسته و دو دسته ندارد. چون خلقت و تدبير او، عام است و جملۀ «اللّهَ رَبَّكُم وَ رَبَّ آبَائِكُمُ الأوّلِين»، اشاره به اين معنا دارد.


كلمه ((محضرون (( به اين معنا است كه : تكذيب كنندگان مبعوث مى شوند تا براى عذاب احضار شوند، و در سابق هم گفتيم كه كلمه ((احضار(( هر جا به طور مطلق بيايد، به معناى احضار براى شر و عذاب است .
«'''فَكَذّبُوهُ فَإنّهُم لَمُحضَرُونَ'''»:


«'''إِلا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ'''»:
كلمه «مُحضَرُون»، به اين معنا است كه: تكذيب كنندگان مبعوث مى شوند، تا براى عذاب احضار شوند. و در سابق هم گفتيم كه كلمۀ «احضار»، هر جا به طور مطلق بيايد، به معناى احضار براى شرّ و عذاب است.


احضار اين جمله دليل بر آن است كه در قوم ((الياس (( جمعى از مخلصين بوده اند.
«'''إِلّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ'''»:
 
احضار اين جمله، دليل بر آن است كه در قوم «الياس»، جمعى از مخلَصين بوده اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۴۱ </center>
«'''وَ تَرَكْنَا عَلَيْهِ فى الاَخِرِينَ ... الْمُؤْمِنِينَ'''»:
«'''وَ تَرَكْنَا عَلَيْهِ فِى الآخِرِينَ ... * الْمُؤْمِنِينَ'''»:


در سابق در نظاير اين آيه سخن رفت .
در سابق، در نظاير اين آيه، سخن رفت.


<span id='link156'><span>
<span id='link156'><span>
۱۶٬۸۸۹

ویرایش