محمد ٣٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۹#link249 | آيات ۳۳ - ۳۸ سوره محمد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۹#link249 | آيات ۳۳ - ۳۸ سوره محمد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۹#link250 | مقصود از اطاعت خدا و اطاعت رسول (ص ) و مفاد جمله : ((لا تبطلوا اعمالكم )) در آيه : ((ياايها الذين امنوا اطيعوا اللّه ...))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۹#link250 | مقصود از اطاعت خدا و اطاعت رسول (ص ) و مفاد جمله : ((لا تبطلوا اعمالكم )) در آيه : ((ياايها الذين امنوا اطيعوا اللّه ...))]] | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۹#link254 | (رواياتى درباره : ابطالاعمال ، صلح نكردن با كفار، و استبدال قومى ديگر - و ان تتولوايستبدل قوما غيركم ...)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۹#link254 | (رواياتى درباره : ابطالاعمال ، صلح نكردن با كفار، و استبدال قومى ديگر - و ان تتولوايستبدل قوما غيركم ...)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۲۴#link212 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۲۴#link212 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ «35» | |||
پس سستى نورزيد، تا به سازش دعوت كنيد، با اينكه شما برتريد و خداوند با شماست و هرگز چيزى از (پاداش) اعمالتان را كم نمىكند. | |||
===نکته ها=== | |||
جمله «يَتِرَكُمْ» از «وتر» به معناى نقصان و كاهش است. | |||
سؤال: قرآن در يك جا مىفرمايد: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» «1» اگر دشمن آغوش خود را براى صلح باز كرد، شما نيز بال خود را بگشاييد و پيشنهاد صلح را بپذيريد، امّا اين آيه از صلح انتقاد كرده و مىفرمايد: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» پس تكليف چيست و بايد به كدام آيه عمل كرد؟ | |||
پاسخ: هر آيه نظر به يك جنبهاى دارد، سازش بر اساس ترس و سستى و رعب زدگى ناپسند است، زيرا آرزو و علاقه دشمنان همين است، «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» «2» امّا مدارا كه از موضع قدرت و ترحم بر ضعيف است، پسنديده مىباشد. چنانكه آهسته رفتن گاهى بر اساس ضعف جسمى است وگاهى براى همراهى با كودكان و سالمندان كه توان تند رفتن ندارند. اسلام مىفرمايد: شما از نظر روحيه، قدرت و امكانات بايد در مرحله عالى باشيد و در آن حال اگر دشمن تقاضاى صلح كرد بپذيريد. | |||
مراد از معيّت و همراهى خداوند با مؤمنان «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»، معيّت عمومى خداوند، كه فرموده است: «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» «3» نيست، بلكه معيّت خاص است كه در اينجا به معناى عزّت و نصرت و هدايت ويژه الهى نسبت به مجاهدان راه اوست. «4» چنانكه در آيات ديگر نيز به اين همراهى خاص اشاره شده است: «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» «5» | |||
هنگامى كه خداوند متعال خطاب به مؤمنان فرمود: «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» امكان داشت كه | |||
---- | |||
«1». انفال، 61. | |||
«2». قلم، 9. | |||
«3». حديد، 4. | |||
«4». تفسير فرقان. | |||
«5». عنكبوت، 69. | |||
جلد 9 - صفحه 103 | |||
برخى مؤمنان با ديدن كمى نفرات خودى و كثرت نفرات و تجهيزات و قدرت دشمن دچار ترديد و دودلى شوند، لذا خداوند بلافاصله فرمود: «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ». «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- مؤمن، نبايد به خود سستى راه دهد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَلا تَهِنُوا | |||
