۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۹}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۵: | خط ۷: | ||
<span id='link61'><span> | <span id='link61'><span> | ||
==آيات ۱۲۳ - ۱۲۰، سوره هود == | ==آيات ۱۲۳ - ۱۲۰، سوره هود == | ||
وَ جَاءَك فى هَذِهِ | وَ جَاءَك فى هَذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظةٌ وَ ذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ(۱۲۰) | ||
وَ قُل | وَ قُل لِّلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا عَمِلُونَ(۱۲۱) | ||
وَ انتَظِرُوا | وَ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ(۱۲۲) | ||
وَ | وَ للَّهِ غَيْب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الاَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكلْ عَلَيْهِ وَ مَا رَبُّك بِغَفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(۱۲۳) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
از اخبار پيغمبران همه را برايت نقل مى كنيم (البته ) آن را كه (با نقلش ) دلت را استوار مى سازيم ، و در اين قصه ها حق به سوى تو بيامد ضضضچ يضضضز آنها باطل و دروغ نيست ، و يا حق برايت روشن شد) و براى مومنين موعظه و تذكر است . (۱۲۰) | از اخبار پيغمبران همه را برايت نقل مى كنيم (البته ) آن را كه (با نقلش ) دلت را استوار مى سازيم ، و در اين قصه ها حق به سوى تو بيامد ضضضچ يضضضز آنها باطل و دروغ نيست ، و يا حق برايت روشن شد) و براى مومنين موعظه و تذكر است . (۱۲۰) | ||
خط ۱۹: | خط ۲۱: | ||
<span id='link62'><span> | <span id='link62'><span> | ||
==فايده نقل داستان انبياء گذشته براى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) و مؤ منين == | ==فايده نقل داستان انبياء گذشته براى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) و مؤ منين == | ||
وَُكلاً | وَُكلاً نَّقُص عَلَيْك مِنْ أَنبَاءِ الرُّسلِ مَا نُثَبِّت بِهِ فُؤَادَك ... | ||
يعنى همه داستانها را به گونه اجمال و يا تفصيل برايت نقل مى كنيضضضو اضضضه فرمود: «'''من انباء الرسل '''» بيان مضاف اليه «'''كل '''» است و جمله «'''ما نثبت به فوادك '''» عطف بيان «'''انباء'''» است كه به فايده نقل كردن اين داستانها نسبت به آن جناب اشاره نموده ، مى فهماند كه نقل آنها قلب او را آرامش و سكون مى بخشد، و ماده قلق و اضطراب را از دل او برمى كند، و معنايش اين است كه : ما داستانهاى انبياء را برايت نقل مى كنيم تا به وسيله آن قلبت را آرامش بخشيم ، و آن را در راهى كه براى دعوت به سوى حق و نهضت عليه ريشه هاى فساد پيش گرفتى و در تحمّل آزار از امتت قوى و استوار سازيم . | يعنى همه داستانها را به گونه اجمال و يا تفصيل برايت نقل مى كنيضضضو اضضضه فرمود: «'''من انباء الرسل '''» بيان مضاف اليه «'''كل '''» است و جمله «'''ما نثبت به فوادك '''» عطف بيان «'''انباء'''» است كه به فايده نقل كردن اين داستانها نسبت به آن جناب اشاره نموده ، مى فهماند كه نقل آنها قلب او را آرامش و سكون مى بخشد، و ماده قلق و اضطراب را از دل او برمى كند، و معنايش اين است كه : ما داستانهاى انبياء را برايت نقل مى كنيم تا به وسيله آن قلبت را آرامش بخشيم ، و آن را در راهى كه براى دعوت به سوى حق و نهضت عليه ريشه هاى فساد پيش گرفتى و در تحمّل آزار از امتت قوى و استوار سازيم . | ||
