گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
يعنى مى فهماند كه يهود چنين اطاعتى از عزير هم مى كرده اند چون عزير يا پيغمبر بوده و ايشان با احترام از وى ، و او را پسر خدا خواندن رب خود اتخاذش نموده و اطاعتش مى كرده اند، و يا بخاطر اينكه از علماى ايشان بوده و به ايشان احسانى كرده كه از هيچ كس ‍ ديگرى ساخته نبوده است . و اما مسيح از آنجائى كه پسر خدا بودنش به معناى صرف تعارف و احترام نبوده لذا آن را جداگانه ذكر كرد.
يعنى مى فهماند كه يهود چنين اطاعتى از عزير هم مى كرده اند چون عزير يا پيغمبر بوده و ايشان با احترام از وى ، و او را پسر خدا خواندن رب خود اتخاذش نموده و اطاعتش مى كرده اند، و يا بخاطر اينكه از علماى ايشان بوده و به ايشان احسانى كرده كه از هيچ كس ‍ ديگرى ساخته نبوده است . و اما مسيح از آنجائى كه پسر خدا بودنش به معناى صرف تعارف و احترام نبوده لذا آن را جداگانه ذكر كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۲۷ </center>
==اطاعت بی قيد و شرط، مختص به خداى سبحان است ==
«'''وَ مَا أُمِرُوا إِلا لِيَعْبُدُوا إِلَهاً وَاحِداً لا إِلَهَ إِلا هُوَ'''»:
«'''وَ مَا أُمِرُوا إِلا لِيَعْبُدُوا إِلَهاً وَاحِداً لا إِلَهَ إِلا هُوَ'''»:


اين جمله ، جمله اى است حاليه ، و معنايش اين است كه يهود و نصارى براى خود رب هائى اتخاذ كردند، در حالى كه ماءمور نبودند مگر به اينكه خدا را بپرستند.
اين جمله، جمله اى است حاليه، و معنايش اين است كه يهود و نصارا، براى خود، رب هایى اتخاذ كردند، در حالى كه مأمور نبودند مگر به اين كه خدا را بپرستند.


و اين كلام ، دلالت بر چند مطلب دارد:
و اين كلام، بر چند مطلب دلالت دارد:
<span id='link181'><span>
<span id='link181'><span>
==اطاعت بی قيد و شرط، مختص به خداى سبحان است ==
==اطاعت بی قيد و شرط، مختص به خداى سبحان است ==
اول اينكه همانطورى كه عبادت هر چيز مساوى با اعتقاد به ربوبيت او است ، همچنين اطاعت بدون قيد و شرط هر چيز نيز مساوى با رب دانستن آن چيز است ، پس طاعت هم وقتى بطور استقلال باشد خود، عبادت و پرستش است و لازمه اين معنا اين است كه شخص مطاع را بدون قيد و شرط و به نحو استقلال اله بدانيم ، زيرا اله آن كسى است كه سزاوار عبادت باشد، و جمله مورد بحث بر همه اينها دلالت دارد.
اول اينكه همانطورى كه عبادت هر چيز مساوى با اعتقاد به ربوبيت او است ، همچنين اطاعت بدون قيد و شرط هر چيز نيز مساوى با رب دانستن آن چيز است ، پس طاعت هم وقتى بطور استقلال باشد خود، عبادت و پرستش است و لازمه اين معنا اين است كه شخص مطاع را بدون قيد و شرط و به نحو استقلال اله بدانيم ، زيرا اله آن كسى است كه سزاوار عبادت باشد، و جمله مورد بحث بر همه اينها دلالت دارد.
۱۷٬۰۰۳

ویرایش