2- صلابت و استحكام جبهه داخلى، شرط اساسى پيروزى است. فَلا تَهِنُوا ... | |||
3- پيشنهاد صلح و سازش، از جانب جبهه ايمان مطرح نمىگردد. «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» (ولى اگر دشمنان پيشنهاد دادند و به مصلحت بود پذيرفته مىشود. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها») | |||
4- به مسلمانان روحيه بدهيد و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهيد. «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ» | |||
5- امدادهاى الهى همواره با مؤمنان مجاهد است. «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ» | |||
6- خداوند، پاداش مجاهدان را تضمين نموده است. «وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ (35) | |||
فَلا تَهِنُوا: پس سست مشويد اى مؤمنان در جهاد و اداى وظايف دينى و اعلاى كلمه حقه، وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ: و مخوانيد كافران را به صلح و آشتى، زيرا طلب صلح مستلزم ضعف و عجز شما است، وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ: و حال آنكه شما برتر و غالبتريد و زبردست همه ايشان. حق تعالى مؤمنان را اخبار و وعده داده كه شما غالب و قاهريد بر كفار، وَ اللَّهُ مَعَكُمْ: و خدا با شماست در نصرت و يارى دادن شما بر دشمنان، وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ: و هرگز ناقص ننمايد شما را خدا و ثواب اعمال شما را زيرا او ثواب را زايد بر قدر اعمال مرحمت فرمايد، پس چگونه ثواب اعمال شما را ناقص و منقطع سازد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ (31) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ (32) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ (33) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ (34) فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ (35) | |||
ترجمه | |||
و هر آينه مىآزمائيم البته شما را تا بدانيم جهاد كنندگانرا از شما و صبر كنندگان را و تا بيازمائيم دعاوى و اظهارات شما را | |||
همانا آنانكه كافر شدند و باز داشتند از راه خدا و معاندت ورزيدند با پيغمبر بعد از آنكه ظاهر شد براى آنها هدايت هرگز زيان نميرسانند بخدا چيزى و بزودى باطل ميگرداند كارهاشانرا | |||
اى كسانيكه ايمان آوردهايد اطاعت كنيد خدا و اطاعت كنيد پيغمبر را و باطل نكنيد كردارهاتانرا | |||
همانا آنانكه كافر شدند و باز داشتند از راه خدا پس مردند با آنكه بودند كافران پس هرگز نميآمرزد خدا آنها را | |||
پس سستى مكنيد و مخوانيد بسوى صلح با آنكه شما برترى و غلبه داريد و خدا با شما است و هرگز كم و جدا نكند شما را از ثمرات كارهاتان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال آزمايش ميفرمايد مسلمانانرا بتكاليف زحمتدارى از قبيل جهاد در راه خدا تا ظاهر شود براى خودشان و سائر خلق حال آنها و مشهود گردد براى حقّ در خارج يعنى از علم غيب بشهود برسد و مجاهد از متقاعد و صبور از جزوع ممتاز گردد و صدق و كذب آنها در ادّعاء ايمان و شجاعت و محبّت اولياء حق ظاهر شود همانا كسانى كه كافر شدند و باز داشتند مردم را از قبول اسلام و تمكين از ولايت مولى و معاندت و ضدّيت نمودند با خاندان نبوّت بعد از وضوح حق و حقيقت براى آنها ضررى بدستگاه الهى از قبل آنها وارد نميشود و خداوند اعمال سابقه و لاحقه آنها را بىثمر خواهد فرمود و ثوابى در قيامت بآنها نخواهد داد و اهل ايمان بايد اوامر خدا و پيغمبر و امام را اطاعت نمايند و اعمال خيريّه مدّت عمر خودشان را بمخالفت و ارتداد و شك و نفاق و هتك حرمت اولياء خدا و معاصى | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 15 | |||
