گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۸۵: خط ۸۵:
<span id='link42'><span>
<span id='link42'><span>


==گفتاری پیرامون جنّ: آنچه درباره جنّ در قرآن آمده است==
==گفتاری پیرامون جنّ: (آنچه درباره جنّ در قرآن آمده است)==
كلمه «'''جن '''» به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده ، و در آن باره مطالبى بيان كرده:
كلمه «جِن» به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم، وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده، و در آن باره مطالبى بيان كرده:


اول اينكه : اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده اند.
اول اين كه: اين نوع از مخلوقات، قبل از نوع بشر خلق شده اند.


دوم اينكه : اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده اند، همچنان كه نوع بشر از جنس خاك خلق شده اند، و در اين باب فرموده : «'''و الجان خلقناهم من قبل من نار السموم '''».
دوم اين كه: اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده اند، همچنان كه نوع بشر، از جنس خاك خلق شده اند، و در اين باب فرموده: «وَ الجَانّ خَلَقنَاهُم مِن قبلُ مِن نَارِ السّمُوم».


سوم اينكه : اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اين باب فرموده : «'''اولئك الذين حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس '''».
سوم اين كه: اين نوع از مخلوقات، مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اين باب فرموده: «أولئكَ الّذّينَ حَقّ عَلَيهِمُ القَول فِى أمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِهِم مِنَ الجِنّ وَ الإنس».


و چهارم اينكه : اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تكاثر دارند، و در اين باره فرموده : «'''و انه كان رجال من الانس يعوذون برجال من الجن '''».
و چهارم اين كه: اين نوع از جانداران، مانند ساير جانداران، نر و ماده و ازدواج و توالد و تكاثر دارند، و در اين باره فرموده: «وَ أنّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الإنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الجِنّ».


پنجم اينكه : اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است ، و علاوه بر اين ، كارهايى سريع و اعمالى شاقه را مى توانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست ، همچنان كه در آيات مربوطه به قصص سليمان (عليه السلام ) و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصه شهر سبا آمده است .
پنجم اين كه: اين نوع مانند نوع بشر، داراى شعور و اراده است. و علاوه بر اين، كارهايى سريع و اعمالى شاقه را مى توانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست. همچنان كه در آيات مربوطه به قصص سليمان «عليه السلام» و اين كه جنّ، مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصه شهر سبا آمده است.


ششم اينكه : جن هم مانند انس مؤ من و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگر فاسدند، و در اين باره آيات زير را مى خوانيم «'''و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون ، انا سمعنا قرانا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به '''»، «'''و انا منا المسلمون و منا القاسطون '''»، و «'''انا منا الصالحون ، و قالوا يا قومنا انا سمعنا كتابا انزل من بعد موسى مصدقا لما بين يديه يهدى الى الحق و الى طريق مستقيم يا قومنا اجيبوا داعى الله '''»، و آيات ديگرى كه به ساير خصوصيات جنيان اشاره مى كند.
ششم اين كه: جنّ هم مانند إنس، مؤمن و كافر دارند. بعضى صالح و بعضى ديگر فاسدند. و در اين باره، آيات زير را مى خوانيم:
 
* «وَ مَا خَلَقتُ الجِنّ وَ الإنسَ إلّا لِيَعبُدُون».
 
* «إنّا سَمِعنَا قُرآناً عَجباً يَهدِى إلِى الرّشدِ فَآمَنّا بِهِ».
 
* «وَ أنّا مِنّا المُسلِمُونَ وَ مِنّا القَاسِطُونَ».
 
* «وَ أنّا مِنّا الصّالِحُونَ».
 
* «وَ قَالُوا يَا قَومَنَا إنّا سَمِعنَا كِتَاباً أُنزِلَ مِن بَعدِ مُوسى مُصَدّقاً لِمَا بَينَ يَدَيهِ يَهدِى إلَى الحَقّ وَ إلى طَرِيقٍ مُستَقِيم يَا قَومَنَا أجِيبُوا دَاعِىَ الله».
 
