يس ٣١
کپی متن آیه |
---|
أَ لَمْ يَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ |
ترجمه
يس ٣٠ | آیه ٣١ | يس ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَلَمْ یَرَوْا»: آیا ندیدهاند؟ مراد از دیدن در اینجا دانستن است (نگا: انعام / اعراف / . «الْقُرُونِ»: ملّتها و نژادها (نگا: انعام / یونس / ، اسراء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳ - ۳۲ سوره «يس»
- انذار و تبشير سیه دلان، برای اتمام حجت است
- وجه اين كه مشرکان در تكذيب پيامبران گفتند: «شما بشری مانند ما هستید»؟
- معناى جملۀ: «طَائِرُكُم مَعَكُم»، كه رسولان «ع»، به مكذّبان خود گفتند
- استدلال تفصيلى بر توحيد و نفى آلهه، در اين دو آيه
- مقصود از «جنت» در آيه، بهشت برزخی است، نه بهشت آخرت
- موارد استعمال وصف «اكرام شده»، در آيات قرآن
- حسرت بر مردمى است، كه رسولان الهى را استهزاء كردند
- بحث روايتى: روایاتی پیرامون فرستادگان حضرت عیسی«ع»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ «31»
آيا نديدند چه بسيار نسلهايى را كه قبل از آنان هلاك كرديم و آنان به سوى اين كفّار بر نمىگردند؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ (31)
بعد از آن در مقام تهديد فرمايد:
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا: آيا ندانستند منكرين و مخالفين چه بسيار هلاك كرديم، قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ: پيش از ايشان از اهل روزگارها و مشاهده نكردند،
جلد 11 - صفحه 74
أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ: بدرستى كه هلاك شدگان بسوى ايشان باز نمىگردند، يعنى به دنيا معاودت نمىكنند، پس چرا عبرت نمىگيرند به آنها و حال آنها را به خود قياس نمىكنند و حذر ننمايند از آنكه عذاب و عقوبتى كه به سبب عناد و انكار بر ايشان نازل شد نيز واقع شود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما أَنْزَلْنا عَلى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ «28» إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ «29» يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (30) أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ (31) وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (32)
وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ (33) وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ (34) لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ (35)
ترجمه
و فرو نفرستاديم بر قومش بعد از او لشگرى از آسمان و نبوديم فرو فرستندگان
نبود آن مگر يك فرياد پس آنگاه بودند خاموششدگان
اى دريغ بر بندگان نمىآيد آنها را پيغمبرى مگر آنكه هستند كه بآن استهزاء ميكنند
آيا نديدند كه چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از قرنها كه آنها بسويشان برنميگردند
و نيستند همگى مگر جماعتيكه نزد ما حاضر كرده شدگانند
و دليلى است براى آنها زمين مرده كه زنده كرديم آنرا و بيرون آورديم از آن دانهئى پس از آن ميخورند
و قرار داديم در آن باغهائى از خرما بنان و انگورها و روان كرديم در آن از چشمهها
تا بخورند از ميوه آن و آنچه ساخت آنرا دستهاشان آيا پس شكر نميكنند.
تفسير
بعد از قتل اهل انطاكيه حبيب نجّار را به تفصيلى كه در آيات سابقه ذكر شد آنها مورد غضب الهى شدند چنانچه ميفرمايد و نازل ننموديمبر قوم
جلد 4 صفحه 405
