گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۵۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲: خط ۲:




چند روايت حاكى از نزول «'''معوذتين '''» بعد از بيمار شدن پيامير (صلى الله عليه و آله) بر اثر سحر يك يهودى
چند روايت حاكى از نزول «'''معوّذتين '''» بعد از بيمار شدن پيامير (صلى الله عليه و آله) بر اثر سحر يك يهودى:
در الدر المنثور است كه عبد بن حميد، از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت : مردى يهودى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد، جبرئيل بر او نازل گشته دو سوره معوذتين را آورد و گفت : مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است ، رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) على (عليه السلام ) را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره هاى آن را باز نموده ، براى هر گره يك آيه بخواند، على (عليه السلام ) هر گرهى را باز مى كرد يك آيه را مى خواند، به محضى كه گرهها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) برخاست ، گويا پاى بندى از پايش باز شده باشد.
 
مؤ لف : و از كتاب «'''طب الائمه '''» نقل شده كه به سند خود از محمد بن سنان از مفضل از امام صادق (عليه السلام ) نظير اين معنا را روايت كرده . و در اين معنا روايات بسيارى از طرق اهل سنت با مختصر اختلافى وارد شده ، و در بسيارى از آنها آمده كه زبير و عمار را هم با على (عليه السلام ) فرستاد، و در آن كتاب رواياتى ديگر نيز از طرق ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) نقل شده .
در الدرّ المنثور است كه عبد بن حميد، از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى يهودى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت بيمار شد. جبرئيل بر او نازل گشته، دو سوره معوّذتين را آورد و گفت: مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است.
 
رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلّم) على (عليه السلام) را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره هاى آن را باز نموده، براى هر گره يك آيه بخواند. على (عليه السلام) هر گرهى را باز مى كرد، يك آيه را مى خواند. به محض این  كه گره ها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلّم) برخاست. گويا پاىبندى از پايش باز شده باشد.
 
مؤلّف: و از كتاب «'''طبّ الائمة '''» نقل شده كه به سند خود از محمّد بن سنان، از مفضّل، از امام صادق (عليه السلام) نظير اين معنا را روايت كرده. در اين معنا، روايات بسيارى از طرق اهل سنّت با مختصر اختلافى وارد شده، و در بسيارى از آن ها آمده كه: زبير و عمّار را هم با على (عليه السلام) فرستاد. و در آن كتاب، رواياتى ديگر نيز از طرق ائمۀ اهل بيت (عليهم السلام) نقل شده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۳ </center>
و به اين دسته روايات اشكالى كرده اند، و آن اين است كه اين روايات با مصونيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) از تاثير سحر نمى سازد، و چگونه سحر ساحران در آن جناب موثر مى شده با اينكه قرآن كريم مسحور شدن آن جناب را انكار نموده ، فرموده : «'''و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر كيف ضربوا لك الامثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا'''». ليكن اين اشكال وارد نيست ، براى اينكه منظور مشركين از اينكه آنجناب را مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب بى عقل و ديوانه است ، آيه شريفه هم اين معنا را رد مى كند، و اما تاثير سحر در اينكه مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، هيچ دليلى بر مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست .
و به اين دسته روايات اشكالى كرده اند و آن، اين است كه: اين روايات با مصونيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) از تأثير سحر نمى سازد. و چگونه سحر ساحران در آن جناب مؤثر مى شده، با اين كه قرآن كريم، مسحور شدن آن جناب را انكار نموده، فرموده: «'''و قال الظالمون إن تتّبعون إلّا رجلا مسحورا انظر كيف ضربوا لك الأمثال فضلّوا فلا يستطيعون سبيلا'''».  
و در مجمع البيان است كه : از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده كه بسيار مى شد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) حسن و حسين را با اين دو سوره تعويذ مى كرد.
 