كبيره و غيرها باطل و بىثمر ننمايند از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه كسى كه بگويد سبحان اللّه يا الحمد للّه يا لا اله الا اللّه يا اللّه اكبر خداوند براى او در بهشت درختى غرس فرمايد مردى عرض كرد يا رسول اللّه از اين قرار درختان بهشتى ما زياد است فرمود بلى ولى مبادا آتشى بفرستيد كه درختان شما را بسوزاند و باين آيه تمسّك فرمود و البته معلوم است كسيكه با حال كفر و نفاق و شقاق با اولياء خدا باقى باشد و توبه نكند و بميرد مشمول مغفرت الهيّه نخواهد شد و هرگز بسعادت نخواهد رسيد و مسلمانان نبايد در مقابل كفّار ابراز سستى و ضعف نمايند و پيشنهاد صلح و سازش كنند با آنكه خداوند ايشان را برتر و بالاتر از آنها قرار داده و بالاخره غلبه با مسلمانان است چون خدا يار و ياور ايشان است ولى استقامت و ثبات قدم ميخواهد و هيچوقت خدا اعمال اهل ايمان را بىنتيجه نميگذارد و از ثوابش نميكاهد و ايشانرا از آثار خيريّه اعمالشان منفرد و جدا نمينمايد بلكه نتايج آنها را در دنيا و آخرت بايشان خواهد رسانيد و فرمودهاند اين آيه ناسخ قول خداوند است و ان جنحوا للسّلم فاجنح لها و بنظر حقير ظاهرا نباشد چون مفاد آن آيه قبول پيشنهاد صلح از آنها است كه ناشى از مسالمت و عزّت نفس است بخلاف تقاضاى صلح كه ناشى از ضعف نفس و ابراز مذلّت و خوارى در برابر دشمن است و اللّه تعالى اعلم بمراده و افعال ثلاثه در آيه اولى بصيغه مغايب براى موافقت با ما قبل نيز قرائت شده و در مجمع آنرا بامام باقر عليه السّلام نسبت داده و بعضى و نبلو بسكون واو خواندهاند و بنابراين خبر مبتداء محذوف است و تقدير نحن نبلو ميباشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَلا تَهِنُوا وَ تَدعُوا إِلَي السَّلمِ وَ أَنتُمُ الأَعلَونَ وَ اللّهُ مَعَكُم وَ لَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم (35) | |||
پس شما مؤمنين سستي نكنيد در جهاد و دعوت بمسالمت نكنيد با اينكه غلبه با شما است و خداوند هم با شماست شما را ياري ميفرمايد و چيزي از ثوابهاي اعمال شما كم نميگذارد و اجر كامل بشما ميدهد. | |||
فَلا تَهِنُوا خداوند تمجيد ميفرمايد مجاهديني که ثبات قدم داشته باشند که ميفرمايد: إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصُوصٌ صف آيه 3. | |||
وَ تَدعُوا إِلَي السَّلمِ عطف به تهنوا است مدخول لا يعني و لا تدعوا الي السلم البته كفار و مشركين چون ديدند و حس مغلوبيت كردند اظهار تسالم ميكنند اگر غالب شده بودند احدي از شما را باقي نميگذاشتند شما هم با آنها تسالم نكنيد با اينكه آنها پشتيباني نداشتند و شما پشتيبان خدا داريد وَ أَنتُمُ الأَعلَونَ وَ اللّهُ مَعَكُم. | |||
وَ لَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم هرگز خالي نميگذارد اجر اعمال شما را بهر قدمي که برداريد در دفتر الهي ثبت است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 35)- صلح بیجا و ذلت بار! در تعقیب آیات گذشته پیرامون مسأله جهاد این آیه به یکی از نکات مهم پیرامون «جهاد» اشاره میکند و آن این که افراد سست و ضعیف الایمان برای فرار از زیر بار جهاد و مشکلات میدان جنگ غالبا مسأله صلح را مطرح میکنند، مسلما صلح بسیار خوب است اما در جای خود. | |||
ج4، ص461 | |||
از این رو میفرماید: «پس اکنون (که دستورهای گذشته را شنیدید) هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح (ذلت بار) دعوت نکنید در حالی که شما برترید» (فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ). | |||
