الغاشية ١٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۳#link312 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۳#link312 | آيات ۱ - ۲۶ سوره غاشيه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۳#link313 | وجه | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۳#link313 | وجه نامگذاری قيامت به «غاشيه: فراگيرنده» و معناى اين كه در قيامت وجوهى «خاشعه» اند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link314 | وصف | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link314 | وصف «جنّت عاليه» اى كه چهره هاى «ناعمه» در قيامت، در آن جاى دارند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link315 | دعوت به نظر در مظهر تدبير الهى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link315 | دعوت به نظر در مظهر تدبير الهى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link316 | توضيحى راجع به استثناء | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link316 | توضيحى راجع به استثناء «إلّا مَن تَوَلّى وَ كَفَر»، از آیه «فَذَكّر إنّمَا أنتَ مُذّكّر»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link317 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳۴#link317 | رواياتى در ذيل آيات «عَامِلَةٌ ناصِبَةٌ» و «فَذَكّر إنّمَا أنتَ مُذَكّر» و درباره حساب اعمال]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ اسفند ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۳۱
کپی متن آیه |
---|
أَ فَلاَ يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَيْفَ خُلِقَتْ |
ترجمه
الغاشية ١٦ | آیه ١٧ | الغاشية ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَفَلا یَنظُرُونَ؟»: آیا نمینگرند؟ آیا دقّت نمیکنند و نمیاندیشند؟ «الإِبِلِ»: شتران. از لفظ خود دارای مفرد نیست. آفرینش شتر دارای اسرار شگفتانگیز است.
نزول
قتادة گوید: وقتى که خداوند بهشت و آنچه در آنست مورد تعریف و توصیف قرار داد، گمراهان و کفار متعجب شدند سپس این آیه نازل شد.[۱]
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۶ سوره غاشيه
- وجه نامگذاری قيامت به «غاشيه: فراگيرنده» و معناى اين كه در قيامت وجوهى «خاشعه» اند
- وصف «جنّت عاليه» اى كه چهره هاى «ناعمه» در قيامت، در آن جاى دارند
- دعوت به نظر در مظهر تدبير الهى
- توضيحى راجع به استثناء «إلّا مَن تَوَلّى وَ كَفَر»، از آیه «فَذَكّر إنّمَا أنتَ مُذّكّر»
- رواياتى در ذيل آيات «عَامِلَةٌ ناصِبَةٌ» و «فَذَكّر إنّمَا أنتَ مُذَكّر» و درباره حساب اعمال
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ «17» وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ «18» وَ إِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ «19» وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ «20»
«17» آيا به شتر نمىنگرند كه چگونه آفريده شده؟ «18» و به آسمان، كه چگونه برافراشته شده «19» و به كوه كه چگونه برپا داشته شده «20» و به زمين كه چگونه گسترده شده است؟
نکته ها
اگر روحيه تفكر در انسان باشد، همه هستى كلاس درس است. يك چوپان در بيابان هم گويى در بزرگترين كتابخانههاى دنياست؛ زير پايش زمين است، بالاى سرش آسمان، در اطرافش كوهها و جلوى رويش شترها، و اگر در هر يك دقت كند، اسرار بسيارى را كشف مىكند. مثلًا شتر از اسب بيشتر مىدود، از الاغ بيشتر بار مىبرد. در ميان حيوانات بعضى براى سوارى، بعضى براى گوشت و بعضى براى شير مورد استفاده قرار مىگيرند، ولى شتر همه چيزش قابل استفاده است. پلكهايش در برابر باد و خاك بيابان مقاوم است، در كوهان خود چربى و غذا را ذخيره كرده و در برابر گرسنگى مقاوم است. در بدنش آب را نگهدارى كرده و در برابر تشنگى مقاوم است، راه را مىداند، چنان رام است كه صدها شتر تسليم يك ساربان مىشوند، كف پاى او براى ريگزار آفريده شده، گردن او پله سوار شدن و اهرم بار برداشتن و خلاصه به قول عربها، شتر كشتى بيابانهاست. قوىترين، كم خرجترين، پرفايدهترين و آرامترين و بردبارترين حيوان است.
