گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:


==نقل گفتار مفسرين در معناى آيه ردوها على فطفق مسحا بالسوق و الاعناق ==
==نقل گفتار مفسرين در معناى آيه ردوها على فطفق مسحا بالسوق و الاعناق ==
رُدُّوهَا عَلىَّ فَطفِقَ مَسحَا بِالسوقِ وَ الاَعْنَاقِ
«'''رُدُّوهَا عَلىَّ فَطفِقَ مَسحَا بِالسُّوقِ وَ الاَعْنَاقِ'''»:


بعضى از مفسرين گفته اند: ((ضمير در ((ردوها(( به كلمه ((شمس (( برمى گردد، و سليمان (عليه السلام ) در اين جمله به ملائكه امر مى كند كه : آفتاب را برگردانند، تا او نماز خود را در وقتش بخواند. و منظور از جمله ((فطفق مسحا بالسوق و الاعناق (( اين است: سليمان شروع كرد پاها و گردن خود را دست كشيدن و به اصحاب خود نيز دستور داد اين كار را بكنند، و اين در حقيقت وضوى ايشان بوده. آنگاه او و اصحابش نماز خواندند. و اين معنا در بعضى از روايات ائمه اهل بيت (عليهم السلام) هم آمده ((.
بعضى از مفسران گفته اند: «ضمير در «رُدُّوهَا» به كلمه «شمس» بر مى گردد، و سليمان «عليه السلام»، در اين جمله به ملائكه امر مى كند كه: آفتاب را برگردانند، تا او نماز خود را در وقتش بخواند. و منظور از جملۀ «فَطَفِقَ مَسحاً بِالسُّوق وَ الأعنَاق»، اين است: سليمان شروع كرد پاها و گردن خود را دست كشيدن، و به اصحاب خود نيز دستور داد اين كار را بكنند، و اين در حقيقت، وضوى ايشان بوده. آنگاه او و اصحابش نماز خواندند. و اين معنا، در بعضى از روايات ائمه اهل بيت «عليهم السلام» هم آمده».


بعضى ديگر از مفسرين گفته اند: ((ضمير به كلمه ((خيل (( برمى گردد، و معنايش اين است كه : سليمان دستور داد تا اسبان را دوباره برگردانند، و چون برگرداندند، شروع كرد به ساق و گردنهاى آنها دست كشيدن و آنها را در راه خدا سبيل كردن . و اين عمل را بدان جهت كرد، تا كفاره سرگرمى به اسبان و غفلت از نماز باشد((.
بعضى ديگر از مفسران گفته اند: «ضمير، به كلمۀ «خَيل» بر مى گردد، و معنايش، اين است كه: سليمان دستور داد تا اسبان را دوباره برگردانند، و چون برگرداندند، شروع كرد به ساق و گردن هاى آن ها، دست كشيدن و آن ها را در راه خدا سبيل كردن. و اين عمل را بدان جهت كرد، تا كفارۀ سرگرمى به اسبان و غفلت از نماز باشد».


بعضى ديگر گفته اند: ((ضمير به كلمه ((خيل (( برمى گردد، ولى مراد از دست كشيدن به ساقها و گردنهاى آنها، زدن آنها با شمشير و بريدن دست و گردن آنهاست ؛ چون كلمه ((مسح (( به معناى بريدن نيز مى آيد. بنابراين سليمان (عليه السلام ) از اينكه اسبان ، او را از عبادت خدا باز داشته اند خشمناك شده ، و دستور داده آنها را برگردانند، و آنگاه ساق و گردن همه را با شمشير زده و همه را كشته است.
بعضى ديگر گفته اند: «ضمير، به كلمه «خَيل» بر مى گردد، ولى مراد از دست كشيدن به ساق ها و گردن هاى آن ها، زدن آن ها با شمشير و بريدن دست و گردن آن هاست. چون كلمۀ «مَسح» به معناى بريدن نيز مى آيد. بنابراين، سليمان «عليه السلام» از اين كه اسبان، او را از عبادت خدا باز داشته اند، خشمناك شده، و دستور داده آن ها را برگردانند، و آنگاه ساق و گردن همه را، با شمشير زده و همه را كشته است.


ولى اين تفسير صحيح نيست ؛ چون چنين عملى از انبيا سرنمى زند، و ساحت آنان منزه از مثل آن است . هر بيننده و شنونده اى مى پرسد كه : اسب بيچاره چه گناهى دارد كه با شمشير به جان او بيفتى ، و قطعه و قطعه اش كنى ، علاوه بر اين ، اين عمل اتلاف مال محترم است .
ولى اين تفسير صحيح نيست. چون چنين عملى از انبياء سرنمى زند، و ساحت آنان، منزّه از مثل آن است. هر بيننده و شنونده اى مى پرسد كه: اسب بيچاره، چه گناهى دارد كه با شمشير، به جان او بيفتى، و قطعه و قطعه اش كنى. علاوه بر اين، اين عمل، اتلاف مال محترم است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۱۰ </center>
و اما اينكه : بعضى از مفسرين به روايت ابى بن كعب استدلال كرده اند بر صحت اين تفسير، و در آخر اضافه كرده اند كه : سليمان (عليه السلام ) اسبان را در راه خدا قربانى كرده ، و لابد قربانى اسب هم در شريعت او جايز بوده ، به هيچ وجه صحيح نيست ، براى اينكه در روايت ابى ، اصلا سخنى از قربانى كردن اسب به ميان نيامد.
و اما اين كه: بعضى از مفسّران، به روايت اُبَىّ بن كعب استدلال كرده اند بر صحت اين تفسير، و در آخر اضافه كرده اند كه: سليمان «عليه السلام»، اسبان را در راه خدا قربانى كرده، و لابد قربانى اسب هم، در شريعت او جايز بوده، به هيچ وجه صحيح نيست. براى اين كه در روايت اُبَىّ، اصلا سخنى از قربانى كردن اسب به ميان نيامد.


علاوه بر اين - همان طور كه گفتيم - سليمان (عليه السلام ) از عبادت غافل و مشغول به لهو و هوى نشده ، بلكه عبادتى ديگر آن را مشغول كرده . پس از بين همه وجوه همان وجه اول قابل اعتماد است ، البته اگر لفظ آيه با آن مساعد باشد، و گر نه وجه دوم از همه بهتر است .
علاوه بر اين - همان طور كه گفتيم - سليمان «عليه السلام»، از عبادت غافل و مشغول به لهو و هوى نشده، بلكه عبادتى ديگر، آن را مشغول كرده. پس از بين همه وجوه، همان وجه اول قابل اعتماد است. البته اگر لفظ آيه با آن مساعد باشد، و گرنه، وجه دوم از همه بهتر است.
<span id='link202'><span>
<span id='link202'><span>
==جسدى كه بر تخت سليمان «ع» افكنده شد جنازه فرزند او بوده كه براى آزمايش و تنبيه او ميرانده شد و... ==
==جسدى كه بر تخت سليمان «ع» افكنده شد جنازه فرزند او بوده كه براى آزمايش و تنبيه او ميرانده شد و... ==
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسداً ثمَّ أَنَاب
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سلَيْمَانَ وَ أَلْقَيْنَا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسداً ثمَّ أَنَاب
۱۶٬۳۴۰

ویرایش