یعنی حالا که نشانههای پیروزی و برتری شما آشکار شده چگونه با پیشنهاد صلح که مفهومش عقب نشینی و شکست است پیروزیهای خود را عقیم میگذارید؟ این در حقیقت صلح نیست، این تسلیم و سازشی است که از سستی و زبونی سر چشمه میگیرد، این یک نوع عافیت طلبی زشتی است که عواقب دردناک و خطرناک به بار میآورد. | |||
و در پایان آیه برای تقویت روحیه مسلمانان مجاهد میافزاید: «و خداوند با شماست، و (چیزی از ثواب) اعمالتان را کم نمیکند» (وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ). | |||
کسی که خدا با اوست همه عوامل پیروزی را در اختیار دارد، هرگز احساس تنهائی نمیکند، ضعف و سستی به خود راه نمیدهد، به نام صلح، تسلیم دشمن نمیشود، و فرآوردههای خونهای شهیدان را در لحظات حساس به باد نمیدهد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۹
ترجمه
محمد ٣٤ | آیه ٣٥ | محمد ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«السَّلْمِ»: صلح. «تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ»: از کافران طلب صلح مکنید و ایشان را به صلح مخوانید. (تَدْعُوا) مجزوم و عطف بر (لاتَهِنُوا) میباشد. در اصل چنین است. لا تَهِنُوا وَ لا تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ. «الأعْلَوْنَ»: برتران. چیرگان. «لَن یَتِرَکُمْ»: از شما نمیکاهد. از ماده (وتر). این آیه مخالف با آیه سوره انفال نیست که میفرماید: وَ إِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا. چرا که مراد از آیه سوره محمد، درخواست صلح بیهنگام و بیجا از سوی مسلمانان است در زمانی که همه عوامل پیروزی در دست ایشان است، و مراد از آیه سوره انفال درخواست صلح از طرف دشمنان است و صلحی در میان است که منافع مسلمانان را در حال یا در آینده تأمین میکند. «وَ أَنتُمُ الأعْلَوْنَ»: در حالی که شما برتر و چیرهاید، و خدا با شما است و هرگز از اجر و پاداش کارهایتان نمیکاهد. یا این که: سستی نکنید تا مجبور شوید دعوت به مصالحه کنید. شما برتر هستید و خدا با شما است و از پاداشهایتان نمیکاهد.
تفسیر
- آيات ۳۳ - ۳۸ سوره محمد
- مقصود از اطاعت خدا و اطاعت رسول (ص ) و مفاد جمله : ((لا تبطلوا اعمالكم )) در آيه : ((ياايها الذين امنوا اطيعوا اللّه ...))
- گقتار بعضى از مفسرين در خصوص مراد از ((ابطالاعمال ))
- نهى از سازش و متاركه جنگ ، معناى جمله ((و لن يتركم اعمالكم ))
- نكوهش بخل ورزندگان از انفاق مال در راه خدا
- (رواياتى درباره : ابطالاعمال ، صلح نكردن با كفار، و استبدال قومى ديگر - و ان تتولوايستبدل قوما غيركم ...)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ «35»
پس سستى نورزيد، تا به سازش دعوت كنيد، با اينكه شما برتريد و خداوند با شماست و هرگز چيزى از (پاداش) اعمالتان را كم نمىكند.
نکته ها
جمله «يَتِرَكُمْ» از «وتر» به معناى نقصان و كاهش است.
سؤال: قرآن در يك جا مىفرمايد: «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» «1» اگر دشمن آغوش خود را براى صلح باز كرد، شما نيز بال خود را بگشاييد و پيشنهاد صلح را بپذيريد، امّا اين آيه از صلح انتقاد كرده و مىفرمايد: «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» پس تكليف چيست و بايد به كدام آيه عمل كرد؟
پاسخ: هر آيه نظر به يك جنبهاى دارد، سازش بر اساس ترس و سستى و رعب زدگى ناپسند است، زيرا آرزو و علاقه دشمنان همين است، «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» «2» امّا مدارا كه از موضع قدرت و ترحم بر ضعيف است، پسنديده مىباشد. چنانكه آهسته رفتن گاهى بر اساس ضعف جسمى است وگاهى براى همراهى با كودكان و سالمندان كه توان تند رفتن ندارند. اسلام مىفرمايد: شما از نظر روحيه، قدرت و امكانات بايد در مرحله عالى باشيد و در آن حال اگر دشمن تقاضاى صلح كرد بپذيريد.