پيدايش آسمانها و كوهها و زمين تصادفى نيست، بلكه كاملًا حكيمانه آفريده شده و در
جلد 10 - صفحه 465
جاى خود قرار داده شدهاند.
در هر نعمتى يك جهتى برجستگى دارد (در شتر، نحوهى آفرينش؛ در آسمان، بلندى؛ در زمين، گستردگى و در كوهها نحوهى نصب شدن).
آسمانها، كرات، مَدار كرات، نظم و حساب آنها كه هر روز گوشهاى از عجايب آنها كشف مىشود، از عرصههاى هميشگى مطالعه و كشف و تأمّل هستند.
كوهها و ريشههاى آنها در دل زمين، مثل ميخها و حلقههاى زنجير زمين را از تزلزل و اضطرابى كه در اثر مواد گداخته درون زمين پديد مىآيد، حفظ مىكنند، برفها را در خود ذخيره نموده و به تدريج روانه مىكنند، جلو طوفانها را گرفته و سبب تصفيه هوا مىشوند، مخزن انواع معدنها و مواد صنعتى بوده و علاماتى براى مسافران و بسترى براى پرورش بعضى از گياهان هستند. ديگر كوهها از طريق انواع سنگهاى قيمتى و زينتى مثل عقيق يا سنگهاى عمرانى همچون مرمر در ساختمانها، سرمايهاى پايانناپذير براى بشر هستند و خلاصه در اين آيات به مسائل جهانشناسى و حتّى تمام مسائلى همچون كشاورزى، دامدارى، صنعت و امور فضايى به نحوى اشاره شده است.
پیام ها
1- كسانى كه در كشف حقايق هستى عميق نمىشوند، مورد سرزنش خداوند هستند. «أَ فَلا يَنْظُرُونَ»
2- از محسوسات عبور كنيد تا به معقولات برسيد. أَ فَلا يَنْظُرُونَ ...
3- در معاد و نعمتهاى ويژه بهشتيان شك نكنيد، مگر آفريدههاى عجيب خدا را در دنيا نمىبينيد؟ «أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ»
4- همان گونه كه اصل آفريدهها دليل بر وجود خداست، چگونگى و پيچيدگى آفريدهها هم دليل بر قدرت و علم و حكمت اوست. كَيْفَ، كَيْفَ، كَيْفَ ...
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 466
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ «17»
أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ: آيا نمىنگرند به سوى شتر كه به قدرت، كَيْفَ خُلِقَتْ: چگونه آفريده شده، يعنى با آن بلندى و بزرگى مسخّر كودكى مىشود تا بر او بالا مىرود و پائين مىآيد. پس چرا از تخت بهشتيان تعجب مىكنيد كه در تحت فرمان ايشان باشد.
تنبيه- خلق شتر دال است بر كمال قدرت و حسن تدبير خالق عالم، چه عظيم الجثّه است و بار گران برمىدارد و منقاد است در بار كردن و سوار شدن همه كس بر آن، و مىخوابد براى حمل و برمىخيزد با حمل، و مطيع است به كشيدن مهار و به هر جا خواهند، تا آنكه اطفال هم مهار او را ببرند تابع است. و اگر مهارش بر شاخ درختى پيچد، پيشتر نرود و بازايستد. چنانچه در بعض تفاسير نقل شده كه موشى مهار شترى مىبرد. چون به سوراخ رفت، شتر بر در سوراخ بايستاد. موش در آنجا كشيد، چون بيشتر كشيد، شتر سر فرود آورد بر در سوراخ. مردمان واقف شده گفتند سبحان اللّه حيوانى بدين عظمت، مسخر جانورى بدين ضعيفى شده «1».
