التحريم ١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=ای پیمبر چرا حرام می‌کنی آنچه را حلال کرد خدا برایت خواهی خشنودی همسران خویش را و خدا است آمرزنده مهربان‌
|-|معزی=ای پیمبر چرا حرام می‌کنی آنچه را حلال کرد خدا برایت خواهی خشنودی همسران خویش را و خدا است آمرزنده مهربان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره التحريم | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::1|١]] | قبلی = سوره التحريم | بعدی = التحريم ٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره التحريم | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::1|١]] | قبلی = سوره التحريم | بعدی = التحريم ٢  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لِمَ تُحَرِّمُ مَا»: چیزی که پیغمبر آن را بر خود حرام فرمود، خوردن عسل، یا نزدیکی با ماریه قبطی، و یا نزدیکی با همه همسران به مدّت یک ماه بود. این تحریم، تحریم شرعی نبود و بلکه پیغمبر سوگند می‌خورد که از این به بعد عسل نخورد، و یا به مدّت یک ماه از آمیزش با همسران دوری بکند. چکیده روایت چنین است: همسر پیغمبر، زینب دختر جحش که عمّه‌زاده رسول و صاحب وجاهت بود، اغلب از عسلی که خویشاوندانش برای او هدیّه می‌آوردند، به شوهر محبوب خود می‌خورانید. خویشاوندی و زیبائی او سبب گردید بنا به سرشت انسانی، امّ‌المؤمنین حفصه، و امّ‌المؤمنین عائشه بدو رشک برند. این دو با یکدیگر قرار می‌گذارند، وقتی که پیغمبر به پیش هر یک از آن دو تشریف فرما شوند، بدو عرض کنند: از وجود مبارک او بوی مغافیر به مشام می‌رسد. مغافیر صمغ بدبوئی است که از درختی به نام عرفط تراوش می‌کند. هنگامی که پیغمبر به پیش حفصه تشریف می‌آورد، بدو عرض می‌کند: بوی مغافیر استشمام می‌شود! رسول خدا می‌فرماید که او عسل خورده است؛ نه مغافیر. آن حضرت سوگند می‌خورد، دیگر عسل نخورد. نکند که زنبوران عسل احتمالاً از مغافیر تغذیه کنند! از حفصه می‌خواهد این سخن، رازی در میان ایشان باشد، تا دیگران نشنوند، و عسل را به پیروی از قدوه خود بر خویشتن حرام نکنند. ولی مسأله پخش می‌گردد، و پیغمبر سوگند می‌خورد که تا یک ماه با همسران خویش نزدیکی نخواهد کرد. روایت دیگر می‌گوید که: پیغمبر به ماریه قبطی علاقه وافر داشت و این امر باعث حسودی برخی از امّ‌المؤمنین گردید، و آن حضرت سوگند یاد کرد که با ماریه نزدیکی نکند. به هر حال خداوند دستور می‌دهند که کسی حق ندارد، حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال سازد، چرا که قانونگذار تنها او است و بس. رسول اکرم برده‌ای را آزاد می‌نماید و قضیّه فیصله می‌یابد. «مَرْضَاة»: رضایت. خوشنودی. مصدر میمی است و در رسم‌الخطّ قرآنی با تاء کشیده نوشته شده است.
«لِمَ تُحَرِّمُ مَا»: چیزی که پیغمبر آن را بر خود حرام فرمود، خوردن عسل، یا نزدیکی با ماریه قبطی، و یا نزدیکی با همه همسران به مدّت یک ماه بود. این تحریم، تحریم شرعی نبود و بلکه پیغمبر سوگند می‌خورد که از این به بعد عسل نخورد، و یا به مدّت یک ماه از آمیزش با همسران دوری بکند. چکیده روایت چنین است: همسر پیغمبر، زینب دختر جحش که عمّه‌زاده رسول و صاحب وجاهت بود، اغلب از عسلی که خویشاوندانش برای او هدیّه می‌آوردند، به شوهر محبوب خود می‌خورانید. خویشاوندی و زیبائی او سبب گردید بنا به سرشت انسانی، امّ‌المؤمنین حفصه، و امّ‌المؤمنین عائشه بدو رشک برند. این دو با یکدیگر قرار می‌گذارند، وقتی که پیغمبر به پیش هر یک از آن دو تشریف فرما شوند، بدو عرض کنند: از وجود مبارک او بوی مغافیر به مشام می‌رسد. مغافیر صمغ بدبوئی است که از درختی به نام عرفط تراوش می‌کند. هنگامی که پیغمبر به پیش حفصه تشریف می‌آورد، بدو عرض می‌کند: بوی مغافیر استشمام می‌شود! رسول خدا می‌فرماید که او عسل خورده است؛ نه مغافیر. آن حضرت سوگند می‌خورد، دیگر عسل نخورد. نکند که زنبوران عسل احتمالاً از مغافیر تغذیه کنند! از حفصه می‌خواهد این سخن، رازی در میان ایشان باشد، تا دیگران نشنوند، و عسل را به پیروی از قدوه خود بر خویشتن حرام نکنند. ولی مسأله پخش می‌گردد، و پیغمبر سوگند می‌خورد که تا یک ماه با همسران خویش نزدیکی نخواهد کرد. روایت دیگر می‌گوید که: پیغمبر به ماریه قبطی علاقه وافر داشت و این امر باعث حسودی برخی از امّ‌المؤمنین گردید، و آن حضرت سوگند یاد کرد که با ماریه نزدیکی نکند. به هر حال خداوند دستور می‌دهند که کسی حق ندارد، حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال سازد، چرا که قانونگذار تنها او است و بس. رسول اکرم برده‌ای را آزاد می‌نماید و قضیّه فیصله می‌یابد. «مَرْضَاة»: رضایت. خوشنودی. مصدر میمی است و در رسم‌الخطّ قرآنی با تاء کشیده نوشته شده است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۰