مراد از معيّت و همراهى خداوند با مؤمنان «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»، معيّت عمومى خداوند، كه فرموده است: «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» «3» نيست، بلكه معيّت خاص است كه در اينجا به معناى عزّت و نصرت و هدايت ويژه الهى نسبت به مجاهدان راه اوست. «4» چنانكه در آيات ديگر نيز به اين همراهى خاص اشاره شده است: «إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» «5»
هنگامى كه خداوند متعال خطاب به مؤمنان فرمود: «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» امكان داشت كه
«1». انفال، 61.
«2». قلم، 9.
«3». حديد، 4.
«4». تفسير فرقان.
«5». عنكبوت، 69.
جلد 9 - صفحه 103
برخى مؤمنان با ديدن كمى نفرات خودى و كثرت نفرات و تجهيزات و قدرت دشمن دچار ترديد و دودلى شوند، لذا خداوند بلافاصله فرمود: «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ». «1»
پیام ها
1- مؤمن، نبايد به خود سستى راه دهد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَلا تَهِنُوا
2- صلابت و استحكام جبهه داخلى، شرط اساسى پيروزى است. فَلا تَهِنُوا ...
3- پيشنهاد صلح و سازش، از جانب جبهه ايمان مطرح نمىگردد. «فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ» (ولى اگر دشمنان پيشنهاد دادند و به مصلحت بود پذيرفته مىشود. «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها»)
4- به مسلمانان روحيه بدهيد و ارزش آنان را به خودشان تذكّر دهيد. «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»
5- امدادهاى الهى همواره با مؤمنان مجاهد است. «وَ اللَّهُ مَعَكُمْ»
6- خداوند، پاداش مجاهدان را تضمين نموده است. «وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ (35)
فَلا تَهِنُوا: پس سست مشويد اى مؤمنان در جهاد و اداى وظايف دينى و اعلاى كلمه حقه، وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ: و مخوانيد كافران را به صلح و آشتى، زيرا طلب صلح مستلزم ضعف و عجز شما است، وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ: و حال آنكه شما برتر و غالبتريد و زبردست همه ايشان. حق تعالى مؤمنان را اخبار و وعده داده كه شما غالب و قاهريد بر كفار، وَ اللَّهُ مَعَكُمْ: و خدا با شماست در نصرت و يارى دادن شما بر دشمنان، وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ: و هرگز ناقص ننمايد شما را خدا و ثواب اعمال شما را زيرا او ثواب را زايد بر قدر اعمال مرحمت فرمايد، پس چگونه ثواب اعمال شما را ناقص و منقطع سازد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ (31) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ (32) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ (33) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ (34) فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ (35)
ترجمه
و هر آينه مىآزمائيم البته شما را تا بدانيم جهاد كنندگانرا از شما و صبر كنندگان را و تا بيازمائيم دعاوى و اظهارات شما را
همانا آنانكه كافر شدند و باز داشتند از راه خدا و معاندت ورزيدند با پيغمبر بعد از آنكه ظاهر شد براى آنها هدايت هرگز زيان نميرسانند بخدا چيزى و بزودى باطل ميگرداند كارهاشانرا
اى كسانيكه ايمان آوردهايد اطاعت كنيد خدا و اطاعت كنيد پيغمبر را و باطل نكنيد كردارهاتانرا
همانا آنانكه كافر شدند و باز داشتند از راه خدا پس مردند با آنكه بودند كافران پس هرگز نميآمرزد خدا آنها را
پس سستى مكنيد و مخوانيد بسوى صلح با آنكه شما برترى و غلبه داريد و خدا با شما است و هرگز كم و جدا نكند شما را از ثمرات كارهاتان.
