روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۲


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْفَرَائِضِ وَ الْمَوَارِيث

و روي الفضل بن شاذان عن محمد بن يحيي عن علي بن عبد الله عن يعقوب بن ابراهيم بن سعد عن ابيه قال حدثني ابي عن محمد بن اسحاق قال حدثني الزهري عن عبيد الله بن عبد الله بن عتبه قال :

جَلَسْتُ إِلَى‏ اِبْنِ عَبَّاسٍ‏ فَعَرَضَ عَلَيَّ ذِكْرُ فَرَائِضِ اَلْمَوَارِيثِ فَقَالَ‏ اِبْنُ عَبَّاسٍ‏ سُبْحَانَ اَللَّهِ اَلْعَظِيمِ أَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلَّذِي أَحْصَى رَمْلَ عَالِجٍ عَدَداً جَعَلَ فِي مَالٍ نِصْفاً وَ نِصْفاً وَ ثُلُثاً فَهَذَانِ اَلنِّصْفَانِ قَدْ ذَهَبَا بِالْمَالِ فَأَيْنَ مَوْضِعُ اَلثُّلُثِ فَقَالَ لَهُ‏ زُفَرُ بْنُ أَوْسٍ اَلْبَصْرِيُ‏ يَا اِبْنَ عَبَّاسٍ‏ فَمَنْ أَوَّلُ مَنْ أَعَالَ اَلْفَرَائِضَ قَالَ رُمَعُ‏ لَمَّا اِلْتَفَّتْ عِنْدَهُ اَلْفَرَائِضُ وَ دَافَعَ بَعْضُهَا بَعْضاً قَالَ وَ اَللَّهِ مَا أَدْرِي أَيَّكُمْ قَدَّمَ اَللَّهُ وَ أَيَّكُمْ أَخَّرَ اَللَّهُ وَ مَا أَجِدُ شَيْئاً هُوَ أَوْسَعُ مِنْ أَنْ أَقْسِمَ عَلَيْكُمْ هَذَا اَلْمَالَ بِالْحِصَصِ فَأُدْخِلَ عَلَى كُلِّ ذِي حَقٍّ مَا دَخَلَ عَلَيْهِ مِنْ عَوْلِ اَلْفَرِيضَةِ وَ اَيْمُ اَللَّهِ أَنْ لَوْ قَدَّمَ مَنْ قَدَّمَ اَللَّهُ وَ أَخَّرَ مَنْ أَخَّرَ اَللَّهُ مَا عَالَتْ فَرِيضَةٌ فَقَالَ لَهُ‏ زُفَرُ بْنُ أَوْسٍ‏ وَ أَيَّهُمَا قَدَّمَ وَ أَيَّهُمَا أَخَّرَ فَقَالَ كُلُّ فَرِيضَةٍ لَمْ يُهْبِطْهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ فَرِيضَةٍ إِلاَّ إِلَى فَرِيضَةٍ فَهَذَا مَا قَدَّمَ اَللَّهُ وَ أَمَّا مَا أَخَّرَ اَللَّهُ فَكُلُّ فَرِيضَةٍ إِذَا زَالَتْ عَنْ فَرْضِهَا لَمْ يَكُنْ لَهَا إِلاَّ مَا بَقِيَ فَتِلْكَ اَلَّتِي أَخَّرَ اَللَّهُ فَأَمَّا اَلَّتِي قَدَّمَ اَللَّهُ فَالزَّوْجُ لَهُ اَلنِّصْفُ فَإِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ مَا يُزِيلُهُ عَنْهُ رَجَعَ إِلَى اَلرُّبُعِ لاَ يُزِيلُهُ عَنْهُ شَيْ‏ءٌ وَ اَلزَّوْجَةُ لَهَا اَلرُّبُعُ فَإِنْ زَالَتْ عَنْهُ صَارَتْ إِلَى اَلثُّمُنِ لاَ يُزِيلُهَا عَنْهُ شَيْ‏ءٌ وَ اَلْأُمُّ لَهَا اَلثُّلُثُ فَإِنْ زَالَتْ عَنْهُ صَارَتْ إِلَى اَلسُّدُسِ لاَ يُزِيلُهَا عَنْهُ شَيْ‏ءٌ فَهَذِهِ اَلْفَرَائِضُ اَلَّتِي قَدَّمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا اَلَّتِي أَخَّرَ اَللَّهُ فَفَرِيضَةُ اَلْبَنَاتِ وَ اَلْأَخَوَاتِ لَهَا اَلنِّصْفُ إِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً وَ إِنْ كَانَتِ اِثْنَتَيْنِ أَوْ أَكْثَرَ فَالثُّلُثَانِ فَإِذَا أَزَالَتْهُنَّ اَلْفَرَائِضُ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ إِلاَّ مَا يَبْقَى فَتِلْكَ اَلَّتِي أَخَّرَ اَللَّهُ فَإِذَا اِجْتَمَعَ مَا قَدَّمَ اَللَّهُ وَ مَا أَخَّرَ بُدِئَ بِمَا قَدَّمَ اَللَّهُ فَأُعْطِيَ حَقَّهُ كَمَلاً فَإِنْ بَقِيَ شَيْ‏ءٌ كَانَ لِمَنْ أَخَّرَ وَ إِنْ لَمْ يَبْقَ شَيْ‏ءٌ فَلاَ شَيْ‏ءَ لَهُ‏ فَقَالَ لَهُ‏ زُفَرُ بْنُ أَوْسٍ‏ فَمَا مَنَعَكَ أَنْ تُشِيرَ بِهَذَا اَلرَّأْيِ عَلَى رُمَعَ قَالَ هِبْتُهُ‏ فَقَالَ‏ اَلزُّهْرِيُ‏ وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ أَنَّهُ تَقَدَّمَهُ إِمَامٌ عَدْلٌ كَانَ أَمْرُهُ عَلَى اَلْوَرَعِ فَأَمْضَى أَمْراً فَمَضَى مَا اِخْتَلَفَ عَلَى‏ اِبْنِ عَبَّاسٍ‏ مِنْ أَهْلِ اَلْعِلْمِ اِثْنَانِ‏