و آيات ديگرى كه به ساير خصوصيات جنّيان اشاره مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱ </center>
از كلام خداى تعالى استفاده مى شود كه ابليس از طايفه جن بوده ، و داراى فرزندان و قبيله اى است ، چون در قرآن مى خوانيم : «'''كان من الجن ففسق عن امر ربه '''»، و نيز مى خوانيم : «'''افتتخذونه و ذريته اولياء من دونى '''»، و نيز مى خوانيم : «'''انه يريكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم '''».
از كلام خداى تعالى استفاده مى شود كه ابليس از طايفه جنّ بوده، و داراى فرزندان و قبيله اى است. چون در قرآن مى خوانيم: «كَانَ مِنَ الجِنّ فَفَسَقَ عَن أمرِ رَبّه». و نيز مى خوانيم: «أفَتَتّخِذُونَهُ وَ ذُرّيَتَهُ أولِياءَ مِن دُونِى». و نيز مى خوانيم: «إنّهُ يَريكُم هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِن حَيثُ لا تَرَونَهُم».


فَئَامَنَّا بِهِ وَ لَن نُّشرِك بِرَبِّنَا أَحَداً
«'''فَآمَنَّا بِهِ وَ لَن نُّشرِك بِرَبِّنَا أَحَداً'''»:


اين جمله از ايمان جنيان به قرآن و تصديق آن به اينكه حق است خبر مى دهد، و جمله «'''و لن نشرك بربنا احدا'''»، ايمانشان به قرآن را تاءكيد مى كند و مى فهماند كه ايمان جنيان به قرآن همان ايمان به خدايى است كه قرآن را نازل كرده ، در نتيجه رب ايشان هم همان خداست ، و ايمانشان به خداى تعالى ايمان توحيدى است ، يعنى احدى را ابدا شريك خدا نمى گيرند.
اين جمله از ايمان جنيان به قرآن و تصديق آن به اينكه حق است خبر مى دهد، و جمله «'''و لن نشرك بربنا احدا'''»، ايمانشان به قرآن را تاءكيد مى كند و مى فهماند كه ايمان جنيان به قرآن همان ايمان به خدايى است كه قرآن را نازل كرده ، در نتيجه رب ايشان هم همان خداست ، و ايمانشان به خداى تعالى ايمان توحيدى است ، يعنى احدى را ابدا شريك خدا نمى گيرند.


وَ أَنَّهُ تَعَلى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتخَذَ صحِبَةً وَ لا وَلَداً
«'''وَ أَنَّهُ تَعَلى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتخَذَ صحِبَةً وَ لا وَلَداً'''»:


مفسرين كلمه «'''جد'''» را به عظمت و بعضى به بهره معنا كرده اند. و آيه شريفه در معناى تاكيدى است براى جمله «'''و لن نشرك بربنا احدا'''» و قرائت مشهور، كلمه «'''انه '''» را به فتحه همزه خوانده ، و بعضى آن را و آيات بعدش را كه دوازده آيه است به كسر همزه خوانده اند، و درست هم همين است ، چون سياق ظهور در اين دارد كه آيات حكايت كلام جن است .
مفسرين كلمه «'''جد'''» را به عظمت و بعضى به بهره معنا كرده اند. و آيه شريفه در معناى تاكيدى است براى جمله «'''و لن نشرك بربنا احدا'''» و قرائت مشهور، كلمه «'''انه '''» را به فتحه همزه خوانده ، و بعضى آن را و آيات بعدش را كه دوازده آيه است به كسر همزه خوانده اند، و درست هم همين است ، چون سياق ظهور در اين دارد كه آيات حكايت كلام جن است .
خط ۱۲۴: خط ۱۳۶:
آن وقت اين سؤ ال پيش مى آيد كه كلمه «'''انه '''» و «'''انهم '''» و «'''انا'''» اگر جزو كلام جنيان نبوده ، و قرآن آن را زياد كرده كه اين يك زيادى مخل است ، و نظم كلام را بر هم مى زند، و اگر جزو كلمات خود جنيان است ، كه قرآن حكايتش كرده ، آن وقت مجموع «'''ان '''» و ما بعد آن كلام تامى نخواهد بود، و بايد چيزى در تقدير گرفته شود تا حكايت آن صحيح باشد، و اگر چيزى در تقدير نگيريم عطف شدنش بر جمله «'''انه استمع ...'''» دردى را دوا نمى كند. دقت فرماييد و از اين نكته غفلت نورزيد.
آن وقت اين سؤ ال پيش مى آيد كه كلمه «'''انه '''» و «'''انهم '''» و «'''انا'''» اگر جزو كلام جنيان نبوده ، و قرآن آن را زياد كرده كه اين يك زيادى مخل است ، و نظم كلام را بر هم مى زند، و اگر جزو كلمات خود جنيان است ، كه قرآن حكايتش كرده ، آن وقت مجموع «'''ان '''» و ما بعد آن كلام تامى نخواهد بود، و بايد چيزى در تقدير گرفته شود تا حكايت آن صحيح باشد، و اگر چيزى در تقدير نگيريم عطف شدنش بر جمله «'''انه استمع ...'''» دردى را دوا نمى كند. دقت فرماييد و از اين نكته غفلت نورزيد.


وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سفِيهُنَا عَلى اللَّهِ شططاً
«'''وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سفِيهُنَا عَلى اللَّهِ شططاً'''»:


كلمه «'''سفه '''» - به طورى كه راغب گفته - به معناى خفت نفس ‍ است ، كه از كمى عقل ناشى مى شود. و كلمه شطط به معناى سخن دور از حقيقت است .
كلمه «'''سفه '''» - به طورى كه راغب گفته - به معناى خفت نفس ‍ است ، كه از كمى عقل ناشى مى شود. و كلمه شطط به معناى سخن دور از حقيقت است .
خط ۱۳۶: خط ۱۴۸:
مراد از پناهنده شدن مردانى از انس به مردانى از جنّ در آيه : «'''و انّه كانرجال من النس يعوذون برجال من الجنّ'''»
مراد از پناهنده شدن مردانى از انس به مردانى از جنّ در آيه : «'''و انّه كانرجال من النس يعوذون برجال من الجنّ'''»


وَ أَنَّهُ كانَ رِجَالٌ مِّنَ الانسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الجِْنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً
«'''وَ أَنَّهُ كانَ رِجَالٌ مِّنَ الانسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الجِْنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً'''»:


راغب مى گويد: كلمه «'''عوذ'''» به معناى ملتجى شدن به غير است و جمله «'''رهقه الامر'''» معنايش اين است كه قهر فلان امر بر او احاطه كرد كلمه «'''رهق '''» به گناه و طغيان هم تفسير شده . بعضى هم آن را به ترس و شر معنا كرده اند. بعضى ديگر گفته اند: به معناى ذلت و ضعف است . و همه اين معانى لازمه معناى اصلى كلمه است .
راغب مى گويد: كلمه «'''عوذ'''» به معناى ملتجى شدن به غير است و جمله «'''رهقه الامر'''» معنايش اين است كه قهر فلان امر بر او احاطه كرد كلمه «'''رهق '''» به گناه و طغيان هم تفسير شده . بعضى هم آن را به ترس و شر معنا كرده اند. بعضى ديگر گفته اند: به معناى ذلت و ضعف است . و همه اين معانى لازمه معناى اصلى كلمه است .
خط ۱۴۵: خط ۱۵۷:
بنابر اين ، ضمير اولى از دو ضمير در «'''فزادوهم '''» به رجالى از انس ، و دومى به رجالى از جن بر مى گردد، و معناى جمله اين است كه رجال جن گناه رجال انس و طغيان و يا ذلت و ترس آنان را زيادتر كردند.
بنابر اين ، ضمير اولى از دو ضمير در «'''فزادوهم '''» به رجالى از انس ، و دومى به رجالى از جن بر مى گردد، و معناى جمله اين است كه رجال جن گناه رجال انس و طغيان و يا ذلت و ترس آنان را زيادتر كردند.