تفسير
خداوند متعال آزمايش ميفرمايد مسلمانانرا بتكاليف زحمتدارى از قبيل جهاد در راه خدا تا ظاهر شود براى خودشان و سائر خلق حال آنها و مشهود گردد براى حقّ در خارج يعنى از علم غيب بشهود برسد و مجاهد از متقاعد و صبور از جزوع ممتاز گردد و صدق و كذب آنها در ادّعاء ايمان و شجاعت و محبّت اولياء حق ظاهر شود همانا كسانى كه كافر شدند و باز داشتند مردم را از قبول اسلام و تمكين از ولايت مولى و معاندت و ضدّيت نمودند با خاندان نبوّت بعد از وضوح حق و حقيقت براى آنها ضررى بدستگاه الهى از قبل آنها وارد نميشود و خداوند اعمال سابقه و لاحقه آنها را بىثمر خواهد فرمود و ثوابى در قيامت بآنها نخواهد داد و اهل ايمان بايد اوامر خدا و پيغمبر و امام را اطاعت نمايند و اعمال خيريّه مدّت عمر خودشان را بمخالفت و ارتداد و شك و نفاق و هتك حرمت اولياء خدا و معاصى
جلد 5 صفحه 15
كبيره و غيرها باطل و بىثمر ننمايند از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه كسى كه بگويد سبحان اللّه يا الحمد للّه يا لا اله الا اللّه يا اللّه اكبر خداوند براى او در بهشت درختى غرس فرمايد مردى عرض كرد يا رسول اللّه از اين قرار درختان بهشتى ما زياد است فرمود بلى ولى مبادا آتشى بفرستيد كه درختان شما را بسوزاند و باين آيه تمسّك فرمود و البته معلوم است كسيكه با حال كفر و نفاق و شقاق با اولياء خدا باقى باشد و توبه نكند و بميرد مشمول مغفرت الهيّه نخواهد شد و هرگز بسعادت نخواهد رسيد و مسلمانان نبايد در مقابل كفّار ابراز سستى و ضعف نمايند و پيشنهاد صلح و سازش كنند با آنكه خداوند ايشان را برتر و بالاتر از آنها قرار داده و بالاخره غلبه با مسلمانان است چون خدا يار و ياور ايشان است ولى استقامت و ثبات قدم ميخواهد و هيچوقت خدا اعمال اهل ايمان را بىنتيجه نميگذارد و از ثوابش نميكاهد و ايشانرا از آثار خيريّه اعمالشان منفرد و جدا نمينمايد بلكه نتايج آنها را در دنيا و آخرت بايشان خواهد رسانيد و فرمودهاند اين آيه ناسخ قول خداوند است و ان جنحوا للسّلم فاجنح لها و بنظر حقير ظاهرا نباشد چون مفاد آن آيه قبول پيشنهاد صلح از آنها است كه ناشى از مسالمت و عزّت نفس است بخلاف تقاضاى صلح كه ناشى از ضعف نفس و ابراز مذلّت و خوارى در برابر دشمن است و اللّه تعالى اعلم بمراده و افعال ثلاثه در آيه اولى بصيغه مغايب براى موافقت با ما قبل نيز قرائت شده و در مجمع آنرا بامام باقر عليه السّلام نسبت داده و بعضى و نبلو بسكون واو خواندهاند و بنابراين خبر مبتداء محذوف است و تقدير نحن نبلو ميباشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَلا تَهِنُوا وَ تَدعُوا إِلَي السَّلمِ وَ أَنتُمُ الأَعلَونَ وَ اللّهُ مَعَكُم وَ لَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم (35)
پس شما مؤمنين سستي نكنيد در جهاد و دعوت بمسالمت نكنيد با اينكه غلبه با شما است و خداوند هم با شماست شما را ياري ميفرمايد و چيزي از ثوابهاي اعمال شما كم نميگذارد و اجر كامل بشما ميدهد.
فَلا تَهِنُوا خداوند تمجيد ميفرمايد مجاهديني که ثبات قدم داشته باشند که ميفرمايد: إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصُوصٌ صف آيه 3.
وَ تَدعُوا إِلَي السَّلمِ عطف به تهنوا است مدخول لا يعني و لا تدعوا الي السلم البته كفار و مشركين چون ديدند و حس مغلوبيت كردند اظهار تسالم ميكنند اگر غالب شده بودند احدي از شما را باقي نميگذاشتند شما هم با آنها تسالم نكنيد با اينكه آنها پشتيباني نداشتند و شما پشتيبان خدا داريد وَ أَنتُمُ الأَعلَونَ وَ اللّهُ مَعَكُم.