ترجمه

ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده بخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام می‌کنی؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است.

اى پيامبر! چرا براى كسب خشنودى همسرانت چيزى را كه خدا براى تو حلال كرده حرام مى‌كنى؟ و خداوند آمرزنده‌ى مهربان است
اى پيامبر، چرا براى خشنودى همسرانت، آنچه را خدا براى تو حلال گردانيده حرام مى‌كنى؟ خدا[ست كه‌] آمرزنده مهربان است.
ای پیغمبر گرامی برای چه آن را که خدا بر تو حلال فرمود تو بر خود حرام می‌کنی تا زنانت را از خود خشنود سازی؟ در صورتی که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است (بر هیچ کس خصوص بر تو رسول گرامیش سخت نخواهد گرفت. در تفسیر وارد است که روزی حَفْصه با اجازه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به خانه پدرش عمر رفت، پیغمبر با ماریه در حجره حَفْصه خلوت کرد. ناگه او رسید و غوغا انگیخت که تو در حجره من با کنیزی خلوت کردی و آبروی مرا نزد زنانت بردی. حضرت برای خشنودی او فرمود: من ماریه را بر خود حرام کردم ولی این سرّ نزد تو است با هیچ کس مگوی. او به فور عایشه را هم آگه ساخت، او هم با رسول راجع به ماریه گفتگو کرد. حضرت سوگند خورد که ماریه را ترک گوید. آن دو زن شاد شدند و این آیه نازل گردید).
ای پیامبر! چرا آنچه را که خدا بر تو حلال کرده برای به دست آوردن خشنودی همسرانت بر خود حرام می کنی؟ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
اى پيامبر، چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده است، به خاطر خشنودساختن زنانت بر خود حرام مى‌كنى؟ و خدا آمرزنده و مهربان است.
ای پیامبر چرا در طلب خشنودی [بعضی از] همسرانت چیزی را که خداوند بر تو حلال گردانده است، تحریم می‌کنی؟ و خداوند [در همه حال‌] آمرزگار مهربان است‌
اى پيامبر، چرا آنچه را خدا براى تو حلال كرده [بر خود] حرام مى‌كنى؟ [با اين كار] خشنودى همسران خود را مى‌خواهى، و خدا آمرزگار و مهربان است.
ای پیغمبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده است، به خاطر خوشنود ساختن همسرانت، بر خود حرام می‌کنی؟ خداوند آمرزگار مهربانی است (و تو را و همسران تو را می‌بخشاید).
هان ای پیامبر برجسته! چرا آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده (بر خود) حرام می‌کنی؟ حال آنکه خشنودی همسرانت را می‌طلبی. و خدا بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.
ای پیمبر چرا حرام می‌کنی آنچه را حلال کرد خدا برایت خواهی خشنودی همسران خویش را و خدا است آمرزنده مهربان‌


سوره التحريم آیه ١ التحريم ٢
سوره : سوره التحريم
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِمَ تُحَرِّمُ مَا»: چیزی که پیغمبر آن را بر خود حرام فرمود، خوردن عسل، یا نزدیکی با ماریه قبطی، و یا نزدیکی با همه همسران به مدّت یک ماه بود. این تحریم، تحریم شرعی نبود و بلکه پیغمبر سوگند می‌خورد که از این به بعد عسل نخورد، و یا به مدّت یک ماه از آمیزش با همسران دوری بکند. چکیده روایت چنین است: همسر پیغمبر، زینب دختر جحش که عمّه‌زاده رسول و صاحب وجاهت بود، اغلب از عسلی که خویشاوندانش برای او هدیّه می‌آوردند، به شوهر محبوب خود می‌خورانید. خویشاوندی و زیبائی او سبب گردید بنا به سرشت انسانی، امّ‌المؤمنین حفصه، و امّ‌المؤمنین عائشه بدو رشک برند. این دو با یکدیگر قرار می‌گذارند، وقتی که پیغمبر به پیش هر یک از آن دو تشریف فرما شوند، بدو عرض کنند: از وجود مبارک او بوی مغافیر به مشام می‌رسد. مغافیر صمغ بدبوئی است که از درختی به نام عرفط تراوش می‌کند. هنگامی که پیغمبر به پیش حفصه تشریف می‌آورد، بدو عرض می‌کند: بوی مغافیر استشمام می‌شود! رسول خدا می‌فرماید که او عسل خورده است؛ نه مغافیر. آن حضرت سوگند می‌خورد، دیگر عسل نخورد. نکند که زنبوران عسل احتمالاً از مغافیر تغذیه کنند! از حفصه می‌خواهد این سخن، رازی در میان ایشان باشد، تا دیگران نشنوند، و عسل را به پیروی از قدوه خود بر خویشتن حرام نکنند. ولی مسأله پخش می‌گردد، و پیغمبر سوگند می‌خورد که تا یک ماه با همسران خویش نزدیکی نخواهد کرد. روایت دیگر می‌گوید که: پیغمبر به ماریه قبطی علاقه وافر داشت و این امر باعث حسودی برخی از امّ‌المؤمنین گردید، و آن حضرت سوگند یاد کرد که با ماریه نزدیکی نکند. به هر حال خداوند دستور می‌دهند که کسی حق ندارد، حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال سازد، چرا که قانونگذار تنها او است و بس. رسول اکرم برده‌ای را آزاد می‌نماید و قضیّه فیصله می‌یابد. «مَرْضَاة»: رضایت. خوشنودی. مصدر میمی است و در رسم‌الخطّ قرآنی با تاء کشیده نوشته شده است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - اظهار لطف و شفقت خداوند، نسبت به پیامبر(ص) (یأیّها النبىّ لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک) در دیدگاه برخى از مفسران، نداى «یا أیّها النبىّ»، براى تشریف و تکریم پیامبر(ص) است. بر این اساس، عتاب «لِمَ تحرّم» عتاب حقیقى و براى سرزنش نیست; بلکه نوعى اظهار لطف و شفقت به آن حضرت است. از این رو خداوند اجازه فرمود که سوگند خود را بشکند و از قید آن آزاد شود.

۲ - اظهار ناخرسندى خداوند، از این که پیامبر(ص)، خود را از عملى مباح و حلال، به خاطر جلب رضایت برخى از همسران خویش، محروم کرده بود. (یأیّها النبىّ لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغى مرضات أزوجک)

۳ - پیامبر(ص)، به خاطر جلب رضایت برخى از همسرانش خود را از عملى مباح و حلال محروم کرده بود. (لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغى مرضات أزوجک)

۴ - پیامبر(ص)، در نیمه دوم بعثت (در مدینه) داراى چند همسر بود. (مرضات أزوجک) برداشت یاد شده، از آن جا است که سوره یاد شده در مدینه (در نیمه دوم بعثت) پیامبر(ص) نازل شده است و این آیات اشاره به ماجرایى دارد که در آن دوران رخ داده است.

۵ - جلب رضایت همسران، مورد اهتمام پیامبر(ص) (لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغى مرضات أزوجک)

۶ - محروم ساختن خویش از مباحات و حلال هاى الهى، براى جلب رضایت دیگران، عملى ناپسند و شایسته سرزنش (لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغى مرضات أزوجک)

۷ - جلب رضایت زنان، نباید منجر به محرومیت همسران از مباحات و حلال هاى الهى شود. (لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغى مرضات أزوجک)

۸ - پیامبر(ص)، از ناحیه برخى از همسران خود، تحت فشار و در تنگنا قرار گرفته بود. (لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغى مرضات أزوجک) همان گونه که در شأن نزول این آیه آمده است، پیامبر(ص) به خاطر اعتراض برخى از همسرانش، سوگند یاد کرد که از عسل استفاده نکند و این نشان مى دهد که آن حضرت از ناحیه آنان، تحت فشار قرار گرفته بود.

۹ - خداوند، غفور (آمرزگار) و رحیم است. (و اللّه غفور رحیم)

۱۰ - پیامبر(ص) بهره مند از غفران و رحمت خداوند (یأیّها النبىّ ... و اللّه غفور رحیم)

روایات و احادیث

۱۱ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قوله تعالى: «یا أیّها النبىّ لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک» قال: إطّلعَتْ عائشةُ و حفصة على النبىّ و هو مع ماریة فقال النبىّ(ص): و اللّه ما أقربُها، فأمره اللّهُ أن یکفّرَ [عن] یمینه;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند تعالى: «یا أیّها النبىّ لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک» روایت شده که فرمود: عایشه و حفصه بر رسول خدا(ص) ظاهر شدند در حالى که آن حضرت با ماریه بود. پس فرمود: به خدا سوگند با او نزدیک نمى شوم. پس خداوند او را امر کرد تا براى سوگند خود کفّاره دهد [و حلال خدا را با قسم بر خود حرام نکند]».

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: رحیم ۹; غفور ۹
  • حلال: زمینه محرومیت از حلال ۷; سرزنش تحریم حلال ۶; ناپسندى ترک حلال ۶
  • خدا: آمرزشهاى خدا ۱۰; عوامل ناخشنودى خدا ۲
  • رحمت خدا: مشمولان رحمت خدا ۱۰
  • زن: محدوده جلب رضایت زنان ۷
  • عمل: عمل ناپسند ۶
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱
  • محمد(ص): آمرزش محمد(ص) ۱۰; تاریخ محمد(ص) ۴، ۸، ۱۱; تحریم حلال محمد(ص) ۱۱; جلب رضایت همسران محمد(ص) ۵; چند همسرى محمد(ص) ۴; رحمت بر محمد(ص) ۱۰; زمینه رضایت همسران محمد(ص) ۲، ۳; سوگند محمد(ص) ۱۱; فلسفه تحریم حلال محمد(ص) ۲; لطف به محمد(ص) ۱; محمد(ص) و همسران ۸، ۱۱; ناخشنودى از محمد(ص) ۲

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۷۵; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۶۷، ح ۳.