ریشه خطف: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
ربودن. راغب مىگويد: خطف و اختطاف به سرعت اخذ كردن است. در اقرب آمده «خطفه خطفاً:استلبه بسرعة». [بقره:20] نزديك است برق چشمهايشان را بربايد. چون برق زدن به سرعت انجام مىگيرد لذا «يخطف» آمده است گوئى برق، چشم را مىربايد. [قصص:57] گفتند: اگر از هدايت پيروى بكنيم از شهر خويش ربوده مىشويم ديگران با قتل و غارت و اسارت ما را از بين مىبرند. * [عنكبوت:67] عادت عرب قتل و غارت و دزدى بود ولى اهل مكّه به احترام كعبه از اين گرفتاريها در امان بودند. غارتگران اطراف حرم را غارت مىكردند ولى به حرم جسارت روا نداشتند، آيه شريفه در مقام تذكّر اين موهبت مىگويد: آيا ندانستند كه ما حرم را محلّ امن قرار داديم و مردم از اطراف اهل مكّه بوسيله غارتگران ربوده مىشوند با اين حال آيا اينها به باطل و بتان ايمان آورده و به نعمت آورده و به نعمت خدا كفر مىورزند؟!. * [صافات:10] «خطفة» مصدر است به معنى ربودن يعنى مگر آن كس كه بربايد ربودن معهود پس شهاب نافذى از پى او شود. بيضاوى مىگويد: چون مراد از خطفه استراق سمع از ملائكه است لذا با الف و لام آمده است. چ بهتر است بگوئيم تاء «خطفة» براى قلّت و الف و لام آن براى عهد است يعنى بر بايد وختصر از ملاء اعلى را... | ربودن. راغب مىگويد: خطف و اختطاف به سرعت اخذ كردن است. در اقرب آمده «خطفه خطفاً:استلبه بسرعة». [بقره:20] نزديك است برق چشمهايشان را بربايد. چون برق زدن به سرعت انجام مىگيرد لذا «يخطف» آمده است گوئى برق، چشم را مىربايد. [قصص:57] گفتند: اگر از هدايت پيروى بكنيم از شهر خويش ربوده مىشويم ديگران با قتل و غارت و اسارت ما را از بين مىبرند. * [عنكبوت:67] عادت عرب قتل و غارت و دزدى بود ولى اهل مكّه به احترام كعبه از اين گرفتاريها در امان بودند. غارتگران اطراف حرم را غارت مىكردند ولى به حرم جسارت روا نداشتند، آيه شريفه در مقام تذكّر اين موهبت مىگويد: آيا ندانستند كه ما حرم را محلّ امن قرار داديم و مردم از اطراف اهل مكّه بوسيله غارتگران ربوده مىشوند با اين حال آيا اينها به باطل و بتان ايمان آورده و به نعمت آورده و به نعمت خدا كفر مىورزند؟!. * [صافات:10] «خطفة» مصدر است به معنى ربودن يعنى مگر آن كس كه بربايد ربودن معهود پس شهاب نافذى از پى او شود. بيضاوى مىگويد: چون مراد از خطفه استراق سمع از ملائكه است لذا با الف و لام آمده است. چ بهتر است بگوئيم تاء «خطفة» براى قلّت و الف و لام آن براى عهد است يعنى بر بايد وختصر از ملاء اعلى را... | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ف:100, من:94, هم:69, ه:57, تبع:55, ب:53, ان:47, خطف:45, کم:43, انس:43, ل:41, الا:39, ارض:39, وصب:39, نا:35, عذب:35, ا:35, ما:33, هدى:30, شهب:30, امن:28, برق:26, سمو:26, حرم:26, ثقب:26, بصر:26, مع:26, وله:24, فى:24, ک:24, کفر:24, خوف:24, کود:24, لم:24, حول:22, دحر:22, فتو:22, جعل:22, خرر:22, کلل:22, طير:22, اوى:22, او:20, حوط:20, کان:18, ضعف:18, ضوء:18, هوى:18, اله:18, قول:16, ايد:16, رئى:16, مکن:16, قلل:16, فتى:14, الله:14, بطل:14, انتم:14, اذ:12, مشى:12, روح:12, نصر:10, ذکر:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۷
تکرار در قرآن: ۷(بار)
قاموس قرآن
ربودن. راغب مىگويد: خطف و اختطاف به سرعت اخذ كردن است. در اقرب آمده «خطفه خطفاً:استلبه بسرعة». [بقره:20] نزديك است برق چشمهايشان را بربايد. چون برق زدن به سرعت انجام مىگيرد لذا «يخطف» آمده است گوئى برق، چشم را مىربايد. [قصص:57] گفتند: اگر از هدايت پيروى بكنيم از شهر خويش ربوده مىشويم ديگران با قتل و غارت و اسارت ما را از بين مىبرند. * [عنكبوت:67] عادت عرب قتل و غارت و دزدى بود ولى اهل مكّه به احترام كعبه از اين گرفتاريها در امان بودند. غارتگران اطراف حرم را غارت مىكردند ولى به حرم جسارت روا نداشتند، آيه شريفه در مقام تذكّر اين موهبت مىگويد: آيا ندانستند كه ما حرم را محلّ امن قرار داديم و مردم از اطراف اهل مكّه بوسيله غارتگران ربوده مىشوند با اين حال آيا اينها به باطل و بتان ايمان آورده و به نعمت آورده و به نعمت خدا كفر مىورزند؟!. * [صافات:10] «خطفة» مصدر است به معنى ربودن يعنى مگر آن كس كه بربايد ربودن معهود پس شهاب نافذى از پى او شود. بيضاوى مىگويد: چون مراد از خطفه استراق سمع از ملائكه است لذا با الف و لام آمده است. چ بهتر است بگوئيم تاء «خطفة» براى قلّت و الف و لام آن براى عهد است يعنى بر بايد وختصر از ملاء اعلى را...
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
يَخْطَفُ | ۱ |
يَتَخَطَّفَکُمُ | ۱ |
فَتَخْطَفُهُ | ۱ |
نُتَخَطَّفْ | ۱ |
يُتَخَطَّفُ | ۱ |
خَطِفَ | ۱ |
الْخَطْفَةَ | ۱ |