وَ لَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم هرگز خالي نميگذارد اجر اعمال شما را بهر قدمي که برداريد در دفتر الهي ثبت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 35)- صلح بیجا و ذلت بار! در تعقیب آیات گذشته پیرامون مسأله جهاد این آیه به یکی از نکات مهم پیرامون «جهاد» اشاره میکند و آن این که افراد سست و ضعیف الایمان برای فرار از زیر بار جهاد و مشکلات میدان جنگ غالبا مسأله صلح را مطرح میکنند، مسلما صلح بسیار خوب است اما در جای خود.
ج4، ص461
از این رو میفرماید: «پس اکنون (که دستورهای گذشته را شنیدید) هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح (ذلت بار) دعوت نکنید در حالی که شما برترید» (فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ).
یعنی حالا که نشانههای پیروزی و برتری شما آشکار شده چگونه با پیشنهاد صلح که مفهومش عقب نشینی و شکست است پیروزیهای خود را عقیم میگذارید؟ این در حقیقت صلح نیست، این تسلیم و سازشی است که از سستی و زبونی سر چشمه میگیرد، این یک نوع عافیت طلبی زشتی است که عواقب دردناک و خطرناک به بار میآورد.
و در پایان آیه برای تقویت روحیه مسلمانان مجاهد میافزاید: «و خداوند با شماست، و (چیزی از ثواب) اعمالتان را کم نمیکند» (وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ).
کسی که خدا با اوست همه عوامل پیروزی را در اختیار دارد، هرگز احساس تنهائی نمیکند، ضعف و سستی به خود راه نمیدهد، به نام صلح، تسلیم دشمن نمیشود، و فرآوردههای خونهای شهیدان را در لحظات حساس به باد نمیدهد.
نکات آیه
۱- نهى الهى از سستى در مبارزه با دشمن و تن دادن به سازش (فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم)
۲- توجه به نافرجامى خط کفر، مقتضى مصمم بودن مؤمنان در نبرد با کافران بدون هیچ سستى و سازش (فلن یغفر اللّه لهم . فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم) «فا» در «فلاتهنوا» ترتّب و تفریع را مى رساند و از ترتّب این آیه بر مفاد آیه قبل، مطلب بالا استفاده مى شود.
۳- سستى در جهاد و نبرد با دشمن، در پى دارنده سازشى خفّت بار * (فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم و أنتم الأعلون) تقدم «لاتهنوا» بر «تدعوا إلى السلم» بیانگر این حقیقت است که سستى، پیش زمینه سازش است; سازشى که امت هاى برتر (و أنتم الأعلون) را به ذلّت مى کشاند.
۴- خط ایمان و جبهه مؤمنان، برخوردار از پیروزى قطعى و نهایى (و أنتم الأعلون) «و أنتم الأعلون» ممکن است در مقام تعلیل باشد; به این که چون شما در نهایت پیروزید و به پیروزى نهایى ایمان بر کفر ایمان دارید، پس نباید در مبارزه با کافران، سستى کرده و با سازش بگرایید.
۵- نهى خداوند از فرو هشتن جهاد و مصالحه با دشمن، منوط به برخوردارى سپاه اسلام، از توان و برترى رزمى است. (فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم و أنتم الأعلون) «و أنتم الأعلون» حال است و بیان مى دارد که مؤمنان در صورتى موظف به ادامه جنگ و تن ندادن به سازش و تسلیم هستند که در جبهه نبرد، قدرت برتر را دارا بوده و قادر به ادامه جنگ مى باشند.
۶- جواز صلح با دشمن، در صورت توان نداشتن سپاه اسلام براى مقاومت و ادامه جنگ (فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم و أنتم الأعلون) در صورتى که «و أنتم الأعلون» بیانگر مورد نهى باشد; از مفهوم آیه شریفه مطلب بالا استفاده مى شود; یعنى، در صورت برترى قواى سپاه اسلام، صلح با دشمن جایز نیست. اما در غیر این صورت که عملاً انتظار پیروزى نمى رود، صلح بى مانع است.
۷- همراهى امدادهاى الهى با مؤمنان مجاهد، مایه پیروزى و برترى آنان (و أنتم الأعلون و اللّه معکم) تذکر به همراهى خداوند با مؤمنان، در پى تشویق آنان به ادامه جنگ و یادآورى برترى و پیروزى آنان، مطلب بالا را مى رساند.
۸- خداوند، همراه با مؤمنان و تدارک کننده پاداش اعمال آنان، بى کموکاست (و اللّه معکم و لن یترکم أعملکم) «وتر» (مصدر «یتر») به معناى کاستن و کم کردن است.
۹- نظارت دقیق خداوند بر تلاش مجاهدان، تضمین کننده پاداش کامل آنان (و اللّه معکم و لن یترکم أعملکم) از ارتباط «واللّه معکم» با «لن یترکم» استفاده مى شود: چون خداوند همه جا با شما است و تلاش مجدانه شما را مى بیند، هرگز در پاداشتان کاستى رخ نخواهد داد.
۱۰- اعطاى پاداش کامل به مؤمنان جهادگر، نمودى از امداد و عدل الهى درباره ایشان (و لن یترکم أعملکم)
۱۱- توجه مؤمنان به ضایع نشدن مجاهدت ها و اعمالشان نزد خداوند، مایه استوارى آنان بر طریق جهاد (فلاتهنوا ... و اللّه معکم و لن یترکم أعملکم) از تذکر خداوند، به مؤمنان (لن یترکم أعمالکم) پس از نهى «لاتهنوا و ...»، دانسته مى شود که توجه به ضایع نشدن اعمال، پشتوانه جهاد و استقامت در راه خدا است.
۱۲- خداوند، خواهان برترى و قدرت اسلام و مؤمنان و پیراستگى آنان از ضعف و زبونى (فلاتهنوا و تدعوا إلى السلم و أنتم الأعلون) نهى «لاتهنوا و تدعوا إلى السلم»، نشانگر معناى بالا است. به علاوه در صورتى که «أنتم الأعلون» تذکر به برترى و شرافت مؤمنان داشته باشد، در حقیقت این پیام را به امت اسلامى منتقل مى کند که: «شما باید پاسدار شرافت و ارجمندى خود باشید».
موضوعات مرتبط
- احکام :۶
- اسلام: اهمیت برترى اسلام ۱۲
- جهاد: آثار سستى در جهاد ۳; آسیب شناسى جهاد ۳; زمینه استقامت در جهاد ۱۱; شرایط جهاد ۵
- خدا: آثار امدادهاى خدا ۷; آثار نظارت خدا ۹; معیت خدا ۸; نشانه هاى امدادهاى خدا ۱۰; نشانه هاى عدالت خدا ۱۰; نواهى خدا ۱، ۵
- ذکر: آثار ذکر تضمین پاداش ۱۱; آثار ذکر فرجام کافران ۲
- ذلت: زمینه ذلت ۳
- سازش: زمینه ترک سازش ۲; زمینه سازش ۳; نهى از سازش ۱
- صلح: احکام صلح ۶; شرایط صلح ۶
- عمل: ناظران عمل ۹
- کافران: زمینه مبارزه با کافران ۲
- مؤمنان: امداد به مؤمنان ۷; اهمیت برترى مؤمنان ۱۲; جبران پاداش مؤمنان ۸; حتمیت پیروزى مؤمنان ۴; منشأ پیروزى مؤمنان ۷
- مبارزه: نهى از سستى در مبارزه ۱
- مجاهدان: پاداش کامل مجاهدان ۹، ۱۰; تضمین پاداش مجاهدان ۹
- مسلمانان: آثار ضعف مسلمانان ۶; آثار قدرت مسلمانان ۵