۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۶}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۲۱: | خط ۲۳: | ||
==آيات ۱ - ۱۰، سوره واقعه == | ==آيات ۱ - ۱۰، سوره واقعه == | ||
سوره واقعه مكى است و هفتاد و شش آيه دارد | سوره واقعه مكى است و هفتاد و شش آيه دارد | ||
بِسمِ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | ||
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ(۱) | إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ(۱) | ||
لَيْس لِوَقْعَتهَا كاذِبَةٌ(۲) | لَيْس لِوَقْعَتهَا كاذِبَةٌ(۲) | ||
خَافِضةٌ | خَافِضةٌ رَّافِعَةٌ(۳) | ||
إِذَا | إِذَا رُجَّتِ الاَرْض رَجًّا(۴) | ||
وَ بُستِ الْجِبَالُ | وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا(۵) | ||
فَكانَت هَبَاءً | فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا(۶) | ||
وَ كُنتُمْ أَزْوَجاً ثَلَثَةً(۷) | وَ كُنتُمْ أَزْوَجاً ثَلَثَةً(۷) | ||
فَأَصحَب الْمَيْمَنَةِ مَا أَصحَب الْمَيْمَنَةِ(۸) | فَأَصحَب الْمَيْمَنَةِ مَا أَصحَب الْمَيْمَنَةِ(۸) | ||
وَ أَصحَب | وَ أَصحَب المَْشئَمَةِ مَا أَصحَب المَْشئَمَةِ(۹) | ||
وَ السبِقُونَ السبِقُونَ(۱۰) | وَ السبِقُونَ السبِقُونَ(۱۰) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
خط ۵۸: | خط ۶۰: | ||
ولى بعضى ديگر گفته اند: كلمه مذكور همان اسم فاعل است ، چيزى كه هست در اينجا صفتى است براى موصوفى كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ليس لوقعتها قضيه كاذبة '''» مى باشد، يعنى براى وقوع قيامت هيچ عامل كه اقتضاى دروغ شدنش را داشته باشد و آن را دروغ كند وجود ندارد. | ولى بعضى ديگر گفته اند: كلمه مذكور همان اسم فاعل است ، چيزى كه هست در اينجا صفتى است براى موصوفى كه حذف شده ، و تقدير كلام «'''ليس لوقعتها قضيه كاذبة '''» مى باشد، يعنى براى وقوع قيامت هيچ عامل كه اقتضاى دروغ شدنش را داشته باشد و آن را دروغ كند وجود ندارد. | ||
معناى اينكه در وصف قيامت فرمود: «'''خافضة رافعة '''» | معناى اينكه در وصف قيامت فرمود: «'''خافضة رافعة '''» | ||
خَافِضةٌ | خَافِضةٌ رَّافِعَةٌ | ||
اين دو كلمه دو خبر است براى ضميرى كه به واقعه بر مى گردد، و تقدير كلام «'''هى خافضة وهى رافعة '''» است ، يعنى قيامت خافض و رافع است . و خفض درست معناى خلاف رفع را مى دهد، و اما اين كه به چه حساب قيامت پايين آورنده و بالا برنده است بايد گفت كه : اين تعبير كنايه است از اين كه قيامت نظام عالم را زير و رو مى كند، مثلا باطن دلها را كه در دنيا پنهان بود ظاهر مى كند، و آثار اسباب كه در دنيا ظاهر بود، همه مى دانستند آب چه اثرى و آتش چه اثرى دارد، در قيامت پنهان مى شود، يعنى اسباب كلى از اثر مى افتد، و روابط جارى ميان اسباب و مسببات به كلى قطع مى گردد، در دنيا جمعى داراى عزت بودند، و آنان اهل كفر و فسق بودند، كه عزتشان همه جا ظاهر بود، و همچنين جمعى ديگر يعنى اهل تقوا ذلتشان هويدا بود، | اين دو كلمه دو خبر است براى ضميرى كه به واقعه بر مى گردد، و تقدير كلام «'''هى خافضة وهى رافعة '''» است ، يعنى قيامت خافض و رافع است . و خفض درست معناى خلاف رفع را مى دهد، و اما اين كه به چه حساب قيامت پايين آورنده و بالا برنده است بايد گفت كه : اين تعبير كنايه است از اين كه قيامت نظام عالم را زير و رو مى كند، مثلا باطن دلها را كه در دنيا پنهان بود ظاهر مى كند، و آثار اسباب كه در دنيا ظاهر بود، همه مى دانستند آب چه اثرى و آتش چه اثرى دارد، در قيامت پنهان مى شود، يعنى اسباب كلى از اثر مى افتد، و روابط جارى ميان اسباب و مسببات به كلى قطع مى گردد، در دنيا جمعى داراى عزت بودند، و آنان اهل كفر و فسق بودند، كه عزتشان همه جا ظاهر بود، و همچنين جمعى ديگر يعنى اهل تقوا ذلتشان هويدا بود، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۹۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۱۹۷ </center> | ||