آنگاه شروع مى كند به ذكر فايده اى كه اين سوره براى عموم يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و مؤ منين و كافرين قومش دارد. و در خصوص آنچه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى گردد فرموده : «'''و جاءك فى هذه الحق '''»، حال اشاره «'''هذه '''» را خواه سوره بدانيم و يا آيات نازله در آن و يا به وجهى به داستانهايى كه در آن آمده ، زيرا آمدن حق در آن داستانها به همين است كه خدا حق را در ضمن آن قصه ها و قبل از آن و بعد از آن بيان كند، حقايق و معارف مربوط به مبداء و معاد و سنت جارى خدا در خلق را - كه چگونه پيغمبران را فرستاده و دعوت توحيد را انتشار داده و مؤ منين را در دنيا به نجات از مهالك و در آخرت به نجات از آتش سعادتمند، و ظالمين را به اخذ در دنيا و عذاب خالد در آخرت بدبخت نموده - شرح دهد. | آنگاه شروع مى كند به ذكر فايده اى كه اين سوره براى عموم يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و مؤ منين و كافرين قومش دارد. و در خصوص آنچه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى گردد فرموده : «'''و جاءك فى هذه الحق '''»، حال اشاره «'''هذه '''» را خواه سوره بدانيم و يا آيات نازله در آن و يا به وجهى به داستانهايى كه در آن آمده ، زيرا آمدن حق در آن داستانها به همين است كه خدا حق را در ضمن آن قصه ها و قبل از آن و بعد از آن بيان كند، حقايق و معارف مربوط به مبداء و معاد و سنت جارى خدا در خلق را - كه چگونه پيغمبران را فرستاده و دعوت توحيد را انتشار داده و مؤ منين را در دنيا به نجات از مهالك و در آخرت به نجات از آتش سعادتمند، و ظالمين را به اخذ در دنيا و عذاب خالد در آخرت بدبخت نموده - شرح دهد. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۷: | ||
اين در خصوص آنچه كه به رسول (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى شد، و در آنچه كه عايد و مربوط به مؤ منين است فرموده : و موعظه و ذكرى للمؤ منين . توضيحش اينست كه آنچه از معارف و حقايق بيان كرده براى مؤ منين ، هم تذكر است و هم موعظه . تذكر است براى اينكه مؤ منين با شنيدن آنها آنچه از علوم فطرى مربوط به مبداء و معاد و متعلقات آن از ياد برده بودند بياد مى آورند. و موعظه است ، براى اينكه آن معارف و حقايق در لفافه داستانها بيان شده ، و همان داستانها مايه عبرت است . | اين در خصوص آنچه كه به رسول (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) عايد مى شد، و در آنچه كه عايد و مربوط به مؤ منين است فرموده : و موعظه و ذكرى للمؤ منين . توضيحش اينست كه آنچه از معارف و حقايق بيان كرده براى مؤ منين ، هم تذكر است و هم موعظه . تذكر است براى اينكه مؤ منين با شنيدن آنها آنچه از علوم فطرى مربوط به مبداء و معاد و متعلقات آن از ياد برده بودند بياد مى آورند. و موعظه است ، براى اينكه آن معارف و حقايق در لفافه داستانها بيان شده ، و همان داستانها مايه عبرت است . | ||
آخرين حرف به ايمان نياورندگان : «'''اعملوا على مكانتكم ...'''» | آخرين حرف به ايمان نياورندگان : «'''اعملوا على مكانتكم ...'''» | ||
وَ قُل | وَ قُل لِّلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا عَمِلُونَ وَ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ | ||
اين قسمت مربوط به غير مؤ منين است كه پيغمبر خود را دستور مى دهد كه احتجاج و بگومگوى با ايشان را خاتمه داده آخرين حرف را به ايشان بگويد، و پس از آنهمه موعظه و آوردن داستانهاى گذشتگان بفرمايد: حال اگر ايمان نمى آوريد، و از شرك و فساد دست بر نمى داريد، و آنچه كه من به گوشتان خواندم بيدارتان نكرد، و اگر داستانهاى عبرت آورى را كه آوردم و سنتى را كه خدا در آنان معمول داشت برايتان گفتم و هيچيك در شما اثر نكرد، پس هر چه مى خواهيد بكنيد، و در موقعيت و وضعى كه داريد هر چه را براى خود خير تشخيص مى دهيد انجام دهيد، ما هم كار خود را مى كنيم ، و انتظار مى بريم روزى را كه عاقبت ، عملتان به استقبالتان آيد، و به زودى خواهيد فهميد كه آنچه ما از اخبار الهى مى گفتيم راست بود يا دروغ . | اين قسمت مربوط به غير مؤ منين است كه پيغمبر خود را دستور مى دهد كه احتجاج و بگومگوى با ايشان را خاتمه داده آخرين حرف را به ايشان بگويد، و پس از آنهمه موعظه و آوردن داستانهاى گذشتگان بفرمايد: حال اگر ايمان نمى آوريد، و از شرك و فساد دست بر نمى داريد، و آنچه كه من به گوشتان خواندم بيدارتان نكرد، و اگر داستانهاى عبرت آورى را كه آوردم و سنتى را كه خدا در آنان معمول داشت برايتان گفتم و هيچيك در شما اثر نكرد، پس هر چه مى خواهيد بكنيد، و در موقعيت و وضعى كه داريد هر چه را براى خود خير تشخيص مى دهيد انجام دهيد، ما هم كار خود را مى كنيم ، و انتظار مى بريم روزى را كه عاقبت ، عملتان به استقبالتان آيد، و به زودى خواهيد فهميد كه آنچه ما از اخبار الهى مى گفتيم راست بود يا دروغ . | ||