و نيز در همان كتاب از عقبه بن عامر روايت شده كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: آياتى بر من نازل شده كه نظيرش ‍ نازل نشده ، و آن دو سوره «'''قل اعوذ'''» است ، اين حديث را در صحيح آورده .
ليكن اين اشكال وارد نيست. براى اين كه منظور مشركين از اين كه آن جناب را مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب بى عقل و ديوانه است. آيه شريفه هم اين معنا را ردّ مى كند، و امّا تاثير سحر در اين كه مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، هيچ دليلى بر مصونيّت آن جناب از چنين تأثيرى در دست نيست.
مؤ لف : در الدر المنثور اين حديث را به ترمذى و نسائى و غير آن دو نيز نسبت داده ، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب «'''اوسط'''» طبرانى از ابن مسعود نقل كرده .
 
و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن مثل اين دو سوره اين باشد كه تنها اين دو سوره در مورد عوذه و حرز نازل شده ، و هيچ سوره اى ديگر اين خاصيت را ندارد.
و در مجمع البيان است كه: از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) روايت شده كه بسيار مى شد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) حسن و حسين را با اين دو سوره تعويذ مى كرد.
نظر ابن مسعود داثر بر اينكه «'''معوذتين '''» جزء قرآن نيست ، رد اين نظر و بيان اين كه تواتر قطعى بر اينكه اين دو سوره جزء قرآنند وجود دارد صفحه
 
و در الدر المنثور است كه احمد، بزار، طبرانى ، و ابن مردويه از طرق صحيح از ابن عباس و ابن مسعود روايت كرده اند كه ابن مسعود دو سوره «'''قل اعوذ'''» را از قرآن ها پاك مى كرد و مى تراشيد،
و نيز در همان كتاب، از عقبة بن عامر روايت شده كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) فرمود: آياتى بر من نازل شده كه نظيرش ‍ نازل نشده، و آن دو سورۀ «'''قل أعوذ'''» است، اين حديث را در صحيح آورده.
 
مؤلّف: در الدرّ المنثور، اين حديث را به ترمذى و نسائى و غير آن دو نيز نسبت داده، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب «'''اوسط'''» طبرانى از ابن مسعود نقل كرده.
و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن مثل اين دو سوره، اين باشد كه: تنها اين دو سوره در مورد عوذه و حرز نازل شده، و هيچ سوره اى ديگر اين خاصيّت را ندارد.
 
نظر ابن مسعود داثر بر اين كه «'''معوّذتين '''» جزء قرآن نيست، ردّ اين نظر و بيان اين كه تواتر قطعى بر اين كه اين دو سوره جزء قرآن اند، وجود دارد.
 
و در الدرّ المنثور است كه احمد، بزار، طبرانى و ابن مردويه، از طرق صحيح از ابن عبّاس و ابن مسعود روايت كرده اند كه: ابن مسعود، دو سوره «'''قل أعوذ'''» را از قرآن ها پاك مى كرد و مى تراشيد
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۴ </center>
و مى گفت : قرآن را به چيزى كه جز و قرآن نيست مخلوط مكنيد، اين دو سوره جز و قرآن نيست ، بلكه تنها به اين منظور نازل شد كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) خود را به آن دو حرز كند. و ابن مسعود هيچ وقت اين دو سوره را به عنوان قرآن نمى خواند.
و مى گفت: قرآن را به چيزى كه جزو قرآن نيست، مخلوط مكنيد. اين دو سوره جزو قرآن نيست، بلكه تنها به اين منظور نازل شد كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) خود را به آن دو حرز كند. و ابن مسعود هيچ وقت اين دو سوره را به عنوان قرآن نمى خواند.
مؤ لف : سيوطى بعد از نقل اين حديث مى گويد: بزار گفته احدى از صحابه ابن مسعود را در اين سخن پيروى نكردند، و چگونه مى توانستند پيروى كنند، با اينكه به طرق صحيح از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده كه در نماز اين دو سوره را مى خواند، و علاوه بر اين در قرآن كريم ثبت شده است .
 