ديگر از غرائب او آنكه طويل العنق مخلوق گشته تا قادر باشد بر چريدن. و او را كشتى بيابانى گويند. چنانچه سفينه قطع دريا مىكند، شتر هم قطع
«1» مجمع البيان، (1403) ج 5 ص 480 و منهج الصادقين (چ سوم) ج 10 ص 227.
جلد 14 - صفحه 179
صحرا نمايد. و صبر او بر وجهى است كه تا ده روز يا بيشتر تاب تشنگى دارد.
خار و گياه صحرا كه هيچ بهائم نمىتواند بخورد، او مىخورد و بار مىكشد و طى مسافت بعيده مىنمايد. و آنچه مطلوب است از حيوان، مثل نسل و حمل و شير و پشم و سوارى از او حاصل مىشود. و به جهت اين صفات است كه به ذكر مخصوص شده نزد بيان آيات مثبته در حيوانات كه اشرف مركبها و اكبر آنهاست از روى خلقت و لهذا نزد عرب، اعجب و اعزّ همه چيزهاست. و فيل اگرچه اعظم از شتر است در جثّه، لكن چون صفات مذكوره از او مسلوب است و با وجود بر اين بعيد العهد باشد نزد عرب، لذا ذكر نفرمود.
در تبيان- فرمايد كه مخاطب عرباند و اكثر ايشان اهل صحرا و ماليه ايشان همين شتر است و به هر طرف مىنگرند، جز آسمان و زمين و كوه نمىبينند «1». لا جرم بعد از ذكر شتر فرمايد:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ «1» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ «2» عامِلَةٌ ناصِبَةٌ «3» تَصْلى ناراً حامِيَةً «4»
تُسْقى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ «5» لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِيعٍ «6» لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ «7» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ «8» لِسَعْيِها راضِيَةٌ «9»
فِي جَنَّةٍ عالِيَةٍ «10» لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً «11» فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ «12» فِيها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ «13» وَ أَكْوابٌ مَوْضُوعَةٌ «14»
وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ «15» وَ زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌ «16» أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ «17» وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ «18» وَ إِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ «19»
وَ إِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ «20» فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ «21» لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ «22» إِلاَّ مَنْ تَوَلَّى وَ كَفَرَ «23» فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذابَ الْأَكْبَرَ «24»
إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ «25» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ «26»
ترجمه
آيا رسيد بتو خبر داهيه فرا گيرنده
رويهائى در آن روز خوار و شرمسارند
كار كنندگان و رنج برندگانند
در آورده شوند در آتش سوزان
آشامانده شوند از چشمهاى در نهايت گرمى
نيست براى آنها خوراكى مگر از ضريع
نه فربه ميكند و نه بىنياز از گرسنگى
رويهائى در آن روز خرّم و خندانند
براى كار خودشان خشنودند
در بهشت بلند مرتبه باشند
نشنوند در آن سخن بيهودهاى
در آن چشمهاى است روان
در آن تختهائى بلند است
و تنگهائى گذارده شده
و بالشها و پشتيهاى مرتّب شده
و فرشهاى اعلاى گسترده شده
آيا نمينگرند بسوى شتر كه چگونه آفريده شده
و بسوى آسمان كه چگونه افراشته شده
و بسوى كوهها كه چگونه منصوب و مستقرّ گشته
و بسوى زمين كه چگونه مسطّح و مبسوط گرديده
پس پند ده جز اين نيست كه تو پند دهندهاى
نيستى بر آنها تسلّط دارنده
ولى كسيكه روى گرداند و كافر شود
پس عذاب ميكند او را خداوند عذاب بزرگترى
همانا بسوى ما است بازگشت آنها
پس همانا بر عهده ما است رسيدگى بحسابشان.
