گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
'''* ۱ - عاد، قوم هود:'''
'''* ۱ - عاد، قوم هود:'''


اما قوم او، مردمى عرب از انسان هاى ماقبل تاريخ بوده و در جزيره زندگى مى كرده اند،
اما قوم او، مردمى عرب از انسان هاى ماقبل تاريخ بوده و در جزيره زندگى مى كرده اند، و آن چنان منقرض شده اند كه نه خبرى از آن ها باقى مانده و نه اثرى، و تاريخ از زندگى آنان، جز قصه هايى كه اطمينانى به آن ها نيست، ضبط نكرده و در تورات موجود نيز، نامى از آن قوم برده نشده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۴۵۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۴۵۶ </center>
و آن چنان منقرض شده اند كه نه خبرى از آن ها باقى مانده و نه اثرى، و تاريخ از زندگى آنان، جز قصه هايى كه اطمينانى به آن ها نيست، ضبط نكرده و در تورات موجود نيز، نامى از آن قوم برده نشده است.


و آنچه قرآن كريم از سرگذشت اين قوم آورده، چند كلمه است:  
و آنچه قرآن كريم، از سرگذشت اين قوم آورده، چند كلمه است:  


يكى اين كه: «قوم عاد»، (كه چه بسا از آنان به تعبير «عاد اولى» نيز تعبير شده، و از آن به دست مى آيد كه عاد دومى نيز بوده)، مردمى بوده اند كه در «احقاف» زندگى مى كردند. و «احقاف»، كه جمع «حقف» (شنزار و ناهموار) است، و در كتاب عزيز خدا نامش آمده، بيابانى بوده بين عمان و سرزمين مهره (واقع در يمن)، و بعضى گفته اند: بيابان شنزار ساحلى بوده، بين عمان و حضر موت و مجاور سرزمين ساحلى شجر.  
يكى اين كه: «قوم عاد»، (كه چه بسا از آنان به تعبير «عاد اولى» نيز تعبير شده، و از آن به دست مى آيد كه عاد دومى نيز بوده)، مردمى بوده اند كه در «احقاف» زندگى مى كردند. و «احقاف»، كه جمع «حقف» (شنزار و ناهموار) است، و در كتاب عزيز خدا نامش آمده، بيابانى بوده بين عمان و سرزمين مهره (واقع در يمن)، و بعضى گفته اند: بيابان شنزار ساحلى بوده، بين عمان و حضر موت و مجاور سرزمين ساحلى شجر.  
۱۶٬۸۸۰

ویرایش