گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
<span id='link110'><span>
<span id='link110'><span>


==مقصود از اينكه فرمود: اگر مردم امت واحده نمى شدند، سقف خانه كافران را از نقره مى كرديم و... ==
==مقصود از اين كه: اگر مردم امت واحده نمى شدند، سقف خانه كافران را از نقره مى كرديم ==
و معناى آيه اين است : اگر نبود اين مساءله كه مردم در صورت ديدن تنعم كافران و محروميت مؤ منان بر كفر اجتماع كنند هر آينه ما براى خانه هاى هر كس كه به رحمان كفر مى ورزيد سقفى از نقره درست مى كرديم ، و به درجاتى بر ديگران غلبه مى داديم .
و معناى آيه اين است: اگر نبود اين مسأله كه مردم در صورت ديدن تنعّم كافران و محروميت مؤمنان بر كفر اجتماع كنند، هرآينه ما براى خانه هاى هر كس كه به رحمان كفر مى ورزيد، سقفى از نقره درست مى كرديم، و به درجاتى بر ديگران غلبه مى داديم.


و ممكن هم هست كه مراد از امت واحده بودن مردم اين باشد كه همه مردم در برابر اسباب و عوامل بهره هاى زندگى يك نسبت دارند، و در اين نسبت فرقى بين مؤ من و كافر نيست ، پس هر كس منتهاى سعى خود را در طلب رزق به كار ببندد، و اسباب و عوامل ديگر هم كه در اختيارش ‍ هست مساعد با اين كوشش باشد، قهرا به رزق مطلوب خود مى رسد، چه مؤ من باشد، چه كافر. و كسى كه آن اسباب و عوامل با سعى وى جمع نباشد، و مساعدت نكند، محروم مى گردد، و رزقش تنگ مى شود، چه مؤ من باشد و چه كافر.
و ممكن هم هست كه مراد از «امت واحده» بودن مردم اين باشد كه همه مردم در برابر اسباب و عوامل بهره هاى زندگى يك نسبت دارند، و در اين نسبت، فرقى بين مؤمن و كافر نيست. پس هر كس منتهاى سعى خود را در طلب رزق به كار ببندد، و اسباب و عوامل ديگر هم كه در اختيارش هست، مساعد با اين كوشش باشد، قهرا به رزق مطلوب خود مى رسد. چه مؤمن باشد، چه كافر. و كسى كه آن اسباب و عوامل با سعى وى جمع نباشد، و مساعدت نكند، محروم مى گردد، و رزقش تنگ مى شود، چه مؤمن باشد و چه كافر.
و معناى آيه اين است كه : اگر نبود كه ما اراده كرده ايم مردم در برابر اسبابى كه آنان را به زخارف دنيا مى رساند يكسان باشند، و اختلافشان هم به خاطر ايمان و كفر نباشد، هر آينه براى كفار سقف هايى از نقره قرار مى داديم ...
 
و معناى آيه اين است كه: اگر نبود كه ما اراده كرده ايم مردم در برابر اسبابى كه آنان را به زخارف دنيا مى رساند، يكسان باشند و اختلافشان هم به خاطر ايمان و كفر نباشد، هرآينه براى كفار سقف هايى از نقره قرار مى داديم...


«'''وَ لِبُيُوتهِمْ أَبْوَاباً وَ سُرُراً عَلَيهَا يَتَّكِئُونَ وَ زُخْرُفاً'''»:
«'''وَ لِبُيُوتهِمْ أَبْوَاباً وَ سُرُراً عَلَيهَا يَتَّكِئُونَ وَ زُخْرُفاً'''»:


در اين جمله كلمه ((ابوابا(( و كلمه ((سررا(( نكره (بدون الف و لام ) آمده ، و اين به منظور عظمت دادن بدانها است . و كلمه ((زخرف (( به معناى طلا و يا به معناى مطلق زينت است .
در اين جمله، كلمۀ «أبواباً» و كلمۀ «سُرُراً»، نكره (بدون الف و لام) آمده، و اين به منظور عظمت دادن بدان ها است. و كلمه «زُخرُف»، به معناى طلا و يا به معناى مطلق زينت است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۵۰ </center>
و در مجمع البيان گفته : كلمه ((زخرف (( به معناى كمال زيبايى هر چيز است و از همين جهت طلا را هم ((زخرف (( مى گويند. و وقتى گفته مى شود: ((زخرفه زخرفة (( معنايش اين است كه فلان چيز را زينت كرد و زيبايش نمود. و باز به همين جهت نقش نگار و تصاوير را زخرف مى گويند. و در حديث آمده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) (در فتح مكه ) بيرون كعبه ايستاد و داخل آن نشد، تا آنكه دستور داد زخرف آن را دور ريختند. و بقيه الفاظ آيه روشن است .
و در مجمع البيان گفته: كلمه «زُخرُف»، به معناى كمال زيبايى هر چيز است و از همين جهت، طلا را هم «زُخرُف» مى گويند. و وقتى گفته مى شود: «زخرفه زخرفةً»، معنايش اين است كه فلان چيز را زينت كرد و زيبايش نمود. و باز به همين جهت، نقش نگار و تصاوير را زخرف مى گويند. و در حديث آمده كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، (در فتح مكه) بيرون كعبه ايستاد و داخل آن نشد، تا آن كه دستور داد زخرف آن را دور ريختند. و بقيه الفاظ آيه روشن است.


