گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۷: خط ۵۷:
<span id='link70'><span>
<span id='link70'><span>
==اقسام عبادت ==
==اقسام عبادت ==
در كتاب كافى از امام صادق (عليه السلام ) روايت آمده ، كه در معناى عبادت فرموده اند: عبادت سه جور است ، مردمى هستند كه خدا را از ترس عبادت مى كنند، عبادت آنان عبادت بردگان ناتوان است ، و منشاءش زبونى بردگى است ، مردمى ديگر خداى تبارك و تعالى را بطلب ثوابش عبادت مى كنند، عبادت آنان عبادت اجيران است و منشاء آن علاقه باجرت است ، مردمى ديگر خداى عز و جل را بخاطر محبتى كه باو دارند عبادت مى كنند، عبادت آنان عبادت آزادگان ، و بهترين عبادت است . و در نهج البلاغه آمده كه مردمى خدا را بدان جهت عبادت مى كنند كه بثوابش رغبت دارند، عبادت آنان عبادت تجارت پيشگان است ، و خود نوعى تجارت است ، قومى ديگر خدا را از ترس ، بندگى مى كنند، كه عبادتشان عبادت بردگان است ، قومى سوم هستند كه خدا را از در شكر عبادت مى كنند، كه عبادت آنان عبادت آزادگان است .
 
و در كتاب علل ، و نيز كتاب مجالس ، و كتاب خصال ، از امام صادق (عليه السلام ) آمده : كه فرمودند مردم ، خدا را سه جور عبادت مى كنند، طبقه اى او را بخاطر رغبتى كه بثوابش دارند عبادت مى كنند، كه عبادت آنان عبادت حريصان است ، و منشاء آن طمع است ، و جمعى ديگر او را از ترس آتش عبادت مى كنند، كه عبادت آنان عبادت بردگان ، و منشاءش زبونى و ترس است ، و لكن من خداى عزوجل را از اين جهت عبادت مى كنم ، كه دوستش دارم ، و اين عبادت بزرگواران است ، كه خدا درباره شان فرموده : «'''و هم من فزع يومئذ آمنون '''» (و ايشان در امروز از فزع ايمنند)، و نيز فرموده : «'''قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى ، يحببكم اللّه '''»، (بگو: اگر خدا را دوست ميداريد پس پيروى من كنيد تا خدا هم دوستتان بدارد)، پس هر كس خداى عز و جل را دوست بدارد، خدا هم او را دوست ميدارد، و هر كس خدا دوستش بدارد، از ايمنان خواهد بود، و اين مقامى است مكنون ، و پوشيده ، كه جز پاكان با آن تماس پيدا نمى كنند.
در كتاب كافى، از امام صادق (عليه السلام) روايت آمده كه در معناى عبادت فرموده اند: عبادت سه جور است، مردمى هستند كه خدا را از ترس عبادت مى كنند، عبادت آنان عبادت بردگان ناتوان است، و منشأش زبونى بردگى است. مردمى ديگر، خداى تبارك و تعالى را به طلب ثوابش عبادت مى كنند، عبادت آنان عبادت اجيران است و منشأ آن، علاقه به اجرت است. مردمى ديگر، خداى عزّوجلّ را به خاطر محبتى كه به او دارند، عبادت مى كنند، عبادت آنان عبادت آزادگان، و بهترين عبادت است.  
و در نهج البلاغه آمده كه: مردمى خدا را بدان جهت عبادت مى كنند كه به ثوابش رغبت دارند، عبادت آنان عبادت تجارت پيشگان است، و خود نوعى تجارت است. قومى ديگر، خدا را از ترس، بندگى مى كنند كه عبادتشان، عبادت بردگان است. قومى سوم هستند كه خدا را از در شكر عبادت مى كنند، كه عبادت آنان عبادت آزادگان است.
 
و در كتاب علل، و نيز كتاب مجالس، و كتاب خصال، از امام صادق (عليه السلام) آمده كه فرمودند: مردم، خدا را سه جور عبادت مى كنند: طبقه اى او را به خاطر رغبتى كه به ثوابش دارند، عبادت مى كنند كه عبادت آنان، عبادت حريصان است، و منشأ آن طمع است. و جمعى ديگر، او را از ترس آتش عبادت مى كنند كه عبادت آنان، عبادت بردگان، و منشأش زبونى و ترس است، ولكن من خداى عزّوجلّ را از اين جهت عبادت مى كنم كه دوستش دارم، و اين عبادت بزرگواران است، كه خدا درباره شان فرموده: «'''و هم من فزع يومئذ آمنون'''»: (و ايشان در امروز از فزع ايمن اند). و نيز فرموده: «'''قل إن كنتم تحبّون اللّه فاتّبعونى، يحببكم اللّه'''»: (بگو: اگر خدا را دوست می داريد، پس پيروى من كنيد تا خدا هم دوستتان بدارد). پس هر كس خداى عزّوجلّ را دوست بدارد، خدا هم او را دوست می دارد، و هر كس خدا دوستش بدارد، از ايمنان خواهد بود، و اين مقامى است مكنون، و پوشيده، كه جز پاكان با آن تماس پيدا نمى كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۱ </center>
<span id='link71'><span>
<span id='link71'><span>
==مدلول عبادت آزادگان در هر سه روايت مذكوره به يك معنا است ==
==مدلول عبادت آزادگان در هر سه روايت مذكوره به يك معنا است ==
# مؤ لف : از بيانيكه در گذشته گذشت ، معناى اين سه روايت روشن ميشود، و اگر عبادت احرار و آزاد مردان را گاهى به شكر، و گاهى ديگر به حب ، توصيف كردند، از اين جهت است كه برگشت هر دو بيكى است ، چون شكر عبارت است از اينكه نعمت ولى نعمت را در جايش مصرف كنى ، و شكر عبادت باين است كه از روى محبت انجام شود، و تنها براى خود خدا صورت بگيرد، نه منافع شخصى ، و يا دفع ضرر شخصى ، بلكه خدا را عبادت كنى ، بدان جهت كه خدا است ، يعنى بذات خود جامع تمامى صفات جمال و جلال است ، و او چون جميل بالذات است ، ذاتا محبوب است ، يعنى خودش دوست داشتنى است ، نه اينكه چون ثواب ميدهد، و يا عقاب را بر ميدارد؟ مگر محبت جز ميل بجمال و مجذوب شدن در برابر آن چيز ديگرى است ؟.
# مؤ لف : از بيانيكه در گذشته گذشت ، معناى اين سه روايت روشن ميشود، و اگر عبادت احرار و آزاد مردان را گاهى به شكر، و گاهى ديگر به حب ، توصيف كردند، از اين جهت است كه برگشت هر دو بيكى است ، چون شكر عبارت است از اينكه نعمت ولى نعمت را در جايش مصرف كنى ، و شكر عبادت باين است كه از روى محبت انجام شود، و تنها براى خود خدا صورت بگيرد، نه منافع شخصى ، و يا دفع ضرر شخصى ، بلكه خدا را عبادت كنى ، بدان جهت كه خدا است ، يعنى بذات خود جامع تمامى صفات جمال و جلال است ، و او چون جميل بالذات است ، ذاتا محبوب است ، يعنى خودش دوست داشتنى است ، نه اينكه چون ثواب ميدهد، و يا عقاب را بر ميدارد؟ مگر محبت جز ميل بجمال و مجذوب شدن در برابر آن چيز ديگرى است ؟.
۱۴٬۴۱۸

ویرایش