وَ أَنهُمْ ظنُّوا كَمَا ظنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَث اللَّهُ أَحَداً
«'''وَ أَنهُمْ ظنُّوا كَمَا ظنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَث اللَّهُ أَحَداً'''»:


ضمير «'''انهم '''» به رجالى از انس بر مى گردد و خطاب در ظننتم متوجه قوم جنى ايشان است ، و مراد از بعث ، بعث رسول به رسالت است ، كه مشركين منكر آنند. بعضى گفته اند: مراد از بعث زنده كردن مردگان است ، ولى سياق آيات معناى اول را تاءييد مى كند. و از بعضى نقل شده كه گفته اند: اين آيه و آيه قبلش اصلا جزو كلام جنى ها نيست ، بلكه كلام خداى تعالى است كه در وسط آيات حاكى كلام جنيان به عنوان جمله معترضه قرار گرفته ، بنابر اين نظريه ، ضمير «'''انهم '''» به جنيان بر مى گردد، و خطاب در «'''ظننتم '''» به مردم است ، ولى اين نظريه از سياق آيات به دور است .
ضمير «'''انهم '''» به رجالى از انس بر مى گردد و خطاب در ظننتم متوجه قوم جنى ايشان است ، و مراد از بعث ، بعث رسول به رسالت است ، كه مشركين منكر آنند. بعضى گفته اند: مراد از بعث زنده كردن مردگان است ، ولى سياق آيات معناى اول را تاءييد مى كند. و از بعضى نقل شده كه گفته اند: اين آيه و آيه قبلش اصلا جزو كلام جنى ها نيست ، بلكه كلام خداى تعالى است كه در وسط آيات حاكى كلام جنيان به عنوان جمله معترضه قرار گرفته ، بنابر اين نظريه ، ضمير «'''انهم '''» به جنيان بر مى گردد، و خطاب در «'''ظننتم '''» به مردم است ، ولى اين نظريه از سياق آيات به دور است .


وَ أَنَّا لَمَسنَا السمَاءَ فَوَجَدْنَهَا مُلِئَت حَرَساً شدِيداً وَ شهُباً
«'''وَ أَنَّا لَمَسنَا السمَاءَ فَوَجَدْنَهَا مُلِئَت حَرَساً شدِيداً وَ شُهُباً'''»:


«'''لمس سماء'''» به معناى نزديك شدن به آسمان به وسيله صعود بدان است ، و كلمه «'''حرس '''» - به طورى كه گفته اند - اسم جمع كلمه حارس است ، و به همين جهت با صفت مفرد توصيف شده ، و مراد از «'''حرس شديد'''»، نگهبانان قدرتمندى است كه نمى گذارند شيطانها در آسمانها استراق سمع كنند، و به همين جهت دنبالش فرمود: «'''وشهبا'''»، كه منظور از شهابها سلاح آن نگهبانان است .
«'''لمس سماء'''» به معناى نزديك شدن به آسمان به وسيله صعود بدان است ، و كلمه «'''حرس '''» - به طورى كه گفته اند - اسم جمع كلمه حارس است ، و به همين جهت با صفت مفرد توصيف شده ، و مراد از «'''حرس شديد'''»، نگهبانان قدرتمندى است كه نمى گذارند شيطانها در آسمانها استراق سمع كنند، و به همين جهت دنبالش فرمود: «'''وشهبا'''»، كه منظور از شهابها سلاح آن نگهبانان است .
خط ۱۵۵: خط ۱۶۷:
مفاد آيه : «'''و انّا لمسنا السّماء...'''» و آيه : «'''و انّا كنّا نقعد منها...'''» كه از ممنوع شدنجنّيان از صعود به آسمان و استراق سمع ، همزمان با بعثت پيامبر اسلام (صلى اللّهعليه وآله ) خبر مى دهد
مفاد آيه : «'''و انّا لمسنا السّماء...'''» و آيه : «'''و انّا كنّا نقعد منها...'''» كه از ممنوع شدنجنّيان از صعود به آسمان و استراق سمع ، همزمان با بعثت پيامبر اسلام (صلى اللّهعليه وآله ) خبر مى دهد


