يَسْتَهْزِئ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/يَسْتَهْزِئ | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/يَسْتَهْزِئ | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
هزء و هزو به معنى مسخره كردن است كه حكايت از استخفاف مسخره شده دارد، اولى به ضم زاء آمده دومى به ضم هر دو. استهزاء نيز به معنى مسخره كردن است. [توبه:65]. بگو آيا به خدا و آياتش و رسولش مسخره و شوخى مىكرديد؟! [بقره:231]. «هُزُواً» به ضم هاء و زاء يازده بار در قرآن مجيد آمده و همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]. آيه ماقبل اين است «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ - اِنَّا كَفَيْناكَ» يعنى آنچه را كه امر مىشوى آشكار كن و از مشركان روى گردان زيرا كه ما از تو مسخره كنندگان را كفايت كرديم (به تو نتوانند آزارى رسانند) معلوم مىشود كه عدهاى با نفوذ از مشركان آن جناب را مسخره مىكردهاند كه خداوند در قبال آنها به آن حضرت تأمين داده است. در تفسير عياشى نقل كرده: آنها پنج نفر از قريش بودند: وليد بن مغيره مخزومى، عاص بن وائل سهمى، حارث بن حنظله، اسودبن عبد يغوث، اسود بن مطلب بن اسد. چون خدا فرمود «اِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِءينَ» آن حضرت دانست كه خدا خوارشان كرده است و خدا آنها را به مرگ خوار كننده از بين برد. در مجمع سومى را حرث بن قيس نقل كرده و آنگاه كيفيت نابوديشان را نقل نموده است. | هزء و هزو به معنى مسخره كردن است كه حكايت از استخفاف مسخره شده دارد، اولى به ضم زاء آمده دومى به ضم هر دو. استهزاء نيز به معنى مسخره كردن است. [توبه:65]. بگو آيا به خدا و آياتش و رسولش مسخره و شوخى مىكرديد؟! [بقره:231]. «هُزُواً» به ضم هاء و زاء يازده بار در قرآن مجيد آمده و همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]. آيه ماقبل اين است «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ - اِنَّا كَفَيْناكَ» يعنى آنچه را كه امر مىشوى آشكار كن و از مشركان روى گردان زيرا كه ما از تو مسخره كنندگان را كفايت كرديم (به تو نتوانند آزارى رسانند) معلوم مىشود كه عدهاى با نفوذ از مشركان آن جناب را مسخره مىكردهاند كه خداوند در قبال آنها به آن حضرت تأمين داده است. در تفسير عياشى نقل كرده: آنها پنج نفر از قريش بودند: وليد بن مغيره مخزومى، عاص بن وائل سهمى، حارث بن حنظله، اسودبن عبد يغوث، اسود بن مطلب بن اسد. چون خدا فرمود «اِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِءينَ» آن حضرت دانست كه خدا خوارشان كرده است و خدا آنها را به مرگ خوار كننده از بين برد. در مجمع سومى را حرث بن قيس نقل كرده و آنگاه كيفيت نابوديشان را نقل نموده است. | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
بِهِم:100, اللّه:100, مُسْتَهْزِءُون:100, وَ:85, نَحْن:85, إِنّمَا:70, يَمُدّهُم:70, فِي:55, مَعَکُم:55, طُغْيَانِهِم:40, إِنّا:40, أُولٰئِک:25, يَعْمَهُون:25, قَالُوا:25, الّذِين:10, شَيَاطِينِهِم:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::يَسْتَهْزِئ]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۴
ریشه کلمه
- هزء (۳۴ بار)
قاموس قرآن
هزء و هزو به معنى مسخره كردن است كه حكايت از استخفاف مسخره شده دارد، اولى به ضم زاء آمده دومى به ضم هر دو. استهزاء نيز به معنى مسخره كردن است. [توبه:65]. بگو آيا به خدا و آياتش و رسولش مسخره و شوخى مىكرديد؟! [بقره:231]. «هُزُواً» به ضم هاء و زاء يازده بار در قرآن مجيد آمده و همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]. آيه ماقبل اين است «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ - اِنَّا كَفَيْناكَ» يعنى آنچه را كه امر مىشوى آشكار كن و از مشركان روى گردان زيرا كه ما از تو مسخره كنندگان را كفايت كرديم (به تو نتوانند آزارى رسانند) معلوم مىشود كه عدهاى با نفوذ از مشركان آن جناب را مسخره مىكردهاند كه خداوند در قبال آنها به آن حضرت تأمين داده است. در تفسير عياشى نقل كرده: آنها پنج نفر از قريش بودند: وليد بن مغيره مخزومى، عاص بن وائل سهمى، حارث بن حنظله، اسودبن عبد يغوث، اسود بن مطلب بن اسد. چون خدا فرمود «اِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِءينَ» آن حضرت دانست كه خدا خوارشان كرده است و خدا آنها را به مرگ خوار كننده از بين برد. در مجمع سومى را حرث بن قيس نقل كرده و آنگاه كيفيت نابوديشان را نقل نموده است.