ولى در قيامت اثر از عزت كفار و فساق و نشانه اى از ذلت متقين نمى ماند. | ولى در قيامت اثر از عزت كفار و فساق و نشانه اى از ذلت متقين نمى ماند. | ||
إِذَا | إِذَا رُجَّتِ الاَرْض رَجًّا | ||
كلمه «'''رج '''» كه از ماده «'''راء، جيم ، جيم '''» است ، به معناى تكان دادن به شدت چيزى است ، و در اين آيه منظور از آن زلزله قيامت است ، كه خداى سبحان در آيه «'''ان زلزله الساعة شى ء عظيم '''» آن را بس عظيم توصيف كرده ، در خود آيه مورد بحث نيز با آوردن كلمه «'''رجا'''» همين عظمت را فهمانده ، چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افاده اينگونه نكته ها است (وقتى مى گويى : من فلان كس را زدم و چه زدنى معنايش است كه نحوه زدنم طورى بود كه ديگر قابل بيان نيست ) در آيه مورد بحث نيز مى فرمايد: چون زمين زلزله مى شود زلزله اى كه شدتش قابل وصف نيست ، و جمله مورد بحث بدل از جمله «'''اذا وقعت الواقعة '''»، و يا عطف بيان براى آن است ، به هر حال در مقام توضيح آن است . | كلمه «'''رج '''» كه از ماده «'''راء، جيم ، جيم '''» است ، به معناى تكان دادن به شدت چيزى است ، و در اين آيه منظور از آن زلزله قيامت است ، كه خداى سبحان در آيه «'''ان زلزله الساعة شى ء عظيم '''» آن را بس عظيم توصيف كرده ، در خود آيه مورد بحث نيز با آوردن كلمه «'''رجا'''» همين عظمت را فهمانده ، چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افاده اينگونه نكته ها است (وقتى مى گويى : من فلان كس را زدم و چه زدنى معنايش است كه نحوه زدنم طورى بود كه ديگر قابل بيان نيست ) در آيه مورد بحث نيز مى فرمايد: چون زمين زلزله مى شود زلزله اى كه شدتش قابل وصف نيست ، و جمله مورد بحث بدل از جمله «'''اذا وقعت الواقعة '''»، و يا عطف بيان براى آن است ، به هر حال در مقام توضيح آن است . | ||
وَ بُستِ الْجِبَالُ | وَ بُستِ الْجِبَالُ بَسًّا فَكانَت هَبَاءً مُّنبَثًّا | ||
اين آيه عطف است بر كلمه «'''رجت '''»، و كلمه «'''بس '''» - با تشديد سين - به معناى خرد كردن است ، يعنى جسمى راداراى حجمى بوده آنقدر بكوبى تا مانند آرد به صورت ذراتى در آيد. | اين آيه عطف است بر كلمه «'''رجت '''»، و كلمه «'''بس '''» - با تشديد سين - به معناى خرد كردن است ، يعنى جسمى راداراى حجمى بوده آنقدر بكوبى تا مانند آرد به صورت ذراتى در آيد. | ||
بعضى هم گفته اند: كلمه «'''بس '''» به معناى به راه انداختن چيزى است ، در حقيقت «'''بس جبال '''»، همان معنايى را مى رساند كه آيه شريفه «'''و سيرت الجبال '''» مى رساند. | بعضى هم گفته اند: كلمه «'''بس '''» به معناى به راه انداختن چيزى است ، در حقيقت «'''بس جبال '''»، همان معنايى را مى رساند كه آيه شريفه «'''و سيرت الجبال '''» مى رساند. | ||
خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
و اين كه بعضى از مفسرين ميمنه را به يمين يعنى دست راست معنا كرده و گفته اند: اصحاب ميمنة نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود، به خلاف ديگران ، تفسير صحيحى نيست ، براى اين كه در اين آيه در مقابل اصحاب ميمنة اصحاب مشئمه قرار گرفته ، و اگر ميمنه به معناى دست راست بود بايد در مقابلش اصحاب ميسره يعنى طرف دست چپ قرار گيرد، همچنان كه در آيات بعدى در مقابل اصحاب يمين اصحاب شمال آمده ، و نادرستى اين تفسير روشن است . | و اين كه بعضى از مفسرين ميمنه را به يمين يعنى دست راست معنا كرده و گفته اند: اصحاب ميمنة نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود، به خلاف ديگران ، تفسير صحيحى نيست ، براى اين كه در اين آيه در مقابل اصحاب ميمنة اصحاب مشئمه قرار گرفته ، و اگر ميمنه به معناى دست راست بود بايد در مقابلش اصحاب ميسره يعنى طرف دست چپ قرار گيرد، همچنان كه در آيات بعدى در مقابل اصحاب يمين اصحاب شمال آمده ، و نادرستى اين تفسير روشن است . | ||
