نتایج جستجو

«حَىّ» از مادّه «حیات» به معناى زندگى است، و این واژه مانند هر صفت مشبّهه دیگر، دلالت بر دوام و ثبات دارد و بدیهى است که حیات در خداوند حیات حقیقى است; چرا

شامل این کلمه «حَیَّوک» از مادّه «تحیت» در اصل از «حیات» گرفته شده، و به معناى دعا کردن براى سلامت و حیات دیگرى است. حيى‌ (۱۸۴ بار) ک‌ (۱۴۷۸ بار) وَ جَاءُوک

ایمان ۳ بازگشت به خدا: ۷، ۸ تفکر: آثار تفکر در حیات ۳; آثار تفکر در مرگ ۳ حیات: حیات اخروى ۸; منشأ حیات ۲ خدا: افعال خدا ۱; دلایل خدا شناسى ۲; عزّت خدا

۸; زمینه توحید ۱۲ جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱ حیات: استمرار حیات ۲، ۳; زمینه استمرار حیات ۷; منشأ حیات ۱، ۴ خدا: آثار اراده خدا ۴، ۵، ۶; آثار تدبیر خدا

و تدبیر او داراى آن نقش هستند. توحید: نشانه هاى توحید ربوبى ۲ حیات: عوامل حیات ۴; منشأ حیات ۱، ۳ خدا: آثار اراده خدا ۱، ۴; آثار قدرت خدا ۴; حاکمیت خدا ۳;

وسعت قدرت خدا ۱۶ زمین: حیات زمین ۱۷; عوامل حیات زمین ۳; منشأ احیاى زمین ۷، ۸، ۱۴; منشأ حیات زمین ۱; منشأ نشاط زمین ۱; نشانه هاى حیات زمین ۱۱; نقش احیاى زمین

تکلیف ۴ حسرت: موانع حسرت اخروى ۱۱ حیات: ارزش حیات دنیوى ۹; حقیقت حیات دنیوى ۹; عوامل پوچى حیات دنیوى ۱; موجبات حیات برتر اخروى ۵ خدا: سرزنشهاى خدا ۹ دنیا:

بهشتیان: ۱ جهاد: پاداش جهاد ۲; پاداش جهاد مالى ۲ حیات: حیات جاودان ۱; خیریت حیات جاودان ۴; موجبات حیات جاودان ۲ خیر: موارد خیر ۴ رستگارى: رستگارى بزرگ ۷;

و کشتزارهای فراوان در) آن، (دوباره جان و) حیات می‌بخشد. بی‌گمان در این (کار باراندن و رویاندن و موات و حیات) دلیل روشنی (بر وجود مدبّر حکیم) است برای آنان

مِنْها تُخْرَجُونَ) تفسیر آیات ۱- زمین عرصه حیات و مرگ آدمیان (قال فیها تحبون و فیها تموتون) ۲- زمین، عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست. (قال فیها تحیون و فیها

انسان : عوامل حیات انسان ۷ ایمان: ایمان به ربوبیت خدا ۱۰ باران: فواید باران ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ چهارپایان: فواید چهارپایان ۷ حیات: عوامل حیات ۱ خدا: مجارى اراده

موتها) تفریع حیات زمین بر نزول باران از آسمان، مى تواند بیانگر اهمیت محورى و اساسى آن در حیات تمامى پهنه زمین و بهره مندى تمام عرصه حیات نباتى و حیوانى

۶; منشأ تجدید حیات انسان ۲ برهان: ارزش برهان ۱۴; برهان نظم ۷ توحید: توحید در خالقیت ۲; توحید عبادى ۸; دلایل توحید ربوبى ۷ حیات: منشأ حیات ۱ خدا: افعال خدا

کلمه «حیوان» (بر وزن ضربان) به اعتقاد جمعى از مفسران و ارباب لغت، به معناى حیات است (معناى مصدرى دارد). این کلمه در اصل از «حى» گرفته شده و «حییان» بوده

معتقدند که منظور از «رادِفَه» اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانى است که نفخه حیات، رستاخیز و بازگشت به زندگى جدید است. ردف‌ (۳ بار) ال قُلُوب يَوْمَئِذ تَتْبَعُهَا

آفرینش ۴ تعقل: تعقل در چرخه حیات ۸; تعقل در زوال موجودات ۸; سرزنش عدم تعقل ۱ جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲ حیات: منشأ حیات ۵ خدا: آثار جهل به قدرت خدا

انسان ها ۱، ۲; عوامل حیات انسان ها ۵، ۶ ایمان: آثار ایمان ۵ تشبیهات قرآن: تشبیه به مؤمنان ۷; تشبیه کافران ۷ حیات: عوامل مؤثر در حیات ۸ خدا: حتمیت وعده هاى

و در اینجا اشاره به «نفخه دوم صور» است، همان صیحه عظیمى که صیحه بیدارى و حیات مى باشد، و همگان را زنده کرده، به عرصه محشر دعوت مى کند. صخخ‌ (۱ بار) [عبس:33-34]

پاداش: تساوى در پاداش ۳; مراتب پاداش هاى اخروى ۷ حیات: جاودانگى حیات اخروى ۱; حیات جسمانى اخروى ۵; حیات معنوى اخروى ۵ خدا: آثار رضایت خدا ۱۲; اهمیّت رضایت

متخلفان از جهاد ۳; عوامل سستى در جهاد ۶; ملاکهاى وجوب جهاد ۲ حیات: ارزش حیات دنیوى ۱۰; برترى حیات اخروى ۱۰ خدا: سرزنشهاى خدا ۳، ۹ دنیا: ترجیح دنیا بر آخرت