«'''وَ إِن كلُّ ذَلِك لَمَّا مَتَاعُ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةُ عِندَ رَبِّك لِلْمُتَّقِينَ'''»:
«'''وَ إِن كُلُّ ذَلِك لَمَّا مَتَاعُ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ الآخِرَةُ عِندَ رَبِّك لِلْمُتَّقِينَ'''»:


كلمه ((ان (( نافيه است . و كلمه ((لما(( به معناى ((الا(( است . و معناى جمله اين است كه : آنچه از مزاياى معيشت گفتيم چيزى نيست ، جز متاع زندگى دنياى ناپايدار و فانى و بى دوام .
كلمۀ «إن» نافيه است. و كلمۀ «لَمّا» به معناى «إلّا» است. و معناى جمله اين است كه: آنچه از مزاياى معيشت گفتيم، چيزى نيست، جز متاع زندگى دنياى ناپايدار و فانى و بى دوام.


((و الاخره عند ربك للمتقين (( - مراد از ((آخرت (( به قرينه مقام ، زندگى آخرت است ، البته زندگى با سعادت آخرت . گويا زندگى اشقياء جزء زندگى به شمار نمى آيد.
«'''وَ الآخِرَةُ عِندَ رَبّكَ لِلمُتّقِين'''» - مراد از «آخرت» به قرينه مقام، زندگى آخرت است. البته زندگى با سعادت آخرت. گويا زندگى اشقياء، جزء زندگى به شمار نمى آيد.


و معناى آيه اين است : زندگى آخرت كه همان زندگى نيكبختان سعيد است (چون زندگى دوزخيان زندگى نيست )، به حكمى از خداى تعالى و به قضايى از او مختص است به متقين . و اين اختصاص و انحصار تا اندازه اى مؤ يد آن معنايى است كه ما قبلا براى جمله مردم در دنيا امت واحده اى بودند ذكر كرديم .
و معناى آيه اين است: زندگى آخرت، كه همان زندگى نيكبختان سعيد است (چون زندگى دوزخيان، زندگى نيست)، به حكمى از خداى تعالى و به قضايى از او مختص است به متقين. و اين اختصاص و انحصار تا اندازه اى مؤيّد آن معنايى است كه ما قبلا براى جملۀ «مردم در دنيا، امّت واحده اى بودند»، ذكر كرديم.


«'''وَ مَن يَعْش عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّض لَهُ شيْطناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ'''»:
«'''وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَانِ نُقَيِّض لَهُ شيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ'''»:


در باره كسى گفته مى شود ((عشى ((، ((يعشى ((، ((عشا(( - از باب علم يعلم - كه چشمانش دچار آفتى شده باشد كه هيچ نبيند، و يا تنها شبكور باشد. و در باره كسى گفته مى شود ((عشا((، ((يعشوا((، ((عشوا(( و ((عشوا(( - از باب نصر ينصر - كه خود را به كورى و يا شبكورى زده باشد، بدون اينكه در چشمانش آفتى باشد. و كلمه ((نقيض (( از مصدر ((تقييض (( است كه هم به معناى تقدير است ، و هم چيزى را نزد چيزى بردن . مى گوييم ((قيضه له (( يعنى فلانى را نزد فلان كس آورد.
در باره كسى گفته مى شود «عَشِىَ»، «يَعشى»، «عشاً» - از باب عَلِمَ يَعلَمُ - كه چشمانش دچار آفتى شده باشد كه هيچ نبيند، و يا تنها شبكور باشد. و در باره كسى گفته مى شود: «عشا»، «يَعشُوا»، «عشواً» و «عشوّاً» - از باب نَصَرَ يَنصُرُ - كه خود را به كورى و يا شبكورى زده باشد، بدون اين كه در چشمانش آفتى باشد. و كلمۀ «نُقَيّض» از مصدر «تقييض» است كه هم به معناى تقدير است، و هم چيزى را نزد چيزى بردن. مى گوييم: «قَيّضَهُ لَهُ». يعنى: فلانى را نزد فلان كس آورد.
<span id='link111'><span>
<span id='link111'><span>


۱۶٬۸۸۰

ویرایش