۱۶٬۱۹۷
ویرایش
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۱ </center> | ||
<span id='link5'><span> | <span id='link5'><span> | ||
== اشاره به اين كه ممكن است هر يك از اعمال، واحدى براى سنجش داشته باشد و بيان معناى جمله | == اشاره به اين كه ممكن است هر يك از اعمال، واحدى براى سنجش داشته باشد و بيان معناى جمله | ||
«و الوزن يومئذ الحق» == | «و الوزن يومئذ الحق» == | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۰: | ||
پس در حقيقت ميزان همان مثقال و خروار است نه ترازو و يا قپان و يا باسكول ، و اينها مقدمه و ابزار كار مثقال و خروارند كه به وسيله آنها حال متاع و سنگينى و سبكى آن را بيان مى كند، و همچنين واحد طول كه يا ذرع است و يا متر و يا كيلومتر و يا امثال آن ، كه اگر طول با آن واحد منطبق شد كه هيچ ، و اگر نشد آن را كنار گذاشته طول ديگرى را با آن تطبيق مى دهيم ، ممكن است در اعمال هم واحد مقياسى باشد كه با آن عمل آدمى سنجيده شود، مثلا براى نماز واحدى باشد از جنس خود آن كه همان نماز حقيقى و تمام عيار است ، و براى زكات و انفاق و امثال آنها مقياس و واحدى باشد از جنس خود آنها، و همچنين براى گفتار واحدى باشد از جنس خودش ، و آن كلامى است كه تماميش حق باشد و هيچ باطلى در آن راه نيافته باشد، همچنانكه آيه (( يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته (( به آن اشاره دارد. | پس در حقيقت ميزان همان مثقال و خروار است نه ترازو و يا قپان و يا باسكول ، و اينها مقدمه و ابزار كار مثقال و خروارند كه به وسيله آنها حال متاع و سنگينى و سبكى آن را بيان مى كند، و همچنين واحد طول كه يا ذرع است و يا متر و يا كيلومتر و يا امثال آن ، كه اگر طول با آن واحد منطبق شد كه هيچ ، و اگر نشد آن را كنار گذاشته طول ديگرى را با آن تطبيق مى دهيم ، ممكن است در اعمال هم واحد مقياسى باشد كه با آن عمل آدمى سنجيده شود، مثلا براى نماز واحدى باشد از جنس خود آن كه همان نماز حقيقى و تمام عيار است ، و براى زكات و انفاق و امثال آنها مقياس و واحدى باشد از جنس خود آنها، و همچنين براى گفتار واحدى باشد از جنس خودش ، و آن كلامى است كه تماميش حق باشد و هيچ باطلى در آن راه نيافته باشد، همچنانكه آيه (( يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته (( به آن اشاره دارد. | ||
بنابراين ، بسيار به نظر قريب مى رسد كه مراد از جمله و الوزن يومئذ الحق اين باشد، كه آن ميزانى كه در قيامت اعمال با آن سنجيده مى شود همانا (( حق (( است ، به اين معنا كه هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد، و چون اعمال نيك مشتمل بر حق است از اين رو داراى ثقل است. بر عكس عمل بد از آنجايى كه مشتمل بر چيزى از حق نيست و باطل صرف است لذا داراى وزنى نيست، پس | بنابراين ، بسيار به نظر قريب مى رسد كه مراد از جمله و الوزن يومئذ الحق اين باشد، كه آن ميزانى كه در قيامت اعمال با آن سنجيده مى شود همانا (( حق (( است ، به اين معنا كه هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد، و چون اعمال نيك مشتمل بر حق است از اين رو داراى ثقل است. بر عكس عمل بد از آنجايى كه مشتمل بر چيزى از حق نيست و باطل صرف است لذا داراى وزنى نيست، پس خداى سبحان در قيامت اعمال را با (( حق (( مى سنجد و وزن هر عملى به مقدار حقى است كه در آن است. و بعيد نيست قضاوت به حقى هم كه در آيه (( واشرقت الارض بنور ربها و وضع الكتاب و جى ء بالنبيين و الشهداء و قضى بينهم بالحق و هم لا يظلمون (( است اشاره به همين معنا باشد. و مراد از كتابى كه در آن روز گذارده شده و خداوند از روى آن حكم مى كند همان كتابى است كه در آيه (( هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق (( به آن اشاره شده است . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۲ </center> | ||
پس كتاب مقدار حقى را كه در عمل است تعيين نموده و ميزان ، مقدار ثقل آن حق را مشخص مى كند، بنابراين ، (( وزن (( در آيه مورد بحث به معناى ثقل است نه به معناى مصدريش (سنجيدن ). و اگر در آيه (( ۱۰۳(( سوره (( مؤ منون (( و آيه (( ۱۱(( سوره (( قارعه (( آن را به صيغه جمع آورده براى اين است كه دلالت كند بر اينكه ميزان اعمال يكى نيست ، بلكه براى هر كسى ميزان هاى زيادى به اختلاف اعمال وى هست ، حق در نمازش نماز واقعى و جامع همه اجزا و شرايط است ، و حق در زكاتش زكات جامع شرايط است ، خلاصه ، حق در نماز، غير حق در روزه و زكات و حج و امثال آن است . | پس كتاب مقدار حقى را كه در عمل است تعيين نموده و ميزان ، مقدار ثقل آن حق را مشخص مى كند، بنابراين ، (( وزن (( در آيه مورد بحث به معناى ثقل است نه به معناى مصدريش (سنجيدن ). و اگر در آيه (( ۱۰۳(( سوره (( مؤ منون (( و آيه (( ۱۱(( سوره (( قارعه (( آن را به صيغه جمع آورده براى اين است كه دلالت كند بر اينكه ميزان اعمال يكى نيست ، بلكه براى هر كسى ميزان هاى زيادى به اختلاف اعمال وى هست ، حق در نمازش نماز واقعى و جامع همه اجزا و شرايط است ، و حق در زكاتش زكات جامع شرايط است ، خلاصه ، حق در نماز، غير حق در روزه و زكات و حج و امثال آن است . |
ویرایش