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنهَا مَقَعِدَ لِلسمْع فَمَن يَستَمِع الاَنَ يجِدْ لَهُ شهَاباً رَّصداً
«'''وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنهَا مَقَعِدَ لِلسمْع فَمَن يَستَمِع الاَنَ يجِدْ لَهُ شهَاباً رَّصداً'''»:


از صدر اين آيه اگر منضم با آيه قبلى در نظر گرفته شود اين معنا استفاده مى شود: پر شدن آسمان از حارسان شديد اخيرا پيش آمده ، و قبلا چنين نبوده ، بلكه جنيان آزادانه به آسمان بالا مى رفتند، و در جايى كه خبرهاى غيبى و سخنان ملائكه به گوششان برسد مى نشستند.
از صدر اين آيه اگر منضم با آيه قبلى در نظر گرفته شود اين معنا استفاده مى شود: پر شدن آسمان از حارسان شديد اخيرا پيش آمده ، و قبلا چنين نبوده ، بلكه جنيان آزادانه به آسمان بالا مى رفتند، و در جايى كه خبرهاى غيبى و سخنان ملائكه به گوششان برسد مى نشستند.
خط ۱۷۱: خط ۱۸۳:
و بايد اين را هم متوجه بود كه مفاد آيه رخ دادن رجم جن به وسيله شهاب رصد است ، نه پيدايش اصل شهاب آسمانى ، پس اين اشكال وارد نيست كه كسى بگويد شهابها قبل از زمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و نزول قرآن هم بودند، چون آنچه از قرآن استفاده مى شود اين است كه در عهد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) اين حادثه رخ داد، كه شيطانها به وسيله شهاب رجم شدند، و قرآن در هيچ موردى متعرض اصل شهابها نشده ، و ما در اول سوره صافات هم مطالبى مربوط به اين بحث ايراد كرديم.
و بايد اين را هم متوجه بود كه مفاد آيه رخ دادن رجم جن به وسيله شهاب رصد است ، نه پيدايش اصل شهاب آسمانى ، پس اين اشكال وارد نيست كه كسى بگويد شهابها قبل از زمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و نزول قرآن هم بودند، چون آنچه از قرآن استفاده مى شود اين است كه در عهد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) اين حادثه رخ داد، كه شيطانها به وسيله شهاب رجم شدند، و قرآن در هيچ موردى متعرض اصل شهابها نشده ، و ما در اول سوره صافات هم مطالبى مربوط به اين بحث ايراد كرديم.


وَ أَنَّا لا نَدْرِى أَ شرُّ أُرِيدَ بِمَن فى الاَرْضِ أَمْ أَرَادَ بهِمْ رَبهُمْ رَشداً
«'''وَ أَنَّا لا نَدْرِى أَ شرُّ أُرِيدَ بِمَن فى الاَرْضِ أَمْ أَرَادَ بهِمْ رَبهُمْ رَشداً'''»:


كلمه «'''رشد'''» با - دو فتحه - و كلمه «'''رشد'''» - با ضمه راء و سكون شين - به معناى رسيدن به واقع است ، بر خلاف كلمه «'''غى '''» كه به معناى خلاف آن است ، و نكره آوردن «'''رشدا'''» براى اين است كه بفهماند خداى تعالى نوع خاصى از رشد براى آنان خواسته .
كلمه «'''رشد'''» با - دو فتحه - و كلمه «'''رشد'''» - با ضمه راء و سكون شين - به معناى رسيدن به واقع است ، بر خلاف كلمه «'''غى '''» كه به معناى خلاف آن است ، و نكره آوردن «'''رشدا'''» براى اين است كه بفهماند خداى تعالى نوع خاصى از رشد براى آنان خواسته .
۱۷٬۰۵۲

ویرایش