گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۷}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۹: خط ۴۱:
<span id='link241'><span>
<span id='link241'><span>
==آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه ==
==آيات ۱۲۷ - ۱۳۵ سوره طه ==
وَ كَذَلِك نجْزِى مَنْ أَسرَف وَ لَمْ يُؤْمِن بِئَايَتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَاب الاَخِرَةِ أَشدُّ وَ أَبْقَى (۱۲۷)
وَ كَذَلِك نجْزِى مَنْ أَسرَف وَ لَمْ يُؤْمِن بِئَايَتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَاب الاَخِرَةِ أَشدُّ وَ أَبْقَى (۱۲۷)
أَ فَلَمْ يهْدِ لهَُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يمْشونَ فى مَسكِنهِمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَتٍ لاُولى النُّهَى (۱۲۸)
أَ فَلَمْ يهْدِ لهَُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يمْشونَ فى مَسكِنهِمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَتٍ لاُولى النُّهَى (۱۲۸)
وَ لَوْ لا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَكانَ لِزَاماً وَ أَجَلٌ مُّسمًّى (۱۲۹)
وَ لَوْ لا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَكانَ لِزَاماً وَ أَجَلٌ مُّسمًّى (۱۲۹)
فَاصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ سبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك قَبْلَ طلُوع الشمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبهَا وَ مِنْ ءَانَاى الَّيْلِ فَسبِّحْ وَ أَطرَاف النهَارِ لَعَلَّك تَرْضى (۱۳۰)
فَاصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ سبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك قَبْلَ طلُوع الشمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبهَا وَ مِنْ ءَانَاى الَّيْلِ فَسبِّحْ وَ أَطرَاف النهَارِ لَعَلَّك تَرْضى (۱۳۰)
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْك إِلى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَجاً مِّنهُمْ زَهْرَةَ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّك خَيرٌ وَ أَبْقَى (۱۳۱)
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْك إِلى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَجاً مِّنهُمْ زَهْرَةَ الحَْيَوةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّك خَيرٌ وَ أَبْقَى (۱۳۱)
وَ أْمُرْ أَهْلَك بِالصلَوةِ وَ اصطبرْ عَلَيهَا لا نَسئَلُك رِزْقاً نحْنُ نَرْزُقُك وَ الْعَقِبَةُ لِلتَّقْوَى (۱۳۲)
وَ أْمُرْ أَهْلَك بِالصلَوةِ وَ اصطبرْ عَلَيهَا لا نَسئَلُك رِزْقاً نحْنُ نَرْزُقُك وَ الْعَقِبَةُ لِلتَّقْوَى (۱۳۲)
وَ قَالُوا لَوْ لا يَأْتِينَا بِئَايَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتهِم بَيِّنَةُ مَا فى الصحُفِ الاُولى (۱۳۳)
وَ قَالُوا لَوْ لا يَأْتِينَا بِئَايَةٍ مِّن رَّبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتهِم بَيِّنَةُ مَا فى الصحُفِ الاُولى (۱۳۳)
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْ لا أَرْسلْت إِلَيْنَا رَسولاً فَنَتَّبِعَ ءَايَتِك مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَ نخْزَى (۱۳۴)
وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْ لا أَرْسلْت إِلَيْنَا رَسولاً فَنَتَّبِعَ ءَايَتِك مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَ نخْزَى (۱۳۴)
قُلْ كلُّ مُّترَبِّصٌ فَترَبَّصوا فَستَعْلَمُونَ مَنْ أَصحَب الصرَطِ السوِى وَ مَنِ اهْتَدَى (۱۳۵)
قُلْ كلُّ مُّترَبِّصٌ فَترَبَّصوا فَستَعْلَمُونَ مَنْ أَصحَب الصرَطِ السوِى وَ مَنِ اهْتَدَى (۱۳۵)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
و هر كه زياده روى كرده و آيه هاى پروردگارش را باور نكرده چنين سزايش مى دهيم و عذاب آخرت سخت تر و پايدارتر است (۱۲۷)
و هر كه زياده روى كرده و آيه هاى پروردگارش را باور نكرده چنين سزايش مى دهيم و عذاب آخرت سخت تر و پايدارتر است (۱۲۷)
خط ۶۱: خط ۶۳:
بيان آيات
بيان آيات
اين آيات ، متفرقاتى است از وعد و وعيد، حجت و حكمت ، و تسليت خاطر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم )، كه همه آنها مربوط به آيات گذشته در اين سوره و نتيجه آنها است .