او بعد از او لشگرى از آسمان براى هلاك آنها اگرچه ميفرستيم براى هلاك دشمنان تو در جنگ بدر و غيره از مواقع لازمه براى عظمت مقام تو چون بنا نداشتيم ما در امور غير مهمّه لشگرى از آسمان بفرستيم براى كمك بندگان يا عذاب آنها اگر كلمه ما در ما كنّا نافيه باشد و اگر موصوله باشد مراد آنستكه نه لشگرى فرستاديم نه چيزى از چيزهائى كه بر امم سابقه فرستاديم از قبيل سنگريزه و باران شديد و باد سوزان نبود آنچه فرستاديم مگر يك نعره و فرياد جبرئيل كه فورا آتش فتنه وجود آنها را خاموش و مانند خاكستر كرد و باين سهولت كار تمامشان خاتمه يافت اى حسرت و ندامت و افسوس و دريغ بر حال بندگان خدا بيا كه بجا و محلّ است آمدن تو چون هيچ پيغمبرى نيامد براى هدايت و ارشاد آنها مگر آنكه باو استهزاء و سخريّه مينمودند و اذيّت و آزارش ميكردند و حقيقتا جاى تأسف است بر حال كسانيكه مر شد و ناصح مشفق خودشان را كه غرض و طمعى ندارد جز خير دنيا و آخرت آنها مسخره نمايند و تمام ملائكه و اهل ايمان بحال آنها تأسف خوردند آيا اين كفّار مكّه نمىبينند كه چه بسيار از اهل اعصار سابقه بودند كه ما آنها را بعذابهاى گوناگون هلاك نموديم و نمىبينند كه آنها ديگر بدنيا برنمىگردند نزد آنها و نيستند همگى مگر دسته و جماعتى كه نزد ما حاضر كرده ميشوند و لما بتخفيف نيز قرائت شده و بنابراين كلمه ان مخفّفه از مثقّله است و ما زائده براى تأكيد يعنى بدرستيكه همه اجماعا نزد ما حاضر شدگانند و مقصود در روز قيامت است و بقرائت مشهوران نافيه لمّا بمعناى الّا است و چون ذكر قيامت بميان آمد باز خداوند استدلال بر آن نموده كه يكى از ادلّه دالّه بر چنين روزى و امكان آن براى خداوند آنستكه زمين مرده را كه مدّتها است بىآب و گياه مانده ما بوسيله باران رحمت خود احياء مينمائيم و بيرون ميآوريم از آن حبّ گندم و جو و ساير حبوبات را كه از آن ارتزاق مينمائيد و خلق نموديم ما در آنزمين باغهائى از درختان خرما و انگور كه در عربستان بسيار و منافع آندو بيشمار است و منفجر نموديم در آن اراضى يا آن باغات چشمههاى آب روان را براى آنكه بندگان بخورند از ميوه هر يك از آن درختها يا آنچه ذكر شد و چيزهائى كه بدست خودشان از آنها عمل ميآورند از قبيل شيره و سركه و دوشاب
جلد 4 صفحه 406
و غيرها اگر ما در و ما عملته موصوله باشد و اگر نافيه باشد مراد آنستكه ما از زمين اين قبيل درختان بيرون ميآوريم با آنكه مردم بدست خودشان آنها را ننشانده باشند و زحمتى براى بدست آوردن ميوه آن نكشيده باشند پس آيا سزاوار نيست كه شكر نعمتهاى چنين خداوند بخشنده مهربانى را بجا آورند و غير او را ستايش ننمايند و آيا سزاوار است كه شكر نكنند با چنين نعمتهاى بىزحمتى كه براى آنها تهيّه فرموده و بايد بدانند همانطور كه از زمين مرده نباتات زنده را بوجود آورد بوسيله باران ميتواند از خاك مرده حيوانات زنده را بيرون آورد بوسيله بارانيكه حكم منى را دارد در جذب ذرّات متفرّقه از ابدان پوسيده شده در خاك كه مكرّر ذكر شده است و افاضه روح بآن و از حضرت سجاد يا حسرة العباد بطريق اضافه براى افاده اختصاص آن به بندگان نقل قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم يَرَوا كَم أَهلَكنا قَبلَهُم مِنَ القُرُونِ أَنَّهُم إِلَيهِم لا يَرجِعُونَ (31)
آيا اينکه مشركين و كفّار نميبينند و درك نميكنند که بسياري را از كفّار و مشركين از پيش از اينها ما هلاك كرديم محقّقا آنها بسوي اينها ديگر بر نميگردند.
أَ لَم يَرَوا رؤيت در اينجا بمعني درك است يعني آيا درك نميكنند و فكر نميكنند و تأمل و تدبر ندارند كَم أَهلَكنا قَبلَهُم مِنَ القُرُونِ قوم نوح که به غرق هلاك شدند، عاد قوم هود که به باد هلاك شدند، ثمود قوم صالح که بصاعقه هلاك شدند قوم شعيب بصيحه هلاك شدند، قوم لوط بخسف و امطار حجاره هلاك شدند، فرعونيان به غرق هلاك شدند، قوم ابرهه بحجاره ابابيل هلاك شدند، همين اهل انطاكيّه به صيحه واحده هلاك شدند و غير اينها آيا فكر نميكنند که سبب هلاكت آنها چه بوده همين شرك و كفر و تكذيب انبياء و طغيان و فساد که اينها هم دارند آيا نميترسند که به همين نوع عذابها اينها هم گرفتار شوند آيا بخود نميآيند!
أَنَّهُم إِلَيهِم لا يَرجِعُونَ يعني پس از هلاكت ديگر بدنيا بر نگشتند تا قيامت که تمام بر ميگردند براي جزاء.
(سؤال) چه بسيار مواردي داريم که از آيات و اخبار استفاده ميشود که برگشتند مثل عزيز که ميفرمايد أَو كَالَّذِي مَرَّ عَلي قَريَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلي عُرُوشِها قالَ أَنّي يُحيِي هذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها- الي قوله تعالي- وَ انظُر إِلَي العِظامِ كَيفَ نُنشِزُها ثُمَّ نَكسُوها لَحماً- الايه بقره آيه 261 و مثل هفتاد نفر که موسي براي ميقات برد وَ اختارَ مُوسي قَومَهُ سَبعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَلَمّا أَخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ- الآيه اعراف آيه 154 وَ إِذ قُلتُم يا مُوسي لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتّي نَرَي اللّهَ جَهرَةً فَأَخَذَتكُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنتُم
جلد 15 - صفحه 70
تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثناكُم مِن بَعدِ مَوتِكُم لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ بقره آيه 51 و 52 و مثل احياء عيسي موتي را و همچنين پيغمبر و ائمّه (ع) و در دوره ظهور و دوره رجعت.
(جواب) در آيه ندارد که هر که مرد به دنيا بر نميگردد ميفرمايد چه بسيار آنهم قرون قبل را فرمود مربوط به زمان بعد نيست بالاخص اينها ازمنه آتيه را که مشاهده نكردهاند بلكه قبول هم ندارند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 31)- غفلت دائم: در این آیه با توجه به بحثی که در آیه قبل در باره غفلت مستمر گروه عظیمی از مردم جهان در طول اعصار و قرون پیشین گذشت، میفرماید: «آیا آنها ندیدند که ما افراد زیادی از قرون و اقوام پیشین از آنها را (بر اثر
ج4، ص92
طغیان و ظلمشان) به هلاکت رساندیم»؟! (أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ).
اینها نخستین گروه نیستند، اقوام سرکش دیگری در این جهان زندگی میکردند، و سرنوشت دردناک آنها که بر صفحات تاریخ ثبت است و آثار غم انگیزشان که در ویرانههای شهرهای آباد آنها بر جای مانده در برابر چشم آنها قرار دارد، آیا این مقدار برای درس عبرت کافی نیست؟! در پایان آیه میافزاید: «آنها هرگز به سوی ایشان بازگشت نمیکنند» (أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ). یعنی مصیبت بزرگ اینجاست که امکان بازگشت به دنیا و جبران گناهان و بدبختیهای گذشته را ندارند، چنان پلها در پشت سر آنان ویران گشته که بازگشتشان هرگز ممکن نیست!
نکات آیه
۱ - خداوند، بسیارى از اقوام پیشین را به سبب کفر و استهزاى پیامبران الهى نابود کرد. (کانوا به یستهزءون . ألم یروا کم أهلکنا قبلهم من القرون)
۲ - کافران و مشرکانِ صدراسلام، به دلیل عبرت نگرفتن از سرنوشت هلاکت بار کافران پیش از خود، مورد سرزنش خدا قرار گرفتند. (ألم یروا کم أهلکنا قبلهم من القرون)
۳ - اقوام عذاب شده و به هلاکت رسیده، هرگز زنده نشده و به دنیا باز نخواهند گشت. (أنّهم إلیهم لایرجعون)
۴ - سرنوشت کافران هلاک شده گذشته، مایه عبرت و پندآموزى است. (ألم یروا کم أهلکنا قبلهم من القرون أنّهم إلیهم لایرجعون)
۵ - لزوم مطالعه و کنکاش در سرنوشت اقوامِ عذاب شده و به هلاکت رسیده تاریخ (ألم یروا کم أهلکنا قبلهم من القرون أنّهم إلیهم لایرجعون) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه درصدد تشویق مردم به مطالعه و دقت در سرنوشت اقوام عذاب شده پیشین و عبرت گرفتن و درس آموختن از آن است.
موضوعات مرتبط
- اقوام پیشین: آثار استهزاهاى اقوام پیشین ۱; آثار کفر اقوام پیشین ۱; تاریخ اقوام پیشین ۱; عبرت از فرجام اقوام پیشین ۲، ۴; عوامل هلاکت اقوام پیشین ۱; مطالعه سرنوشت اقوام پیشین ۵
- انبیا: آثار استهزاى انبیا ۱
- بازگشت به دنیا: استحاله بازگشت به دنیا ۳
- خدا: سرزنشهاى خدا ۲
- عبرت: عوامل عبرت ۲، ۴
- عذاب: احیاى اهل عذاب ۳; عبرت از اهل عذاب ۴
- کافران: سرزنش کافران صدراسلام ۲; عبرت ناپذیرى کافران صدراسلام ۲
- مشرکان: سرزنش مشرکان صدراسلام ۲; عبرت ناپذیرى مشرکان صدراسلام ۲
منابع