گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۱: خط ۹۱:


==اسامى شهداى حنين و بيان نفرات وفادارى كه پيامبر «ص» را تنها نگذاشتند ==
==اسامى شهداى حنين و بيان نفرات وفادارى كه پيامبر «ص» را تنها نگذاشتند ==
در سيره ابن هشام ابن اسحاق مى گويد: در اين باب نام كسانى برده مى شود كه در روز حنين از سپاه اسلام كشته شدند.
در سيره ابن هشام، ابن اسحاق مى گويد: در اين باب نام كسانى برده مى شود كه در روز حنين، از سپاه اسلام كشته شدند.


از قريش و بنى هاشم : ايمن بن عبيد، و از بنى اسد بن عبد العزى : يزيد بن زمعه بن اسود بن مطلب بن اسد بود، او را اسبى كه نامش «جناح» بود وارونه كرد و بر روى زمين مى كشيد تا اينكه كشته شد.
از قريش و بنى هاشم: ايمن بن عبيد، و از بنى اسد بن عبد العزّى: يزيد بن زمعه بن اسود بن مطلب بن اسد بود. او را اسبى كه نامش «جناح» بود، وارونه كرد و بر روى زمين مى كشيد تا اين كه كشته شد.


و از انصار: سراقه بن حارث بن عدى از خاندان بنى عجلان ، و از اشعريها: ابوعامر اشعرى.
و از انصار: سراقة بن حارث بن عدى، از خاندان بنى عجلان، و از اشعری ها: ابوعامر اشعرى.


مؤلف : و اما عدد آن كسانى كه به رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) وفادار بوده و او را در ميان دشمن تنها نگذاشتند مورد اختلاف است ، برخى از روايات آنها را سه نفر و بعضى ديگر چهار نفر و در پاره اى روايات نه نفر ذكر شده كه دهمى ايشان ايمن بن عبيد فرزند ام ايمن بوده است . بعضى ديگر عدد آنان را هشتاد نفر دانسته ، و در بعضى ديگر كمتر از صد نفر آمده است.
مؤلف: و اما عدد آن كسانى كه به رسول خدا «صلى الله عليه و آله» وفادار بوده و او را در ميان دشمن تنها نگذاشتند، مورد اختلاف است. برخى از روايات، آن ها را سه نفر و بعضى ديگر چهار نفر و در پاره اى روايات، نُه نفر ذكر شده كه دهمى ايشان، «ايمن بن عبيد»، فرزند «اُمّ ايمن» بوده است. بعضى ديگر عدد آنان را هشتاد نفر دانسته، و در بعضى ديگر، كمتر از صد نفر آمده است.


از ميان اين روايات آن روايتى كه مورد اعتماد است روايتى است كه از عباس نقل شده ، و عدد پايداران را نه نفر و دهمى را ايمن دانسته است . قبلا هم اشعارى از عباس نقل شد كه از آن برمى آيد وى از ثابت قدمان بوده و در طول مدت جنگ شاهد جريان بوده ، و همو بوده كه در ميان فراريان فرياد مى زده و ايشان را به پيوستن به رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دعوت مى كرده ، و در شعرش به اين امر مباهات نموده است.
از ميان اين روايات، آن روايتى كه مورد اعتماد است، روايتى است كه از عباس نقل شده، و عدد پايداران را نُه نفر و دهمى را «ايمن» دانسته است. قبلا هم اشعارى از عباس نقل شد كه از آن بر مى آيد وى، از ثابت قدمان بوده و در طول مدت جنگ، شاهد جريان بوده، و همو بوده كه در ميان فراريان فرياد مى زده و ايشان را به پيوستن به رسول خدا «صلى الله عليه و آله» دعوت مى كرده، و در شعرش، به اين امر مباهات نموده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۱۳ </center>
و ممكن است كه عده اى مدتى پايدارى نموده آنگاه به جمع فرار كنندگان ملحق شده باشند، همچنانكه ممكن است عده اى جلوتر از بقيه متنبه شده و برگشته باشند، و به يكى از اين دو جهت جزو پايداران و وفاداران بشمار رفته باشند؛ چون جنگ حنين جنگ عوان بوده يعنى بطول انجاميده و حمله هاى متعددى در آن واقع شده است، و معلوم است كه حسابها و احصائيه ها در چنين حالتى مثل حالت سلم و آرامش دقيق از آب در نمى آيد.
و ممكن است كه عده اى مدتى پايدارى نموده، آنگاه به جمع فرار كنندگان ملحق شده باشند، همچنان كه ممكن است عده اى جلوتر از بقيه متنبه شده و برگشته باشند، و به يكى از اين دو جهت، جزو پايداران و وفاداران به شمار رفته باشند. چون جنگ حنين، جنگ عوان بوده. يعنى به طول انجاميده و حمله هاى متعددى در آن واقع شده است، و معلوم است كه حساب ها و احصائيه ها در چنين حالتى، مثل حالت سلم و آرامش دقيق از آب در نمى آيد.


از همين جا اشكالى كه در گفتار بعضى است روشن مى شود، زيرا اين شخص روايت عبد الله بن مسعود را ترجيح داده، و همچنين روايت ابن عمر را كه برگشتش به همان روايت ابن مسعود است ، چون در آن دارد عدد نفرات وفادار كمتر از صد نفر بوده ، و دليل اين شخص اين است كه راويان اين گونه احاديث ، حافظ اند و كسى كه وقايع را حفظ مى كند كلامش حجت است.
از همين جا اشكالى كه در گفتار بعضى است، روشن مى شود. زيرا اين شخص روايت عبدالله بن مسعود را ترجيح داده، و همچنين روايت ابن عُمَر را كه برگشتش به همان روايت ابن مسعود است. چون در آن دارد: عدد نفرات وفادار كمتر از صد نفر بوده، و دليل اين شخص، اين است كه راويان اين گونه احاديث، حافظ اند و كسى كه وقايع را حفظ مى كند، كلامش حجت است.


اشكال اين حرف اين است كه هر چند كلام كسى كه حفظ كرده بر كسى كه حفظ نكرده حجت دارد، ليكن حفظ در حال جنگ با آنهمه تحول سريعى كه در اوضاع صحنه رخ مى دهد، غير از حفظ در حال غير جنگ است ؛ در حال جنگ تنها به آن روايت و حفظى مى توان اعتماد نمود كه قرائن بر صحتش دلالت كند، و با عقل و اعتبار نيز بسازد، و نسبت به حفظ و حافظش وثاقت در كار باشد، و در ميان راويان تنها عباس ‍ ماءموريتى داشته كه متناسب به حفظ اين داستان و ساير جزئيات مربوط به آن بوده است .
اشكال اين حرف، اين است كه هر چند كلام كسى كه حفظ كرده بر كسى كه حفظ نكرده، حجت دارد، ليكن حفظ در حال جنگ، با آن همه تحول سريعى كه در اوضاع صحنه رُخ مى دهد، غير از حفظ در حال غير جنگ است. در حال جنگ، تنها به آن روايت و حفظى مى توان اعتماد نمود كه قرائن بر صحتش دلالت كند، و با عقل و اعتبار نيز بسازد، و نسبت به حفظ و حافظش وثاقت در كار باشد، و در ميان راويان، تنها عباس مأموريتى داشته كه متناسب به حفظ اين داستان و ساير جزئيات مربوط به آن بوده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۱۴ </center>
<span id='link173'><span>
<span id='link173'><span>
۱۷٬۰۰۸

ویرایش