گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۲: خط ۷۲:
<span id='link41'><span>
<span id='link41'><span>


==شگفتى تعجب طائفه اى از جن از استماع قرآن كريم ==
==شگفتى طایفه اى از جنّ، از استماع قرآن كريم ==
قُلْ أُوحِىَ إِلىَّ أَنَّهُ استَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الجِْنِّ فَقَالُوا إِنَّا سمِعْنَا قُرْءَاناً عجَباً يهْدِى إِلى الرُّشدِ
«'''قُلْ أُوحِىَ إِلىَّ أَنَّهُ استَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الجِْنِّ فَقَالُوا إِنَّا سمِعْنَا قُرْءَاناً عجَباً يهْدِى إِلى الرُّشدِ'''»:


در اين آيه شريفه رسول گرامى خود را دستور داده كه داستان زير را براى امتش نقل كند. و منظور از اينكه بگويد «'''به من وحى شده '''» اين است كه خدا به من وحى كرده ، و مفعول كلمه «'''استمع '''» قرآن است ،كه البته در ظاهر آيه نيامده ، چون كلام بر آن دلالت داشته . و كلمه «'''نفر'''» به معناى جماعت است ، كه شامل از سه نفر تا نه نفر مى شود، اين طور مشهور است . ولى بعضى گفته اند از سه تا چهل نفر را شامل مى شود.
در اين آيه شريفه، رسول گرامى خود را دستور داده كه داستان زير را براى امّتش نقل كند. و منظور از اين كه بگويد «به من وحى شده»، اين است كه خدا به من وحى كرده. و مفعول كلمه «استَمَعَ» قرآن است، كه البته در ظاهر آيه نيامده، چون كلام بر آن دلالت داشته. و كلمه «نَفَر»، به معناى جماعت است، كه شامل از سه نفر تا نه نفر مى شود. اين طور مشهور است. ولى بعضى گفته اند: از سه تا چهل نفر را شامل مى شود.


و كلمه «'''عجب '''» - به فتحه عين و فتحه جيم - به معناى چيزى است كه به خاطر غير عادى بودنش آدمى را به تعجب وا دارد، و اگر قرآن را عجب خواندند، براى همين بوده كه كلامى است خارق العاده، هم در الفاظش و هم در معانى و معارفش ، مخصوصا با در نظر گرفتن اينكه اين كلام از شخصى صادر شده كه بى سواد است ، نه مى تواند بخواند و نه بنويسد.
و كلمه «عَجَب» - به فتحه عين و فتحه جيم - به معناى چيزى است كه به خاطر غيرعادى بودنش، آدمى را به تعجب وا دارد. و اگر قرآن را «عَجَب» خواندند، براى همين بوده كه كلامى است خارق العاده. هم در الفاظش و هم در معانى و معارفش. مخصوصا با در نظر گرفتن اين كه اين كلام از شخصى صادر شده كه بى سواد است، نه مى تواند بخواند و نه بنويسد.


و كلمه «'''رشد'''» به معناى رسيدن به واقع در هر نظريه است ، كه خلاف آن يعنى به خطا رفتن از واقع را «'''غى '''» مى گويند.«'''هدايت قرآن به سوى رشد'''» همان دعوت او است به سوى عقايد حق و اعمالى كه عاملش را به سعادت واقعى مى رساند.
و كلمه «رُشد»، به معناى رسيدن به واقع در هر نظريه است، كه خلاف آن، يعنى به خطا رفتن از واقع را «غَىّ» مى گويند. «هدايت قرآن به سوى رشد»، همان دعوت او است به سوى عقايد حق و اعمالى كه عاملش را به سعادت واقعى مى رساند.


و معناى آيه اين است كه : اى رسول ! به مردم بگو به من وحى شده - خدا به من وحى كرده - كه چند نفرى از جن قرآن را شنيدند و وقتى به قوم خود برگشتند به ايشان گفتند: ما كلامى را شنيديم خواندنى ، كه كلامى خارق العاده بود، و به سوى عقايد و اعمالى دعوت مى كرد كه دارنده آن عقايد و اعمال را به نيل به واقع و رسيدن به حقيقت سعادت پيروز مى گرداند.
و معناى آيه اين است كه: اى رسول! به مردم بگو به من وحى شده - خدا به من وحى كرده - كه چند نفرى از جن قرآن را شنيدند و وقتى به قوم خود برگشتند، به ايشان گفتند: ما كلامى را شنيديم خواندنى، كه كلامى خارق العاده بود، و به سوى عقايد و اعمالى دعوت مى كرد كه دارنده آن عقايد و اعمال را به نيل به واقع و رسيدن به حقيقت سعادت، پيروز مى گرداند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۰ </center>
گفتارى پيرامون جنّ
گفتارى پيرامون جنّ
<span id='link42'><span>
<span id='link42'><span>
==آنچه درباره جنّ در آيات قرآن آمده است ==
==آنچه درباره جنّ در آيات قرآن آمده است ==
كلمه «'''جن '''» به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده ، و در آن باره مطالبى بيان كرده:
كلمه «'''جن '''» به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده ، و در آن باره مطالبى بيان كرده:
۱۷٬۰۵۰

ویرایش