كلمه «'''ما'''» در جمله «'''ما اصحاب الميمنة '''» استفهامى است ، و مبتدايى است كه خبرش جمله «'''اصحاب الميمنة '''» است ، و مجموع جمله خبر است براى جمله «'''فاصحاب الميمنة '''»، و منظور ازاستفهام بزرگداشت و تعظيم شاءن ايشان است . | كلمه «'''ما'''» در جمله «'''ما اصحاب الميمنة '''» استفهامى است ، و مبتدايى است كه خبرش جمله «'''اصحاب الميمنة '''» است ، و مجموع جمله خبر است براى جمله «'''فاصحاب الميمنة '''»، و منظور ازاستفهام بزرگداشت و تعظيم شاءن ايشان است . | ||
وَ أَصحَب | وَ أَصحَب المَْشئَمَةِ مَا أَصحَب المَْشئَمَةِ | ||
كلمه «'''مشئمه '''» مانند كلمه «'''شوم '''» - ضمه شين و سكون همره - مصدر است ، همان طور كه ميمنه مانند كلمه «'''يمن '''» مصدر است ، و ميمنه و مشئمه به معناى سعادت و شقاوت است . | كلمه «'''مشئمه '''» مانند كلمه «'''شوم '''» - ضمه شين و سكون همره - مصدر است ، همان طور كه ميمنه مانند كلمه «'''يمن '''» مصدر است ، و ميمنه و مشئمه به معناى سعادت و شقاوت است . | ||
معناى «'''السابقون السابقون '''» | معناى «'''السابقون السابقون '''» | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۲۱: | ||
<span id='link145'><span> | <span id='link145'><span> | ||
==آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه == | ==آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه == | ||
أُولَئك | أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ(۱۱) | ||
فى | فى جَنَّتِ النَّعِيمِ(۱۲) | ||
ثُلَّةٌ مِّنَ الاَوَّلِينَ(۱۳) | |||
وَ قَلِيلٌ | وَ قَلِيلٌ مِّنَ الاَخِرِينَ(۱۴) | ||
عَلى سرُرٍ | عَلى سرُرٍ مَّوْضونَةٍ(۱۵) | ||
مُّتَّكِئِينَ عَلَيهَا مُتَقَبِلِينَ(۱۶) | |||
يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ | يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ(۱۷) | ||
بِأَكْوَابٍ وَ أَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ | بِأَكْوَابٍ وَ أَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ(۱۸) | ||
لا | لا يُصدَّعُونَ عَنهَا وَ لا يُنزِفُونَ(۱۹) | ||
وَ فَكِهَةٍ | وَ فَكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيرُونَ(۲۰) | ||
وَ لحَْمِ طيرٍ | وَ لحَْمِ طيرٍ مِّمَّا يَشتهُونَ(۲۱) | ||
وَ حُورٌ عِينٌ(۲۲) | وَ حُورٌ عِينٌ(۲۲) | ||
كَأَمْثَلِ | كَأَمْثَلِ اللُّؤْلُو الْمَكْنُونِ(۲۳) | ||
جَزَاءَ بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۲۴) | جَزَاءَ بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ(۲۴) | ||
لا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً(۲۵) | لا يَسمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً(۲۵) | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۹: | ||
وَ أَصحَب الْيَمِينِ مَا أَصحَب الْيَمِينِ(۲۷) | وَ أَصحَب الْيَمِينِ مَا أَصحَب الْيَمِينِ(۲۷) | ||
فى سِدْرٍ مخْضودٍ(۲۸) | فى سِدْرٍ مخْضودٍ(۲۸) | ||
وَ طلْحٍ | وَ طلْحٍ مَّنضودٍ(۲۹) | ||
وَ | وَ ظِلٍّ ممْدُودٍ(۳۰) | ||
وَ مَاءٍ | وَ مَاءٍ مَّسكُوبٍ(۳۱) | ||
وَ فَكِهَةٍ كَثِيرَةٍ(۳۲) | وَ فَكِهَةٍ كَثِيرَةٍ(۳۲) | ||
لا مَقْطوعَةٍ وَ لا ممْنُوعَةٍ(۳۳) | لا مَقْطوعَةٍ وَ لا ممْنُوعَةٍ(۳۳) | ||
وَ فُرُشٍ | وَ فُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ(۳۴) | ||
إِنَّا أَنشأْنَهُنَّ إِنشاءً(۳۵) | |||
فجَعَلْنَهُنَّ أَبْكاراً(۳۶) | |||
عُرُباً أَتْرَاباً(۳۷) | عُرُباً أَتْرَاباً(۳۷) | ||
لاَصحَبِ الْيَمِينِ(۳۸) | لاَصحَبِ الْيَمِينِ(۳۸) | ||
ثُلَّةٌ مِّنَ الاَوَّلِينَ(۳۹) | |||
وَ | وَ ثُلَّةٌ مِّنَ الاَخِرِينَ(۴۰) | ||
وَ أَصحَب الشمَالِ مَا أَصحَب الشمَالِ(۴۱) | وَ أَصحَب الشمَالِ مَا أَصحَب الشمَالِ(۴۱) | ||
فى سمُومٍ وَ حَمِيمٍ(۴۲) | فى سمُومٍ وَ حَمِيمٍ(۴۲) | ||
وَ | وَ ظِلٍّ مِّن يحْمُومٍ(۴۳) | ||
لا بَارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ(۴۴) | لا بَارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ(۴۴) | ||
إِنهُمْ كانُوا قَبْلَ ذَلِك مُترَفِينَ(۴۵) | إِنهُمْ كانُوا قَبْلَ ذَلِك مُترَفِينَ(۴۵) | ||
وَ كانُوا | وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلى الحِْنثِ الْعَظِيمِ(۴۶) | ||
وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ ئذَا مِتْنَا وَ | وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ ئذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً وَ عِظماً أَ ءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ(۴۷) | ||
أَ وَ ءَابَاؤُنَا | أَ وَ ءَابَاؤُنَا الاَوَّلُونَ(۴۸) | ||
قُلْ | قُلْ إِنَّ الاَوَّلِينَ وَ الاَخِرِينَ(۴۹) | ||
لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقَتِ يَوْمٍ | لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقَتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۵۰) | ||
ثمَّ إِنَّكُمْ أَيهَا الضالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ(۵۱) | |||
لاَكلُونَ مِن شجَرٍ | لاَكلُونَ مِن شجَرٍ مِّن زَقُّومٍ(۵۲) | ||
فَمَالِئُونَ مِنهَا الْبُطونَ(۵۳) | فَمَالِئُونَ مِنهَا الْبُطونَ(۵۳) | ||
فَشرِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ | فَشرِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الحَْمِيمِ(۵۴) | ||
فَشرِبُونَ شرْب | فَشرِبُونَ شرْب الهِْيمِ(۵۵) | ||
هَذَا نُزُلهُُمْ يَوْمَ | هَذَا نُزُلهُُمْ يَوْمَ الدِّينِ(۵۶) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۴ </center> | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۹: | ||
اين آيات حال و وضعى كه هر يك از آن سه طايفه در قيامت دارند شرح مى دهد. | اين آيات حال و وضعى كه هر يك از آن سه طايفه در قيامت دارند شرح مى دهد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۲۰۶ </center> | ||
أُولَئك | أُولَئك الْمُقَرَّبُونَ فى جَنَّتِ النَّعِيمِ | ||
اشاره با كلمه «'''اولئك '''» به سابقين است ، و جمله «'''اولئك المقربون '''» مبتدا و خبر، و جمله اى استينافى و ابتدايى است و ربطى به ما قبل ندارد. | اشاره با كلمه «'''اولئك '''» به سابقين است ، و جمله «'''اولئك المقربون '''» مبتدا و خبر، و جمله اى استينافى و ابتدايى است و ربطى به ما قبل ندارد. | ||
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: جمله مذكور كه مركب از مبتدا و خبر است ، خود خبرى است براى كلمه سابقون . | ولى بعضى از مفسرين گفته اند: جمله مذكور كه مركب از مبتدا و خبر است ، خود خبرى است براى كلمه سابقون . | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۳۶: | ||
در سابق هم مكرر گفتيم كه نعيم عبارت است از ولايت و جنت نعيم عبارت است از جنت ولايت ، و اين نكته با مطلب چند سطر قبل ما هم تناسب دارد كه گفتيم : «'''و اين همان داخل شدن به ولايت خدا است '''». | در سابق هم مكرر گفتيم كه نعيم عبارت است از ولايت و جنت نعيم عبارت است از جنت ولايت ، و اين نكته با مطلب چند سطر قبل ما هم تناسب دارد كه گفتيم : «'''و اين همان داخل شدن به ولايت خدا است '''». | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۴ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۱۶}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش