گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:


<span id='link309'><span>
<span id='link309'><span>
==سبب حقيقى پرواز مرغان در هوا خداى تعالى است ==
==خدای تعالی، سبب حقيقى پرواز مرغان در هواست ==
«'''أَ لَمْ يَرَوْا إِلى الطيْرِ مُسخَّرَتٍ فى جَوِّ السمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلا اللَّهُ ...'''»:
«'''أَ لَمْ يَرَوْا إِلى الطَّيْرِ مُسخَّرَاتٍ فى جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلّا اللَّهُ ...'''»:


در مجمع البيان گفته : كلمه «'''جو'''» به معناى هواى دور از زمين است . و بنا به گفته او معناى آيه چنين است : آيا به مرغان نمى نگرند كه چگونه در فضاى دور و در جو آسمان مسخر خدا هستند؟ آنگاه نتيجه اين نگريستن و تفكر را بيان نموده مى فرمايد: «'''ما يمسكهن الا الله '''»
در مجمع البيان گفته: كلمۀ «جوّ»، به معناى هواى دور از زمين است. و بنا به گفته او، معناى آيه چنين است: آيا به مرغان نمى نگرند كه چگونه در فضاى دور و در جوّ آسمان، مسخّر خدا هستند؟ آنگاه نتيجه اين نگريستن و تفكر را بيان نموده، مى فرمايد: «مَا يُمسِكُهُنَّ إلّا اللهُ».


در اينجا خداى تعالى سبب نگهدارى مرغان را در فضا منحصر به خود كرده با اينكه مى بينيم كه اسباب طبيعى نيز در پرواز مرغان در فضا مؤ ثرند، و از سوى ديگر مى دانيم كه خداى تعالى در كلام مجيدش ‍ ناموس عليت و معلوليت را تصديق نموده ، سببيت اسباب طبيعى را قبول دارد پس چگونه در مساله پرواز مرغان ، آن را انكار كرده است ؟.
در اين جا، خداى تعالى، سبب نگهدارى مرغان را در فضا، منحصر به خود كرده، با اين كه مى بينيم كه اسباب طبيعى نيز، در پرواز مرغان در فضا مؤثرند. و از سوى ديگر، مى دانيم كه خداى تعالى در كلام مجيدش، ناموس عليت و معلوليت را تصديق نموده، سببيّت اسباب طبيعى را قبول دارد. پس چگونه در مسأله پرواز مرغان، آن را انكار كرده است؟


اين سؤ الى است كه در آيه شريفه به نظر مى رسد و ليكن بايد دانست كه ايستادن و راه رفتن مرغان در فضا و سقوط نكردنشان به هر گونه اى كه باشد و مستند به هر سببى كه بوده باشد خودش و سببش و رابطه اى كه ميان آن سبب و اين سبب (پرواز) برقرار است همه مستند به خداى تعالى و صنع او هستند. او است كه وجود را بر طير و بر سبب طيرانش و رابطه ميان آن سبب و آن طيران افاضه فرموده . پس سببى كه وجود را به آن سبب افاضه كرده حقيقى است هر چند كه متوقف بر سبب طبيعى و قريب نيز باشد، پس سبب حقيقى اين موجود منحصرا خداى تعالى است ، هر چند موقوف بر سببهاى طبيعى نزديكش هست.
اين سؤالى است كه در آيه شريفه به نظر مى رسد، وليكن بايد دانست كه ايستادن و راه رفتن مرغان در فضا و سقوط نكردنشان به هر گونه اى كه باشد و مستند به هر سببى كه بوده باشد، خودش و سببش و رابطه اى كه ميان آن سبب و اين سبب (پرواز) برقرار است، همه مستند به خداى تعالى و صنع او هستند. اوست كه وجود را بر طير و بر سبب طيرانش و رابطه ميان آن سبب و آن طيران افاضه فرموده.  


و معناى اينكه گفتيم كه وجودش متوقف بر سببش هست اين نيست كه سبب بعد از آنكه وجود خود را از خداى تعالى گرفت به او افاضه مى كند، بلكه معنايش اين است كه مسبب در گرفتن وجود خود از خدا محتاج به اين است كه سببش قبلا وجود خود را گرفته باشد، و ما در صفحات گذشته توضيحى براى اين مطلب گذرانديم .
پس سببى كه وجود را به آن سبب افاضه كرده، حقيقى است، هرچند كه متوقف بر سبب طبيعى و قريب نيز باشد. پس سبب حقيقى اين موجود، منحصرا خداى تعالى است، هرچند موقوف بر سبب هاى طبيعى نزديكش هست.
 