و در تفسير قمى به سند خود از ابو بكر حضرمى روايت كرده كه گفت : خدمت ابى جعفر (عليه السلام ) عرضه داشتم : ابن مسعود چرا دو سوره «'''قل اعوذ'''» را از قرآن پاك مى كرده ؟ فرمود: پدرم در اين باره مى فرمود: اين كار را به راى خود مى كرده و گر نه آن دو از قرآن است .
مؤلّف: سيوطى بعد از نقل اين حديث مى گويد: بزار گفته احدى از صحابه ابن مسعود را در اين سخن پيروى نكردند، و چگونه مى توانستند پيروى كنند، با اين كه به طرق صحيح از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) نقل شده كه در نماز اين دو سوره را مى خواند و علاوه بر اين، در قرآن كريم ثبت شده است.
مؤ لف : و در اين معنا روايات بسيارى از طرق شيعه و سنى رسيده ، علاوه بر اين ، جزو بودن اين دو سوره براى قرآن ، مورد تواتر قطعى تمامى كسانى است كه متدين به دين اسلامند، و لذا مى بينيم در پاسخ بعضى از منكرين اعجاز قرآن كه گفته اند: اگر قرآن معجزه بود نبايد در جزئيت اين دو سوره براى قرآن اختلاف شود، گفته اند تواتر قطعى هست بر اينكه اين دو سوره جزو قرآن است ، و اين تواتر كافى است در اينكه به اختلاف مذكور اعتنايى نشود، علاوه بر اين آنها هم كه گفته اند: اين دو سوره جزو قرآن نيست ، نگفته اند كه ساخته خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) است ، و از ناحيه خداى تعالى نازل نشده ، و نيز نگفته اند كه مشتمل بر اعجاز در بلاغت نيست ، بلكه تنها گفته اند جزو قرآن نيست ، كه آن هم گفتيم قابل اعتناء نيست ، چون تواتر عليه آن قائم است .
 
چند روايت درباره مراد از «'''قلق '''» و درباره آثار حسد
و در تفسير قمى، به سند خود، از ابو بكر حضرمى روايت كرده كه گفت: خدمت ابى جعفر (عليه السلام) عرضه داشتم: ابن مسعود چرا دو سوره «'''قل أعوذ'''» را از قرآن پاك مى كرده؟ فرمود: پدرم در اين باره مى فرمود: اين كار را به رأى خود مى كرده، و گرنه آن دو از قرآن است.
و در الدر المنثور است كه ابن جرير، از ابو هريره از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده كه فرمود: «'''فلق '''» نام چاهى رو پوشيده است در جهنم .
 
مؤ لف : در معناى اين روايت روايات بسيارى ديگر هست كه در بعضى از آنها آمده : فلق نام درى است در جهنم كه وقتى باز شود جهنم افروخته گردد، اين روايت را عقبه بن عامر نقل كرده . و در بعضى از آنها آمده چاهى است در دوزخ كه وقتى بخواهند دوزخ را شعله ور سازند از آنجا شعله ور مى كنند، ناقل اين روايت عمرو بن عنبسه است . و از اين قبيل رواياتى ديگر.
مؤلّف: و در اين معنا روايات بسيارى از طرق شيعه و سنّى رسيده. افزون بر اين، جزو بودن اين دو سوره براى قرآن، مورد تواتر قطعى تمامى كسانى است كه متديّن به دين اسلام اند. و لذا مى بينيم در پاسخ بعضى از منكرين اعجاز قرآن كه گفته اند: «اگر قرآن معجزه بود، نبايد در جزئيت اين دو سوره براى قرآن اختلاف شود»، گفته اند: تواتر قطعى هست بر اين كه اين دو سوره جزو قرآن است، و اين تواتر كافى است در اين كه به اختلاف مذكور اعتنايى نشود. علاوه بر اين، آن ها هم كه گفته اند: اين دو سوره جزو قرآن نيست؛ نگفته اند كه ساختۀ خود رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) است، و از ناحيه خداى تعالى نازل نشده. و نيز نگفته اند كه مشتمل بر اعجاز در بلاغت نيست، بلكه تنها گفته اند جزو قرآن نيست، كه آن هم گفتيم قابل اعتنا نيست، چون تواتر عليه آن قائم است.
 