تفسير
خداوند متعال براى اهميّت دادن باخبار از واقعه هايله قيامت
جلد 5 صفحه 380
كبرى خبر ميدهد آنرا به پيغمبر خود بصورت سؤال و ميفرمايد آيا آمد تو را و رسيد بتو خبر و حديث آمدن روزى كه ميپوشاند و فرو ميگيرد اهوال و شدائد آن اهل عالم را كه در آنروز مردمى ذليل و خوار و غمگين و شرمسارند بقدريكه آثار انكسار از رويهاى آنان نمايان است و آنها كسانى هستند كه در دنيا اعمال زيادى بجا آورند و رنج و زحمت بسيارى از اين راه بر خود راه دهند و نفعى از آن براى آنان حاصل نشود از قبيل رهبانان و صومعه نشينان و رياكاران و دشمنان ائمه اطهار چنانچه قمى ره فرموده كه آنها كسانى هستند كه مخالفت نمودند با دين خدا و نماز خواندند و روزه گرفتند و عداوت نمودند با امير المؤمنين عليه السّلام و اعمالى بجا آوردند و در آن زحمت بسيارى كشيدند و چيزى از اعمال آنها قبول نشده داخل در آتش سوزان شوند و در روايات متعدّده باين معنى و نزول اين آيات در شأن نواصب و دشمنان ائمه اطهار تصريح شده و آنها داخل و ملازم با آتش سوزان جهنّم كه بنهايت حرارت رسيده خواهند شد و از چشمهاى كه آب آن بنهايت حرارت رسيده بآنها مىآشامانند و نيست خوراكى براى آنها مگر از ضريع كه در مجمع آن را به يك نوع از خار كه چون خشك شود باين اسم خوانده گردد و پليدتر و بد طعمترين طعامها باشد كه هيچ چرندهاى آنرا نچرد تفسير فرموده و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه آن چيزى است در آتش شبيه به خار تلختر از صبر و بدبوتر از مردار و پر حرارتتر از آتش خداوند آنرا ضريع ناميده و با اين همه پليدى و بد طعمى نه جزء بدن ميشود كه فربه كند خورنده را و نه دفع ميكند از او الم گرسنگى را پس هيچ اثر خيرى ندارد و در آن روز مردمى در ناز و نعمتند بقدريكه اثر تنعّم و بهجت و سرور و انبساط و شادى از رويهاى ايشان نمايان است و از سعى و عمل خودشان كه در دنيا نمودند خوشنود و راضى ميباشند كه موجب خوشنودى خداوند از آنان شده و جزاى خير كه بهشت عنبر سرشت باشد در مقابل آن اعمال بايشان كرامت فرموده و آنها در آن مقام عالى و قصور عاليه آن جاى دارند و بهيچ وجه سخن لغو و بيهوده و ناروائى در آن نميشنوند و قمّى ره نقل فرموده كه هزل و دروغ نميشنوند و در آن بهشت چشمهاى است كه هميشه جريان دارد
جلد 5 صفحه 381
و قطع نميشود و تختهاى بلند قدر و رفيع منزلتى است كه اهل ايمان بر آنها بنشينند و مناظر با صفاى بىمنتهاى بهشت را تماشا كنند و لذت برند و آنجا تنگهائى است از شراب طهور در اطراف و جوانب تختها گذارده شده كه هر وقت مايل باشند بنوشند و بالشها و پشتيها روى تختها مرتّب چيده شده پهلوى يكديگر كه هر طور بخواهند تكيه كنند و فرشهاى عالى و گرانمايه بر تختها و كنار نهرها گسترده شده كه هر گونه تنزّه و تفريح بخواهند بنمايند و پس از اينها مىفرمايد چرا كفّار مكّه چنين روزى را باور ندارند و با آنكه قدرت خدا را ميبينند بعيد ميشمارند آيا فكر و تأمّل نميكنند در خلقت همين شترى كه مهمترين اموال آنها و هميشه در مرئى و منظر آنان است كه خداوند چگونه خلق فرموده آنرا كه دلالت بر كمال قدرت و حسن تدبير و تقدير او دارد حيوانى با اين عظمت جثّه و قوّت بدن را چنان رام و مسخّر آنان فرموده كه براى باربردارى و سوارى بر آن خود ميخوابد و بعد با بار گران برميخيزد و بيابانهاى بىآب عربستان را براى تحمّل بسيارى كه از تشنگى دارد بسهولت طى مينمايد و هيچگونه زحمتى نگهدارى آن براى آنان ندارد خار ميخورد و بار ميكشد و شير ميدهد و نتاج ميآورد و از پشم و پوست و گوشت و ساير منافع آن برخوردار ميگردند و كودكى مهار قطار آنها را در دست گرفته هر جا خواسته باشد ميبرد و ميخواباند و هيچ حيوانى اين قدر پر منفعت و بىضرر و رام و آرام در كردار و رفتار نيست و لذا مخصوص بذكر شده براى تنبّه اعراب باديه نشين و اهالى مكّه معظمه كه محلّ نزول اين سوره مباركه است و آنان غالبا با شتر مسافرت مينمودند و جز آن حيوان و آسمان و زمين و كوه در اوقات فراغت خودشان براى تفكّر و تذكّر چيزى نميديدند و لذا خداوند بعد از اين فرموده و آيا نظر بسوى آسمان و فكر در آن نميكنند كه چگونه سقف مزيّنى بىستون بر سر آنها افراشته و بلند شده و بسوى كوهها كه چگونه منصوب و راسخ و ثابت گرديده و نميگذارد زمين متزلزل گردد و بسوى زمين كه چگونه مبسوط و ممهّد براى آسايش و آرامش و كشت و زرع و سير و سلوك گشته است اينها همه مصنوعات الهى است كه بايد در آنها فكر نمود و بعظمت صانع پى برد و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام
جلد 5 صفحه 382
نقل نموده كه اواخر اين چهار آيه را بصيغه متكلّم وحده قرائت فرموده است و در خاتمه ميفرمايد پس تذكّر ده اى پيغمبر و آگاه نما آنها را بعظمت صنع و صانع تا سهل شود بر آنان اقرار بمعاد و خدا ترس شوند و در بند آن مباش كه آنها قبول ميكنند و متذكّر ميشوند و ايمان ميآورند يا نه چون وظيفه تو فقط تذكّر و دعوت است اجابت و قبول با خود آنها است تو از اين جهت مسئوليّتى ندارى و مسلّط بر آنها نيستى كه بتوانى بزور ايمان را در دل آنها جاى دهى و قمّى ره نقل فرموده كه تو حافظ و نويسنده اعمال آنها نيستى ولى كسانيكه پشت نمايند بدعوت تو و اعراض كنند از ذكر خدا و كافر شوند خداوند آنها را ببزرگترين عذاب كه خلود در آتش جهنّم است معذّب خواهد فرمود و بنابر اين استثناء منقطع است و محتمل است مراد آن باشد كه متذكّر نما چون تو متذكّر كنندهاى مگر كسى را كه روى گردان است و بتذكّر تو متذكّر نميشود و بنابر اين استثناء متّصل است و در هر حال تو گرد ملال بخاطر راه مده رجوع و بازگشت همه بعد از مرگ و در روز قيامت بحكم ما است پس بحساب آنها ميرسيم و بجزاى كاملشان ميرسانيم و مستفاد از چند روايت معتبر در اين مقام آنست كه خداوند در روز قيامت حساب خلق را به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام رجوع ميفرمايد و آن دو بائمه اطهار ارجاع مينمايند و ايشان كفّار را محكوم بخلود در آتش مينمايند و شيعيان را محكوم ببهشت باين وسيله كه اگر گناه كار باشند و حقوق الهى در گردن آنها باشد شفاعت ميكنند و قبول ميشود و اگر حقّ النّاس باشد عوض ميدهند و از آنها رضايت ميطلبند و اگر حق خودشان باشد از آن ميگذرند و ايشان را با خودشان ببهشت ميبرند خداوند ما را از شيعيان قرار دهد انشاء اللّه تعالى در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مداومت نمايد بر قرائت هل أتاك حديث الغاشيه در نماز واجب يا مستحب خداوند فرا ميگيرد او را برحمت خود در دنيا و آخرت و ايمن ميفرمايد او را در روز قيامت از عذاب آتش و الحمد للّه رب العالمين
جلد 5 صفحه 383
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَلا يَنظُرُونَ إِلَي الإِبِلِ كَيفَ خُلِقَت «17»
ذكر خصوص ابل براي فوائدي است که در او هست. من جمله شير شتر که در مطلق انعام ميفرمايد: وَ إِنَّ لَكُم فِي الأَنعامِ لَعِبرَةً نُسقِيكُم مِمّا فِي بُطُونِهِ مِن بَينِ فَرثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشّارِبِينَ نحل آيه 66. و من جمله خداوند با اينکه عظمت شتر چنان مسخر بندگان كرده که يك بچه اگر مهار او را بگيرد و برود او را متابعت ميكند حتي نقل كردند اگر چه صدق و كذب او را نميدانم: آنكه يك موش فاره مهار او را گرفت و رفت او دنبال او رفت تا موش رفت در سوراخش اينکه شتر پوز خود را درب سوراخ گذاشت.
و من جمله اينكه ساير مراكب ايستاده بايد سوار شد يا بار بر آنها بار كرد و شتر نشسته بر او بار ميكنند يا سوار ميشوند پس از آن برميخيزد.
جلد 18 - صفحه 98
و من جمله فوائدي که از پوست آن و پشم آن و لحم آن و ساير اجزائش برداشت ميكنند. و من جمله اينكه در خوراك بسيار قانع است بهسته خرما و خار بيابان قناعت ميكند لذا ميفرمايد:
أَ فَلا يَنظُرُونَ إِلَي الإِبِلِ كَيفَ خُلِقَت خداوند قادر است بر اينکه نعمتهاي بهشت و بر اينکه عذابهاي جهنم که بيان فرمود در آيات قبل.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- به شتر نگاه کن که خود آیتی است! در آیات گذشته بحثهای فراوانی پیرامون بهشت و نعمتهایش آمده بود، اما در اینجا سخن از کلید اصلی وصول به آن همه نعمتها که «معرفة اللّه» است به میان آمده، و با ذکر چهار نمونه از مظاهر قدرت خداوند، از خلقت بدیع خدا، و دعوت انسان به مطالعه در باره آنها راه ورود به بهشت را نشان میدهد، در ضمن اشارهای است به قدرت بیپایان خدا که کلید حل مسأله «معاد» است.
نخست میفرماید: «آیا آنان به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است»؟
(ا فلا ینظرون الی الابل کیف خلقت).
پیداست که روی سخن در مرحله اول به اعراب «مکّه» بود که «شتر» همه چیز زندگی آنها را تشکیل میداد، و شب و روز با آن سر و کار داشتند.
از این گذشته این حیوان ویژگیهای عجیبی دارد که او را از حیوانات دیگر ممتاز میکند، و به حق آیتی است از آیات خدا، از جمله این که:
1- شتر حیوانی است که هم گوشتش قابل استفاده است، و هم شیرش، هم از آن برای سواری و هم باربری استفاده میشود.
2- شتر نیرومندترین و با مقاومتترین حیوان اهلی است.
3- شتر میتواند روزهای متوالی (حدود یک هفته الی ده روز) تشنه بماند، و در مقابل گرسنگی نیز تحمل بسیار دارد.
ج5، ص482
4- شتر میتواند هر روز مسافتی طولانی را طی کند، و از زمینهای صعب العبور، و شنزارهائی که هیچ حیوانی قادر بر عبور از آن نیست بگذرد، و به همین دلیل عربها آن را «کشتی بیابانها» مینامند.
5- از نظر تغذیه بسیار کم خرج است و هرگونه خار و خاشاکی را میخورد.
خلاصه این که ویژگیهای این حیوان چنان است که دقت در آفرینش او انسان را متوجه خالق بزرگی میکند که آفریننده چنین موجودی است.
ناگفته پیداست منظور از «نظر» در جمله «ا فلا ینظرون» نگاه کردن عادی نیست، بلکه نگاهی است توأم با تفکر و اندیشه و دقت.
نکات آیه
۱ - لزوم تحقیق و مطالعه درباره آفریده هاى خداوند (أفلاینظرون) همزه استفهام در این آیه، براى توبیخ است; بنابراین مفاد آیه شریفه، لزوم دقت نظر در کیفیت خلقت شتر و ... است.
۲ - انکار معاد، برخاسته از ترک اندیشه و بررسى درباره آفریده هاى خداوند است. (أفلاینظرون) به قرینه آغاز و پایان این سوره، آیات مورد بحث درباره معاد و اثبات قدرت خداوند بر آن است.
۳ - شتر، مخلوق خداوند و آفریده اى هدف دار است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) در آیه شریفه، گرچه سخن از آفریننده شتر به میان نیامده است; ولى سیاق آیات - که در مقام برشمردن نعمت هاى خداوند، توجّه دادن انسان به قدرت مندى او و ضرورت معاد مى باشد - بیانگر این است که خداوند، آن را خلق کرده و آفریدن آن لغو نبوده است.
۴ - شیوه آفرینش شتر، شگفت آور و داراى زوایاى درخور دقّت و تحقیق است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) تکیه بر شناخت ویژگى هاى شتر، یا به جهت فایده هاى فراوان این حیوان براى مردم جزیرة العرب است و یا این که شتر در بین حیوانات، کمالاتى بى نظیر دارد و مى توان آیه شریفه را ناظر به هر دو نکته دانست.
۵ - کشف و شناسایى ویژگى هاى شتر، راهنماى فکرى انسان براى اعتقاد به قدرت خداوند (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت)
۶ - شتر، حیوانى سودمند براى انسان و نعمتى الهى است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) یاد کردن از مخلوقى خاص، براى ترغیب انسان به تفکّر نشان تأثیر مثبت این مخلوق، در زندگانى انسان ها است.
۷ - آفرینش شتر، با ویژگى هاى برجسته آن، نشان قدرت خداوند بر اعاده انسان ها است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) با توجّه به این که آغاز سوره با یاد قیامت شروع شده، این آیات نیز ناظر به معاد و امکان آن خواهد بود.
۸ - نعمت هاى الهى، مسؤولیت آفرین است. (أفلاینظرون إلى الإبل کیف خلقت) مفاد آیه شریفه، تنها توجّه دادن انسان ها به کیفیت خلقت شتر و بالا بردن سطح معلومات آنان نیست; بلکه بیان این نکته است که با توجّه به این نعمت هاى شگفت، بى اعتنایى به هشدارها و غفلت از تعالیم الهى، سزاوار نیست.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: اهمیت مطالعه در آفرینش ۱
- تعقل: آثار عدم تعقل در آفرینش ۲; تعقل در خلقت شتر ۴، ۵
- خدا: آثار نعمتهاى خدا ۸; خالقیت خدا ۳; نشانه هاى قدرت خدا ۷; نعمتهاى خدا ۶
- شتر: خالق شتر ۳; شگفتى خلقت شتر ۴; فواید شتر ۶; ویژگیهاى خلقت شتر ۷; هدفدارى خلقت شتر ۳
- عقیده: عقیده به قدرت خدا ۵
- مسؤولیت: عوامل مسؤولیت ۸
- معاد: منشأ تکذیب معاد ۲; نشانه هاى معاد ۷
- نعمت: نعمت شتر ۶
منابع
- ↑ تفسیر جامع البیان.