اين آيات ، متفرقاتى است از وعد و وعيد، حجت و حكمت ، و تسليت خاطر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم )، كه همه آنها مربوط به آيات گذشته در اين سوره و نتيجه آنها است .
وَ كَذَلِك نجْزِى مَنْ أَسرَف وَ لَمْ يُؤْمِن بِئَايَتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَاب الاَخِرَةِ أَشدُّ وَ أَبْقَى
وَ كَذَلِك نجْزِى مَنْ أَسرَف وَ لَمْ يُؤْمِن بِئَايَتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَاب الاَخِرَةِ أَشدُّ وَ أَبْقَى
كلمه ((اسراف ((، به معناى تجاوز از حد است ، و ظاهرا ((واو(( در و ((كذلك (( براى استيناف و از سر گرفتن سخن است ، نه عطف به ما قبل ، و اشاره (كذلك ) به گذشته است كه كسانى را كه از ذكر خدا اعراض نموده آيات او را فراموش كردند مواخذه مى كرد، چون عمل آنان نيز يكى از مصادق تجاوز از حد، يعنى تجاوز از حد عبوديت و كفر به آيات پروردگار است ،
كلمه ((اسراف ((، به معناى تجاوز از حد است ، و ظاهرا ((واو(( در و ((كذلك (( براى استيناف و از سر گرفتن سخن است ، نه عطف به ما قبل ، و اشاره (كذلك ) به گذشته است كه كسانى را كه از ذكر خدا اعراض نموده آيات او را فراموش كردند مواخذه مى كرد، چون عمل آنان نيز يكى از مصادق تجاوز از حد، يعنى تجاوز از حد عبوديت و كفر به آيات پروردگار است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۲۶ </center>
كه كيفرش كيفر همان كسى است كه آيات پروردگار خود را فراموش كند با اينكه خدا با وى عهد آن را بسته بود و عمدا از ياد او اعراض نمايد.
كه كيفرش كيفر همان كسى است كه آيات پروردگار خود را فراموش كند با اينكه خدا با وى عهد آن را بسته بود و عمدا از ياد او اعراض نمايد.
((و لعذاب الاءخره اشد و ابقى (( - يعنى عذاب آخرت از عذاب دنيا شديدتر و دائمى تر است ، براى اينكه عذاب آخرت محيط به باطن آدمى است آنطور كه محيط به ظاهر او است ، و نيز به خاطر اينكه براى آن آخرى نيست و دائمى است .
((و لعذاب الاءخره اشد و ابقى (( - يعنى عذاب آخرت از عذاب دنيا شديدتر و دائمى تر است ، براى اينكه عذاب آخرت محيط به باطن آدمى است آنطور كه محيط به ظاهر او است ، و نيز به خاطر اينكه براى آن آخرى نيست و دائمى است .
أَ فَلَمْ يهْدِ لهَُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يمْشونَ فى مَسكِنهِمْ...
أَ فَلَمْ يهْدِ لهَُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يمْشونَ فى مَسكِنهِمْ...
از ظاهر آيه چنين فهميده مى شود كه كلمه ((يهد(( معناى (يبين ) را متضمن باشد، و معنايش اين باشد كه : ((آيا طريق عبرت گرفتن و ايمان به آيات خداى را كثرت هلاكت ما برايشان بيان نكرد و اين همه قرون گذشته كه در آبادى هاى خود آمد و شد مى كردند، و اهل مكه در سفرهاى خود به مساكن عاد كه در احقاف يمن است ، و مساكن ثمود، و اصحاب ((ايكه ((، كه در شام است ، و مساكن قوم لوط كه در فلسطين است ، عبور كرده همه را ديده اند، كه چگونه هلاك كرديم ، اين همه صحنه ها طريق عبرت گيرى را براى آنان بيان ننمود؟ با اينكه ((ان فى ذلك لايات لاولى النهى (( در اين صحنه ها آيت هايى است براى صاحبان عقل ((
از ظاهر آيه چنين فهميده مى شود كه كلمه ((يهد(( معناى (يبين ) را متضمن باشد، و معنايش اين باشد كه : ((آيا طريق عبرت گرفتن و ايمان به آيات خداى را كثرت هلاكت ما برايشان بيان نكرد و اين همه قرون گذشته كه در آبادى هاى خود آمد و شد مى كردند، و اهل مكه در سفرهاى خود به مساكن عاد كه در احقاف يمن است ، و مساكن ثمود، و اصحاب ((ايكه ((، كه در شام است ، و مساكن قوم لوط كه در فلسطين است ، عبور كرده همه را ديده اند، كه چگونه هلاك كرديم ، اين همه صحنه ها طريق عبرت گيرى را براى آنان بيان ننمود؟ با اينكه ((ان فى ذلك لايات لاولى النهى (( در اين صحنه ها آيت هايى است براى صاحبان عقل ((