چند روايت درباره مراد از «'''فلق '''» و درباره آثار حسد:
 
و در الدرّ المنثور است كه ابن جرير، از ابو هريره، از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) روايت كرده كه فرمود: «'''فلق '''» نام چاهى رو پوشيده است در جهنّم.
 
مؤلّف: در معناى اين روايت، روايات بسيارى ديگر هست كه در بعضى از آن ها آمده: «فلق»، نام درى است در جهنّم كه وقتى باز شود، جهنّم افروخته گردد. اين روايت را، عقبة بن عامر نقل كرده و در بعضى از آن ها آمده: چاهى است در دوزخ كه وقتى بخواهند دوزخ را شعله ور سازند، از آن جا شعله ور مى كنند. ناقل اين روايت، عمرو بن عنبسه است و از اين قبيل، رواياتى ديگر.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۵ </center>
و در مجمع البيان مى گويد بعضى ها گفته اند: فلق چاهى در جهنم است كه اهل جهنم از شدت حرارت آن به دنبال پناهگاهى مى گردند، ناقل اين حديث سدى است . و ابو حمزه ثمالى و على بن ابراهيم هم آن را در تفسير خود آورده اند.
و در مجمع البيان مى گويد: بعضى ها گفته اند: «فلق»، چاهى در جهنّم است كه اهل جهنّم از شدّت حرارت آن، به دنبال پناهگاهى مى گردند. ناقل اين حديث، سدى است. و ابو حمزه ثمالى و على بن ابراهيم هم، آن را در تفسير خود آورده اند.
و در تفسير قمى از پدرش از نوفلى از سكونى از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرموده : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: فقر با كفر فاصله چندانى ندارد، و حسد آن قدر موثر است كه گويى مى خواهد از قضا و قدر الهى هم جلو بزند.
 
مؤ لف : اين روايت به همين عبارت از انس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) نقل شده .
و در تفسير قمى، از پدرش، از نوفلى، از سكونى، از امام صادق (عليه السلام) روايت آورده كه فرموده: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «فقر» با كفر فاصله چندانى ندارد و «حسد» آن قدر مؤثر است كه گويى مى خواهد از قضا و قدر الهى هم جلو بزند.
و در كتاب عيون به سند خود از سلطى از حضرت رضا از پدر بزرگوارش ، و آن جناب از آباى گرامش از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت كرده اند كه فرمود: نزديك است كه حسد از قضا و قدر الهى سبقت بگيرد. (اين تعبير كنايه است از شدت تاثير حسد، نه اينكه مى تواند سبقت بگيرد، چون تاثير حسد هم خود از قضاء و قدر الهى است ).
 
و در الدر المنثور است كه : ابن ابى شيبه از انس روايت كرده كه گفت : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: حسد حسنات آدمى را مى خورد، آنچنان كه آتش هيزم را. (لطفى كه در اين تشبيه بكار رفته از نظر خواننده مخفى نماند).
مؤلّف: اين روايت به همين عبارت، از انس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) نقل شده.
 
و در كتاب عيون، به سند خود، از سلطى، از حضرت رضا از پدر بزرگوارش، و آن جناب، از آباى گرامش،از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) روايت كرده اند كه فرمود: نزديك است كه حسد از قضا و قدر الهى سبقت بگيرد. (اين تعبير، كنايه است از شدّت تأثير حسد، نه اين كه مى تواند سبقت بگيرد. چون تأثير حسد هم، خود از قضاء و قدر الهى است).
 
و در الدرّ المنثور است كه: ابن ابى شيبة، از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) فرمود: حسد حسنات آدمى را مى خورد، آن چنان كه آتش هيزم را. (لطفى كه در اين تشبيه به كار رفته از نظر خواننده مخفى نماند).
 
سوره ناس
سوره ناس
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۸۶ </center>
۱۴٬۴۲۳

ویرایش