يس ٧٧

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ وَ لَمْ‌ يَرَ الْإِنْسَانُ‌ أَنَّا خَلَقْنَاهُ‌ مِنْ‌ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ‌ مُبِينٌ‌

ترجمه

آیا انسان نمی‌داند که ما او را از نطفه‌ای بی‌ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!

ترتیل:
ترجمه:
يس ٧٦ آیه ٧٧ يس ٧٨
سوره : سوره يس
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَوَلَمْ یَرَ؟»: (نگا: انعام / رعد / ، نحل / و ). «خَصِیمٌ مُبِینٌ»: (نگا: نحل / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۷۷ تا ۸۳:

ابن عباس و نیز مجاهد و عکرمة و عروة بن الزبیر و سدى گویند: که عاص ابن وائل استخوان پوسیده اى در دست گرفته، نزد پیامبر آمد و گفت: یا محمد آیا خداى تو این استخوان را بعد از آن که پوسیده است برمى انگیزاند؟

پیامبر فرمود: بلى، خداوند آن را برمى انگیزاند سپس تو را می‌میراند و بعد زنده مى گرداند سپس به دوزخ داخل می‌کند و بعد این آیات با آیه ۷۸ نازل گردید و مراد از انسان در آیه ۷۷ ابى بن خلف است.[۱]

و همچنین محمد بن محمد بعد از شش واسطه از سعید بن مینا و او از عده زیادى از اصحاب ما روایت کرده که طائفه قریش که از زمره آن‌ها عتبة بن ربیعة و ابى بن خلف و ولید بن مغیرة و عاص بن سعید بودند به حال اعتراض نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و ابى بن خلف از میان آن‌ها استخوان پوسیده اى در دست گرفت و آن را در حالتى که به باد می‌داد، گفت: یا محمد مى پندارى که خداى تو آن را زنده خواهد کرد؟ سپس آیات ۷۸ و ۷۹ نازل گردید.[۲]

و نیز حلبى از امام صادق علیه‌السلام موضوع ابى بن خلف را با گفتار وى نزد پیامبر روایت نموده و گوید: سپس آیه ۷۸ نازل شده است.[۳]

تفسیر


نکات آیه

۱ - خداوند انسان کافر را به دلیل اندیشه نکردن در چگونگى مبدأ پیدایش خود سرزنش کرده است. (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة) برداشت یاد شده از لحن سرزنش آمیز آیه شریفه به دست مى آید.

۲ - نطفه، مبدأ پیدایش و خمیرمایه آفرینش انسان است. (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة)

۳ - نطفه انسان، چیزى پست و بى ارزش (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة) برداشت یاد شده از آن جا است که تنکیر «نطفة» بر تحقیر دلالت دارد.

۴ - انکار معاد و ممکن ندانستن آن در عین آگاهى از مبدأ پیدایش انسان، امرى شگفت آور است. (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة) برداشت یاد شده از آن جا است که همزه در «أوَلم یر...» براى استفهام انکارى و تعجبى است. گفتنى است مخاطب آیه شریفه - به قرینه آیات بعد - منکران قیامت است.

۵ - آفرینش انسان از نطفه، دلیل و نشانه توانایى خداوند بر برپایى قیامت و زنده کردن انسان (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة) با توجه به آیات بعدى و نیز شأن نزول ها که این آیه و آیات بعدى را درباره فردى به نام «عاصب بنوائل» (از منکران معاد) دانسته است (مجمع البیان و دیگر تفاسیر)، برداشت یاد شده به دست مى آید.

۶ - خصومت و ستیزه جویى با خدا، از ویژگى هاى نوع انسان ها است. (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة فإذا هو خصیم) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که «الف» و «لامِ» «الإنسان» براى جنس و یا استغراق عرفى باشد نه براى عهد; چنان که برخى از مفسران آن را مربوط به فردى خاص به نام «عاصب بن وائل» دانسته اند.

۷ - کفر و انکار قیامت، خصومت و ستیزه جویى آشکار و روشن با خداوند است. (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة فإذا هو خصیم مبین)

۸ - خصومت و ستیزه جویى انسان با خدا، امرى شگفت آور و به دور از انتظار و شأن آدمى (فإذا هو خصیم مبین) برداشت بالا از «إذا»ى فجائیه - که براى امرى غیر منتظره به کار مى رود - استفاده شده است.

۹ - توجه انسان به مبدأ پیدایش خود، زمینه ساز ممکن دانستن معاد و تصدیق به آن (أوَلم یر الإنسن أنّا خلقنه من نطفة فإذا هو خصیم مبین) یادآورى مبدأ پیدایش انسان در شرایطى که آیه شریفه و آیات بعد، درصدد اثبات معاد و رد شبهه منکران قیامت است، گویاى برداشت یاد شده است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: انسان از نطفه ۲; خلقت انسان ۴، ۵; دشمنى انسان ۶، ۸; منشأ خلقت انسان ۲
  • ایمان: زمینه ایمان به معاد ۹
  • تعقل: تعقل در خلقت انسان ۱
  • خدا: دشمنى با خدا ۶، ۷; سرزنشهاى خدا ۱; شگفتى دشمنى با خدا ۸; نشانه هاى قدرت خدا ۵
  • خلقت: خلقت از نطفه ۵; منشأ خلقت ۳
  • ذکر: آثار ذکر خلقت انسان ۹
  • قیامت: آثار تکذیب قیامت ۷; دلایل قیامت ۵
  • کافران: سرزنش کافران ۱; عدم تعقل کافران ۱
  • کفر: آثار کفر ۷
  • مردگان: احیاى اخروى مردگان ۵
  • معاد: دلایل معاد ۵; شگفتى تکذیب معاد ۴
  • نطفه: بى ارزشى نطفه ۳; نقش نطفه ۲

منابع

  1. تفسیر ابن ابى حاتم و حاکم صاحب المستدرک.
  2. کتاب امالى از شیخ طوسى و کتاب امالى از شیخ مفید.
  3. تفسیر عیاشى.