اين بيان در حقيقت خاتمه دادن به احتجاج و نوعى تهديد است ، كه در داستانهاى گذشتگان از قبيل داستان نوح و هود و صالح بازگو كرده ، و در قصّه شعيب از خود آنجناب حكايت كرده كه فرمود: «'''يا قوم اعملوا على مكانتكم انى عامل سوف تعلمون من ياتيه عذاب يخزيه و من هو كاذب و ارتقبوا انى معكم رقيب '''». | اين بيان در حقيقت خاتمه دادن به احتجاج و نوعى تهديد است ، كه در داستانهاى گذشتگان از قبيل داستان نوح و هود و صالح بازگو كرده ، و در قصّه شعيب از خود آنجناب حكايت كرده كه فرمود: «'''يا قوم اعملوا على مكانتكم انى عامل سوف تعلمون من ياتيه عذاب يخزيه و من هو كاذب و ارتقبوا انى معكم رقيب '''». | ||
وَ | وَ للَّهِ غَيْب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الاَمْرُ كُلُّهُ | ||
از آنجا كه دستور گفتن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ضضضه ايشاضضضه «'''يا قوم اعملوا'''» در حقيقت معنايش گفتن خود خدا بود، لذا دنبال آن ، دو جمله مورد بحث را آورد تا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دلگرم شود و مطمئن گردد كه به زودى گردش روزگار عليه آنان دور خواهد زد، و كار به نفع وى خاتمه خواهد يافت . | از آنجا كه دستور گفتن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ضضضه ايشاضضضه «'''يا قوم اعملوا'''» در حقيقت معنايش گفتن خود خدا بود، لذا دنبال آن ، دو جمله مورد بحث را آورد تا رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) دلگرم شود و مطمئن گردد كه به زودى گردش روزگار عليه آنان دور خواهد زد، و كار به نفع وى خاتمه خواهد يافت . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۹۷ </center> | ||
خط ۳۸: | خط ۴۰: | ||
==آيات ۳ - ۱، سوره يوسف == | ==آيات ۳ - ۱، سوره يوسف == | ||
سوره يوسف مكى است و صد و يازده آيه دارد | سوره يوسف مكى است و صد و يازده آيه دارد | ||
بِسمِ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | ||
الر تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الْمُبِينِ(۱) | الر تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الْمُبِينِ(۱) | ||
إِنَّا أَنزَلْنَهُ قُرْءَناً عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(۲) | |||
نحْنُ نَقُص عَلَيْك أَحْسنَ الْقَصصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْك هَذَا الْقُرْءَانَ وَ إِن كنت مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَفِلِينَ(۳) | نحْنُ نَقُص عَلَيْك أَحْسنَ الْقَصصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْك هَذَا الْقُرْءَانَ وَ إِن كنت مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَفِلِينَ(۳) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۱ </center> | ||
و اگر در اين آيه ، كتاب را به وصف «'''مبين '''» و در اول سوره يونس به وصف «'''حكيم '''» توصيف كرده ، و در آنجا فرموده : «'''تلك آيات الكتاب الحكيم '''» براى اين است كه اين سوره درباره داستان آل يعقوب و بيان آن نازل شده ، و كلمه «'''مبين '''» به معناى بيان كننده است ، احتمال هم دارد كه مقصود از آن قرآن نباشد، بلكه لوح محفوظ بوده باشد. | و اگر در اين آيه ، كتاب را به وصف «'''مبين '''» و در اول سوره يونس به وصف «'''حكيم '''» توصيف كرده ، و در آنجا فرموده : «'''تلك آيات الكتاب الحكيم '''» براى اين است كه اين سوره درباره داستان آل يعقوب و بيان آن نازل شده ، و كلمه «'''مبين '''» به معناى بيان كننده است ، احتمال هم دارد كه مقصود از آن قرآن نباشد، بلكه لوح محفوظ بوده باشد. | ||
إِنَّا أَنزَلْنَهُ قُرْءَناً عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ | |||
ضمير «'''انزلناه '''» به كتاب برمى گردد، چون كتاب مشتمل است بر ضضضت الهى و معارف حقيقى . و انزال كتاب به صورت قرآن و عربى بدين معنا است كه آن را در مرحله انزال به لباس قرائت عربى درآورديم ، و آن را الفاظى خواندنى مطابق با الفاظ معموله نزد عرب قرار داديم ، همچنانكه در آيه ديگرى در اين باره فرموده : «'''انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم '''». | ضمير «'''انزلناه '''» به كتاب برمى گردد، چون كتاب مشتمل است بر ضضضت الهى و معارف حقيقى . و انزال كتاب به صورت قرآن و عربى بدين معنا است كه آن را در مرحله انزال به لباس قرائت عربى درآورديم ، و آن را الفاظى خواندنى مطابق با الفاظ معموله نزد عرب قرار داديم ، همچنانكه در آيه ديگرى در اين باره فرموده : «'''انا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدينا لعلى حكيم '''». | ||
و جمله ((لعلكم تعقلون از قبيل توسعه خطاب و عموميّت دادن به آن است ، زيرا سوره با خطاب به شخص رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) افتتاح شده و فرموده : «'''تلك آيات الكتاب '''» و بعدا هم باز خطاب به شخص ايشان مى شود و مى فرمايد: «'''نحن نقص عليك '''». | و جمله ((لعلكم تعقلون از قبيل توسعه خطاب و عموميّت دادن به آن است ، زيرا سوره با خطاب به شخص رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) افتتاح شده و فرموده : «'''تلك آيات الكتاب '''» و بعدا هم باز خطاب به شخص ايشان مى شود و مى فرمايد: «'''نحن نقص عليك '''». | ||
خط ۸۴: | خط ۸۶: | ||
==آيات ۶ - ۴، سوره يوسف == | ==آيات ۶ - ۴، سوره يوسف == | ||
إِذْ قَالَ يُوسف لاَبِيهِ يَأَبَتِ إِنى رَأَيْت أَحَدَ عَشرَ كَوْكَباً وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ رَأَيْتهُمْ لى سجِدِينَ(۴) | إِذْ قَالَ يُوسف لاَبِيهِ يَأَبَتِ إِنى رَأَيْت أَحَدَ عَشرَ كَوْكَباً وَ الشمْس وَ الْقَمَرَ رَأَيْتهُمْ لى سجِدِينَ(۴) | ||
قَالَ | قَالَ يَبُنىَّ لا تَقْصص رُءْيَاك عَلى إِخْوَتِك فَيَكِيدُوا لَك كَيْداً إِنَّ الشيْطنَ لِلانسنِ عَدُوُّ مُّبِينٌ(۵) | ||
وَ كَذَلِك يجْتَبِيك | وَ كَذَلِك يجْتَبِيك رَبُّك وَ يُعَلِّمُك مِن تَأْوِيلِ الاَحَادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْك وَ عَلى ءَالِ يَعْقُوب كَمَا أَتَمَّهَا عَلى أَبَوَيْك مِن قَبْلُ إِبْرَهِيمَ وَ إِسحَقَ إِنَّ رَبَّك عَلِيمٌ حَكِيمٌ(۶) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
چون يوسف به پدرش گفت اى پدر! من در خواب يازده ستاره با خورشيد و ماه ديدم كه براى من در حال سجده اند.(۴) | چون يوسف به پدرش گفت اى پدر! من در خواب يازده ستاره با خورشيد و ماه ديدم كه براى من در حال سجده اند.(۴) | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۷: | ||
اين بود حكمت اينكه خداوند خصوص اولياء خود را به آ ينده درخشانشان و مقام قربى كه براى آنان در نظر داشته بشارت داده است ، و از آن جمله فرموده : «'''الا ان اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون - تا آنجا كه مى فرمايد: لهم البشرى فى الحيوه الدنيا و فى الاخرة '''». | اين بود حكمت اينكه خداوند خصوص اولياء خود را به آ ينده درخشانشان و مقام قربى كه براى آنان در نظر داشته بشارت داده است ، و از آن جمله فرموده : «'''الا ان اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون - تا آنجا كه مى فرمايد: لهم البشرى فى الحيوه الدنيا و فى الاخرة '''». | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۹}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش