۱۷٬۰۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
<center> «'''بحث روایى'''» </center> | <center> «'''بحث روایى'''» </center> | ||
در الدرّ المنثور است كه ابن منذر، از عكرمه روايت كرده كه در تفسير آيه «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ» گفته: اين آيه در شأن عتبة بن ابى لهب نازل شده، كه وقتى آيه «وَ النَّجمِ إذَا هَوَى» را شنيد، گفت: من كفر مى ورزم به پروردگار «نجم»، وقتى كه فرو مى ريزد. ناگزير رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» او را نفرين كرد، و در سفرى كه به شام مى رفت، شير او را پاره كرد. | در الدرّ المنثور است كه ابن منذر، از عكرمه روايت كرده كه در تفسير آيه «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ» گفته: اين آيه در شأن عتبة بن ابى لهب نازل شده، كه وقتى آيه «وَ النَّجمِ إذَا هَوَى» را شنيد، گفت: من كفر مى ورزم به پروردگار «نجم»، وقتى كه فرو مى ريزد. ناگزير رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» او را نفرين كرد، و در سفرى كه به شام مى رفت، شير او را پاره كرد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۷: | ||
و نيز، در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمان بن يزيد روايت كرده كه گفت: مردى از عُمَر پرسيد: معناى كلمۀ «وَ أبّاً» چيست؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته، به آنان حمله ور شد. | و نيز، در آن كتاب آمده كه عبد بن حميد، از عبد الرحمان بن يزيد روايت كرده كه گفت: مردى از عُمَر پرسيد: معناى كلمۀ «وَ أبّاً» چيست؟ همين كه ديد حضار مجلس به دادن جواب پرداختند، شلاق خود را گرفته، به آنان حمله ور شد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۴۶ </center> | ||
مؤلّف: اين حديث مى خواهد بگويد: عُمَر، مردم را از بحث پيرامون معارف قرآن و حتّى تفسير الفاظ آن، منع مى كرد. | |||
و در ارشاد مفيد آمده كه روايت شده | و در ارشاد مفيد آمده كه روايت شده شخصى، از ابو بكر، از كلام خداى عزّوجلّ كه فرموده: «وَ فَاكِهَةً وَ أبّاً» پرسيد. ابو بكر معناى كلمۀ «أب» از قرآن را ندانست، در پاسخ گفت: كدام آسمان و كدام زمين، مرا پناه مى دهد و يا چه خاكى به سر كنم اگر درباره قرآن چيزى بگويم كه بدان علم ندارم؛ امّا كلمۀ «فَاكِهَة» كه معنايش را همه مى دانيم، و اما كلمۀ «أب» را من نمى دانم، خدا داناتر است. | ||
اين سخن به | اين سخن به اميرالمؤمنين «عليه السلام» رسيد، فرمود: سبحان اللّه! چطور نمى داند كه كلمۀ «أب» به معناى علف و چريدنی ها است؟ و اين كه خداى تعالى، در اين آيه مى خواهد نعمت هايى را كه به خلقش داده و از آن جمله، آنچه غذاى آنان و غذاى چهار پايان ايشان است كه به وسيله آن، هم جانشان زنده مى مانَد و هم جسمشان نيرو مى گيرد، به رُخ آنان بكشد. | ||
و در مجمع البيان است كه از عطاء بن | و در مجمع البيان است كه از عطاء بن يسار، از سوده، همسر رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت شده كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: مردم پا برهنه و لخت. و ختنه نشده محشور مى شوند و عرق، آن چنان از ايشان مى ريزد، كه حتّى تا نرمۀ گوش ها مى رسد. مى گويد عرضه داشتم: يا رسول اللّه! خاك بر سرم، آيا در آن روز مردم لخت و عريان به يكديگر نگاه مى كنند؟ فرمود: در آن روز، مردم به هيچ چيز، جز گرفتارى خود نمى انديشند و نمى پردازند. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «لِكُلّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنِيه». | ||
و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''لكل امرى ء منهم يومئذ شاءن يغنيه '''» فرموده : يعنى شغلى است كه از هر شغل ديگرى بازش مى دارد. | و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''لكل امرى ء منهم يومئذ شاءن يغنيه '''» فرموده : يعنى شغلى است كه از هر شغل ديگرى بازش مى دارد. |
ویرایش