من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۲ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۴
روایت شده از : روايات غير معصوم
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۴
بخش : كتاب الفرائض و المواريث
عنوان : حدیث در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۴ كِتَابُ الْفَرَائِضِ وَ الْمَوَارِيث‏‏ بَابُ إِبْطَالِ الْعَوْلِ فِي الْمَوَارِيث‏
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۲۳

و فضل بن شاذان، از محمّد بن يحيى، از علىّ بن عبد اللَّه، از يعقوب بن- ابراهيم بن سعد، از پدرش روايت كرده و گفته است: پدرم از محمّد بن اسحاق براى من حكايت كرد كه گفت: زهرى از عبيد اللَّه بن عبد اللَّه بن عتبه براى من حكايت‏ كرد و گفت: كه من در درس ابن عبّاس نشستم، پس او سخن در باره سهام مواريث را بر من عرضه كرد، و بر اين گونه سخن آغاز نمود كه: سبحان اللَّه العظيم! آيا مى‏پنداريد كه كسى كه شماره ريگهاى توده درهم فشرده را به احصاء درآورده، در يك مال نصف و نصف و ثلث قرار داده و اين دو نصف همگى آن مال را فرا ميگيرد؟! پس موضع ثلث كجا است؟! در اين هنگام زفر بن اوس بصرى گفت: اى پسر عبّاس، پس نخستين كسى كه عول را در سهام ارث بكاربست كه بود؟ ابن عبّاس گفت: «رمع» وقتى سهام پيش او درهم شد، و بعضى از آن با بعض ديگر تزاحم داشت، گفت: بخدا قسم نميدانم خدا كدام يك از شما را مقدّم داشته، و كدام يك را واپس نهاده، و من راهى سهلتر از آن نمى‏بينم كه اين مال را بصورت حصّه‏ها بر شما قسمت كنم، چنان كه بر هر صاحب حقّى همان عول و زيادى فريضه را كه بر او داخل شده است داخل سازم. و بخدا قسم است كه اگر او كسى را كه خدا مقدّم داشته است مقدّم ميداشت، و كسى را كه خدا واپس نهاده است واپس مينهاد، هيچ سهمى عول نميشد. پس زفر بن اوس گفت: كدام يك را خدا مقدّم داشته، و كدامين را واپس نهاده است؟ ابن عبّاس گفت: هر فريضه‏اى كه خدا بهنگام فرودآوردنش آن را بسوى فريضه‏اى ديگر فرود آورده همانست كه خدا آن را مقدّم داشته، و هر فريضه‏اى كه چون از فرض خود زايل شود چيزى بجز باقيمانده سهام نصيبش نميشود همانست كه خدا آن را واپس نهاده است. از جمله فرائضى كه خدا آن را مقدّم داشته فريضه زوج است كه نصف تركه زوجه را به ارث ميبرد، ولى چون عاملى بر آن داخل شود كه آن را از نصف زايل سازد، به ربع باز ميگردد، و هيچ چيز آن را از ربع زايل نميسازد، و ديگر از اين موارد فريضه زوجه است كه ربع تركه متعلّق به او است، ولى چون عاملى بر آن داخل شود كه آن را از ربع زايل سازد، بثمن باز ميگردد، و هيچ چيز آن را از ثمن زايل نميسازد، و همچنين سهميّه مادر ثلث است، ولى‏ چون عاملى بر آن داخل شود كه آن را از ثلث زايل سازد به سدس مبدّل مى‏شود، و هيچ چيز آن را از سدس زايل نميسازد، پس اينها همان فرائضى هستند كه خدا آنها را مقدّم داشته است. امّا آنچه خدا آن را واپس نهاده پس فريضه متعلّق بدختران و خواهرانست كه اگر وارث در اين دو طبقه يكى باشد سهمش نصف تركه است، و اگر دو نفر يا بيشتر باشند سهمشان دو ثلث است، ولى در صورتى كه فرائض‏ آنان را زايل كنند چيزى جز آنچه باقى مانده است بهره ايشان نميشود و اين همان فريضه‏اى است كه خدا آن را واپس نهاده است، پس در صورت اجتماع چيزى كه خدا آن را مقدّم داشته و چيزى كه خدا آن را واپس نهاده تقسيم ميراث را از آنچه خدا مقدّم داشته است شروع ميكنند، و حقّ آن را بطور كامل مى‏پردازند، پس اگر چيزى باقى بماند، بكسى كه‏ خدا او را واپس نهاده است تعلّق ميگيرد، و اگر چيزى باقى نماند بهره‏اى ندارد. آنگاه زفر بن اوس گفت: پس چه عاملى تو را از آن باز داشت كه اين رأى را با «رمع» در ميان گذارى؟ ابن عبّاس گفت: از او ترسيدم. پس زهرى گفت: بخدا قسم اگر رأى امام عادلى كه كارش بر ورع بنياد شده بر اين رأى مقدّم نشده بود، و بصورت كارى امضاء شده و گذشته در نيامده بود، حتّى دو نفر از اهل علم در اين باره با ابن عبّاس اختلاف نميكردند.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)