گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
۱ - يزدان. ۲ - اهريمن. ۳ - ملائكه اى كه موكّل بر شؤون ربوبيت اند. ۴ - خورشيد. ۵ - آتش و چيزهايى ديگر.  
۱ - يزدان. ۲ - اهريمن. ۳ - ملائكه اى كه موكّل بر شؤون ربوبيت اند. ۴ - خورشيد. ۵ - آتش و چيزهايى ديگر.  


شاهد بر اين معنا، نيز تاريخ است كه سنت عبادتى آنان و همچنين سرگذشت برده گيرى خلق، از ناحيه ارباب و اختلاف طبقاتى را از آنان نقل مى كند. و همچنين تدبّر در مذاهب آنان و اعتبار عقل خود ما، اين طور حكم مى كند كه بايد همه اين انحراف ها از ناحيه تحريف دين اصيل مجوس در بين مجوسيان راه يافته باشد. از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هم، درباره مجوسيان روايت شده كه فرموده اند: «مجوسيان، پيغمبرى داشته اند كه او را به قتل رساندند و كتابى داشته اند كه آن را سوزاندند».
شاهد بر اين معنا، نيز تاريخ است كه سنت عبادتى آنان و همچنين سرگذشت برده گيرى خلق، از ناحيه ارباب و اختلاف طبقاتى را از آنان نقل مى كند. و همچنين تدبّر در مذاهب آنان و اعتبار عقل خود ما، اين طور حكم مى كند كه بايد همه اين انحراف ها از ناحيه تحريف دين اصيل مجوس در بين مجوسيان راه يافته باشد.


و اما «يهود»، قرآن كريم بسيارى از اعمال آنان را بيان كرده. از آن جمله، اين است كه: يهود، كتاب خدا را تحريف كردند و علماى خود را به جاى خدا، ارباب خود گرفتند و خداى تعالى، به خاطر همين اعمالشان، فطرتشان را منكوس و سليقه هايشان را معكوس و منحرف ساخت. (و به عبارتى ديگر، انحراف ظاهری شان را به انحراف در باطن شان كشاند).
از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هم، درباره مجوسيان روايت شده كه فرموده اند: «مجوسيان، پيغمبرى داشته اند كه او را به قتل رساندند و كتابى داشته اند كه آن را سوزاندند».
 
و اما «يهود»، قرآن كريم بسيارى از اعمال آنان را بيان كرده. از آن جمله، اين است كه:  
 
«يهود»، كتاب خدا را تحريف كردند و علماى خود را به جاى خدا، ارباب خود گرفتند و خداى تعالى، به خاطر همين اعمالشان، فطرتشان را منكوس و سليقه هايشان را معكوس و منحرف ساخت. (و به عبارتى ديگر، انحراف ظاهری شان را به انحراف در باطن شان كشاند).


و اما «نصارا»، كه ما در جلد سوم اين كتاب، به طور مفصل، درباره انحرافات فكرى و عملى آنان صحبت كرديم. خواننده مى تواند بدان جا مراجعه نمايد و اگر بخواهد، مى تواند مقدمه انجيل «يوحنا» و رساله هاى «بولس» را با ساير انجيل ها تطبيق بدهد، و سپس كار خود را با مراجعه به تاريخ كليسا تكميل كند. چون گفتار در اين باب، بسيار طولانى است.
و اما «نصارا»، كه ما در جلد سوم اين كتاب، به طور مفصل، درباره انحرافات فكرى و عملى آنان صحبت كرديم. خواننده مى تواند بدان جا مراجعه نمايد و اگر بخواهد، مى تواند مقدمه انجيل «يوحنا» و رساله هاى «بولس» را با ساير انجيل ها تطبيق بدهد، و سپس كار خود را با مراجعه به تاريخ كليسا تكميل كند. چون گفتار در اين باب، بسيار طولانى است.
خط ۴۰: خط ۴۴:
<span id='link293'><span>
<span id='link293'><span>


==اسلام گرايش به وثنيت و شرك را چگونه اصلاح كرد؟ ==
'''*  ۳ - اسلام، مفاسد مذدکور را چگونه اصلاح كرد؟ '''
 
و اما اسلام براى اصلاح اين مفاسد و رهايى بشر از اين محذورها معارف عاليه را در قالب بيان ساده اى ريخت كه هضمش براى فهم هاى ساده و عقول عادى آسان شود و از پشت حجاب با اين حقايق تماس ‍ بگيرد و پرده پيچ شده اش را دريافت بدارد، و اين طريقه اى است كه براى حال عوام بسيار مفيد و صالح بود.  
و اما اسلام براى اصلاح اين مفاسد و رهايى بشر از اين محذورها معارف عاليه را در قالب بيان ساده اى ريخت كه هضمش براى فهم هاى ساده و عقول عادى آسان شود و از پشت حجاب با اين حقايق تماس ‍ بگيرد و پرده پيچ شده اش را دريافت بدارد، و اين طريقه اى است كه براى حال عوام بسيار مفيد و صالح بود.  


خط ۶۱: خط ۶۶:
<span id='link294'><span>
<span id='link294'><span>


==پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين «ع» ==
'''* ۴ - پاسخ به يك شبهه در مورد توسل به معصومين «ع»: '''
 
چه بسا اشخاصى اينطور بپندارند اينكه در ادعيه ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و آل معصومينش (عليهم السلام ) شفيع قرار داده شده اند و به حق آنان از خداى تعالى درخواست شده و همچنين زيارت قبور آن حضرات و بوسيدن ضريحشان و تبرك جستن به تربتشان و تعظيم آثارشان همه مصاديقى است از شركى كه در شرع از آن نهى شده و همان شرك وثنيت است ، و استدلال كرده اند به اينكه اينگونه توجيه عبادى در حقيقت قائل شدن به تاءثير ربوبى براى غير خداى تعالى است و اين خود شرك است ، و مگر بت پرستان چه مى كردند؟  
چه بسا اشخاصى اينطور بپندارند اينكه در ادعيه ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و آل معصومينش (عليهم السلام ) شفيع قرار داده شده اند و به حق آنان از خداى تعالى درخواست شده و همچنين زيارت قبور آن حضرات و بوسيدن ضريحشان و تبرك جستن به تربتشان و تعظيم آثارشان همه مصاديقى است از شركى كه در شرع از آن نهى شده و همان شرك وثنيت است ، و استدلال كرده اند به اينكه اينگونه توجيه عبادى در حقيقت قائل شدن به تاءثير ربوبى براى غير خداى تعالى است و اين خود شرك است ، و مگر بت پرستان چه مى كردند؟  


۱۶٬۲۶۳

ویرایش