وَ لَوْ لا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَكانَ لِزَاماً وَ أَجَلٌ مُّسمًّى
وَ لَوْ لا كلِمَةٌ سبَقَت مِن رَّبِّك لَكانَ لِزَاماً وَ أَجَلٌ مُّسمًّى
شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره
شرح و توضيح معنا و مراد آيه : ((ولولا كلمة سبقت من ربك ...(( كه حاكى از تاءخيرعذاب دنيوى در برابر كفر و اسراف است . و برخى وجوه در اين باره
مقتضاى سياق سابق اين است كه كلمه ((لزاما(( به معناى ملازمه باشد، چون هر دو، مصدر باب مفاعله ، يعنى ((لازم - يلازم (( است و مراد از مصدر معناى اسم فاعل باشد، كه در اين صورت اسم ((كان (( ضميرى خواهد بود كه به كلمه هلاك بر مى گردد، كه در آيه قبلى قرار داشت ، و جمله ((و اجل مسمى (( عطف بر ((كلمه سبقت (( خواهد بود، و تقدير كلام ((و لو لا كلمه سبقت من ربك و اجل مسمى لكان الهلاك ملازما لهم اذا سرفوا و لم يومنوا بايات ربهم (( مى شود، يعنى اگر قضايى از پروردگارت رانده نشده بود و اجلى معين نگشته بود، هلاك ملازم ايشان بود، چون اسراف ورزيدند و به آيات پروردگار خود ايمان نياوردند.
مقتضاى سياق سابق اين است كه كلمه ((لزاما(( به معناى ملازمه باشد، چون هر دو، مصدر باب مفاعله ، يعنى ((لازم - يلازم (( است و مراد از مصدر معناى اسم فاعل باشد، كه در اين صورت اسم ((كان (( ضميرى خواهد بود كه به كلمه هلاك بر مى گردد، كه در آيه قبلى قرار داشت ، و جمله ((و اجل مسمى (( عطف بر ((كلمه سبقت (( خواهد بود، و تقدير كلام ((و لو لا كلمه سبقت من ربك و اجل مسمى لكان الهلاك ملازما لهم اذا سرفوا و لم يومنوا بايات ربهم (( مى شود، يعنى اگر قضايى از پروردگارت رانده نشده بود و اجلى معين نگشته بود، هلاك ملازم ايشان بود، چون اسراف ورزيدند و به آيات پروردگار خود ايمان نياوردند.
خط ۸۴: خط ۸۶:
پس ما حصل معناى آيه اين مى شود: ((اگر كلمه اى كه از پروردگارت پيشى گرفته - اضافه رب به - كاف - خطاب احترام و تاءييدى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است - نبود كه عذابشان را تاءخير انداخت ، و اجل مسمى وقت آن را معين كرده ، هر آينه هلاكت ملازم آنان بود، و به مجرد كفر و اسراف هلاك مى شدند((
پس ما حصل معناى آيه اين مى شود: ((اگر كلمه اى كه از پروردگارت پيشى گرفته - اضافه رب به - كاف - خطاب احترام و تاءييدى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است - نبود كه عذابشان را تاءخير انداخت ، و اجل مسمى وقت آن را معين كرده ، هر آينه هلاكت ملازم آنان بود، و به مجرد كفر و اسراف هلاك مى شدند((
از اينجا روشن مى شود كه مجموع كلمه اى كه پيشى گرفته ، و اجل مسمى ، يك علت تام ، براى تاءخير عذاب از ايشان است نه دو علت ، كه هر يك سبب مستقلى باشد كما اينكه بسيارى از مفسرين پنداشته اند.
از اينجا روشن مى شود كه مجموع كلمه اى كه پيشى گرفته ، و اجل مسمى ، يك علت تام ، براى تاءخير عذاب از ايشان است نه دو علت ، كه هر يك سبب مستقلى باشد كما اينكه بسيارى از مفسرين پنداشته اند.
فَاصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ سبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك قَبْلَ طلُوع الشمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبهَا...
فَاصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ سبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك قَبْلَ طلُوع الشمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبهَا...