و معناى اين كه گفتيم كه وجودش متوقف بر سببش هست، اين نيست كه سبب بعد از آن كه وجود خود را از خداى تعالى گرفت، به او افاضه مى كند، بلكه معنايش اين است كه مسبب در گرفتن وجود خود از خدا، محتاج به اين است كه سببش قبلا وجود خود را گرفته باشد، و ما در صفحات گذشته، توضيحى براى اين مطلب گذرانديم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۵۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۵۳ </center>
اين است معناى توحيد قرآن ، و دليل بر آن از جهت لفظ، آياتى است نظير آيه «'''الا له الخلق و الامر'''» و آيه «'''ان القوة لله جميعا'''» و آيه «'''الله خالق كل شى ء'''» و آيه «'''ان الله على كل شى ء قدير'''»
اين است معناى توحيد قرآن، و دليل بر آن از جهت لفظ، آياتى است نظير آيه: «ألَا لَهُ الخَلقُ وَ الأمرُ»، و آيه: «أنَّ القُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً»، و آيه: «اللهُ خَالِقُ كُلِّ شَئٍ»، و آيه: «إنَّ اللهَ عَلَى كُلِّ شَئٍ قَدِيرٌ».


و دليل بر آنچه در معناى نفى و اثبات در آيه گفته شد (آيا جمله «'''جز خدا كسى طير را در فضا نگه نمى دارد'''» با سببيت اسباب طبيعى منافات دارد يا نه ) كلمه مسخرات است ، چون تسخير وقتى محقق مى شود كه (مسخر) سببى ديگر را مجبور در كارى كند كه او مى خواهد، پس خود همين كلمه دلالت دارد بر اينكه مقهور، خود نوعى از سببيت طبيعى را دارد.
و دليل بر آنچه در معناى نفى و اثبات در آيه گفته شد (آيا جمله «جز خدا كسى طير را در فضا نگه نمى دارد»، با سببيت اسباب طبيعى منافات دارد، يا نه)، كلمۀ «مُسَخَّرَات» است. چون تسخير وقتى محقق مى شود كه (مسخّر)، سببى ديگر را مجبور در كارى كند كه او مى خواهد. پس خود همين كلمه دلالت دارد بر اين كه مقهور، خود نوعى از سببيت طبيعى را دارد.
<span id='link310'><span>
<span id='link310'><span>
==پرواز مرغان در آسمان يكى از آيات الهى است ==
==پرواز مرغان در آسمان يكى از آيات الهى است ==
و پرواز مرغان در جو آسمان در حقيقت عجيب تر از ايستادن انسان در زمين نيست پس همه بطور مساوى منتهى به صنع خداى تعالى است ، چيزى كه هست انسان نسبت به پاره اى چيزها انس و الفت گرفته و تا چشم گشوده آن را آنطور ديده و باعث شده كه قريحه جستجو و تحقيق و كنجكاويش نسبت به آن خمود گردد و از ديدن آن دچار هيچ شگفتى نشود ولى همين انسان وقتى به چيزى مخالف آنچه كه مانوس اوست برخورد آن را امرى استثنايى و غير عادى مى پندارد، و قهرا قريحه كنجكاويش به بحث و جستجو برانگيخته مى شود.
و پرواز مرغان در جو آسمان در حقيقت عجيب تر از ايستادن انسان در زمين نيست پس همه بطور مساوى منتهى به صنع خداى تعالى است ، چيزى كه هست انسان نسبت به پاره اى چيزها انس و الفت گرفته و تا چشم گشوده آن را آنطور ديده و باعث شده كه قريحه جستجو و تحقيق و كنجكاويش نسبت به آن خمود گردد و از ديدن آن دچار هيچ شگفتى نشود ولى همين انسان وقتى به چيزى مخالف آنچه كه مانوس اوست برخورد آن را امرى استثنايى و غير عادى مى پندارد، و قهرا قريحه كنجكاويش به بحث و جستجو برانگيخته مى شود.
۱۴٬۴۲۳

ویرایش