در اين آيه ، رسول گرامى خود را دستور مى دهد تا در برابر گفته هاى كفار صبر كند، و اين دستور خود را متفرع بر مطالب قبل كرده ، گويا فرموده است : وقتى يكى از قضاهاى رانده شده خدايى باشد كه عذاب كفار را تاءخير بيندازد، و از آنان در برابر سخنان كفرآميزى كه مى گويند انتقام نگيرد، ديگر جز صبر راهى براى تو نمى ماند، بايد به قضاى خدا راضى شوى ، و او را از آنچه درباره اش از كلمات شرك مى گويند منزه بدارى ، و در برابر عكس العمل هاى بدى كه نشان مى دهند صبر كنى و در ازاى آثار قضاى او حمد خدا گويى ، چون آثار قضاى او جز اثر جميل نخواهد بود، پس بر آنچه مى گويند صبر كن ، و به حمد پروردگارت تسبيح گوى ، باشد كه خوشنود گردى .
در اين آيه ، رسول گرامى خود را دستور مى دهد تا در برابر گفته هاى كفار صبر كند، و اين دستور خود را متفرع بر مطالب قبل كرده ، گويا فرموده است : وقتى يكى از قضاهاى رانده شده خدايى باشد كه عذاب كفار را تاءخير بيندازد، و از آنان در برابر سخنان كفرآميزى كه مى گويند انتقام نگيرد، ديگر جز صبر راهى براى تو نمى ماند، بايد به قضاى خدا راضى شوى ، و او را از آنچه درباره اش از كلمات شرك مى گويند منزه بدارى ، و در برابر عكس العمل هاى بدى كه نشان مى دهند صبر كنى و در ازاى آثار قضاى او حمد خدا گويى ، چون آثار قضاى او جز اثر جميل نخواهد بود، پس بر آنچه مى گويند صبر كن ، و به حمد پروردگارت تسبيح گوى ، باشد كه خوشنود گردى .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۲۹ </center>
خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:
و مراد از اطراف نهار ما قبل از طلوع آفتاب و ما قبل از غروب آن است كه چون دو وقت وسيع هستند و براى هر يك اجزايى است كه هر جزء آن نسبت به ظهر يك طرف روز حساب مى شود و صحيح است كه اين دو هنگام را چندين طرف براى روز به حساب آورد همچنانكه صحيح است دو طرف روز حسابش كرد چون در عرف هم مى بينيم همانطور كه قبل از آفتاب را اول روز مى نامند اوائل روز هم مى نامند و اين به همان اعتبارى است كه گفتيم يك هنگام را به چند جزء تجزيه مى كنند كه كلمه قبل از آفتاب بر همه اش صادق است و همچنين قبل از غروب را، هم آخر روز مى نامند و هم اواخر روز. و بنابراين وجه برگشت معناى آيه به مثل اين مى شود كه بگوييم ((و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس ‍ و قبل غروبها و هى اطراف النهار و بعض اوقات الليل سبح فيها مع اطراف النهار(( يعنى قبل از طلوع آفتاب و غروب آن كه اطراف روز هستند و در پاره اى اوقات شب در آن تسبيح كن با اطراف نهار كه ماءمور به تسبيح در آن شدى .
و مراد از اطراف نهار ما قبل از طلوع آفتاب و ما قبل از غروب آن است كه چون دو وقت وسيع هستند و براى هر يك اجزايى است كه هر جزء آن نسبت به ظهر يك طرف روز حساب مى شود و صحيح است كه اين دو هنگام را چندين طرف براى روز به حساب آورد همچنانكه صحيح است دو طرف روز حسابش كرد چون در عرف هم مى بينيم همانطور كه قبل از آفتاب را اول روز مى نامند اوائل روز هم مى نامند و اين به همان اعتبارى است كه گفتيم يك هنگام را به چند جزء تجزيه مى كنند كه كلمه قبل از آفتاب بر همه اش صادق است و همچنين قبل از غروب را، هم آخر روز مى نامند و هم اواخر روز. و بنابراين وجه برگشت معناى آيه به مثل اين مى شود كه بگوييم ((و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس ‍ و قبل غروبها و هى اطراف النهار و بعض اوقات الليل سبح فيها مع اطراف النهار(( يعنى قبل از طلوع آفتاب و غروب آن كه اطراف روز هستند و در پاره اى اوقات شب در آن تسبيح كن با اطراف نهار كه ماءمور به تسبيح در آن شدى .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۷}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش