گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
<span id='link148'><span>
<span id='link148'><span>


==منظور از خلقت آسمان ها و زمین، در شش روز ==
آرى، «روز» در هر ظرفى، مقدارى است از زمان. در ظرف زمين، عبارت است از: مدت زمانى كه كره زمين، يك بار به دور خودش بچرخد، و در ظرف قمر - البته قمر مخصوص كره زمين - تقريبا برابر است با بيست و نُه روز و نصف. و استعمال كلمۀ «يَوم»، در برهه اى از زمان، استعمالى است شايع.
آرى ، روز در هر ظرفى مقدارى است از زمان ، در ظرف زمين عبارت است از مدت زمانى كه كره زمين يك بار به دور خودش بچرخد، و در ظرف قمر - البته قمر مخصوص كره زمين - تقريبا برابر است با بيست و نه روز و نصف ، و استعمال كلمه «'''يوم '''» در برهه اى از زمان استعمالى است شايع.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۴ </center>
بنابراين ، خداى تعالى آسمانها را در دو برهه از زمان آفريده ، همانطور كه درباره آفرينش زمين فرموده : «'''خلق الارض فى يومين ... و قدر فيها اقواتها فى اربعة ايام '''» پس خلقت زمين در دو روز، يعنى در دو برهه از زمان بوده ، و ارزاق آن در چهار روز كه همان چهار فصل باشد تقدير شده است.
بنابراين، خداى تعالى، آسمان ها را در دو برهه از زمان آفريده، همان طور كه درباره آفرينش زمين فرموده: «خَلَقَ الأرضَ فِى يَومَين... * وَ قَدَّرَ فِيهَا أقوَاتَهَا فِى أربَعَةِ أيّام». پس خلقت زمين در دو روز، يعنى در دو برهه از زمان بوده، و ارزاق آن در چهار روز، كه همان چهار فصل باشد، تقدير شده است.


پس آنچه از آيات گذشته به دست آمد يكى اين بود كه خلقت آسمان و زمين به اين شكل و وضعى كه ما مى بينيم ناگهانى نبوده و به اين شكل از عدم ظاهر نشده بلكه از چيز ديگرى خلق شده كه آن چيز قبلا وجود داشته و آن ، ماده اى متشابه الاجزاء و روى هم انباشته بوده كه خداى تعالى اين ماده متراكم را جزء جزء كرد، و اجزاء آن را از يكديگر جدا ساخت ، از قسمتى از آن در دو برهه از زمان زمين را ساخت ، و سپس به آسمان كه آن موقع دود بود پرداخته ، آن را نيز جزء جزء كرد، و در دو برهه از زمان به صورت هفت آسمان در آورد. ديگر اينكه آنچه ما از موجودات زنده مى بينيم از آب آفريده شده اند، پس ماده آب ، ماده حيات هر جنبنده است.
پس آنچه از آيات گذشته به دست آمد، يكى اين بود كه:
 
خلقت آسمان و زمين به اين شكل و وضعى كه ما مى بينيم، ناگهانى نبوده و به اين شكل از عدم ظاهر نشده، بلكه از چيز ديگرى خلق شده، كه آن چيز قبلا وجود داشته و آن، ماده اى متشابه الاجزاء و روى هم انباشته بوده، كه خداى تعالى، اين ماده متراكم را جزء جزء كرد، و اجزاء آن را از يكديگر جدا ساخت. از قسمتى از آن، در دو برهه از زمان، زمين را ساخت، و سپس به آسمان، كه آن موقع دود بود، پرداخته، آن را نيز جزء جزء كرد، و در دو برهه از زمان، به صورت هفت آسمان در آورد.  
 
ديگر اين كه: آنچه ما از موجودات زنده مى بينيم، از آب آفريده شده اند. پس ماده «آب»، ماده حيات هر جنبنده است.
   
   
با مطالبى كه گذشت معناى آيه مورد بحث روشن گرديد، پس اينكه فرمود: «'''هو الذى خلق السماوات و الارض فى ستة ايام '''»، منظور از آفريدن آن ، جمع كردن اجزاء، و سپس جدا ساختنش از مواد ديگرى متشابه با هم و متراكم در هم است . و به حكم اين آيات خلقت آسمانها در دو روز و خلقت زمين نيز در دو روز - به آن معنايى كه براى روز كرديم - صورت گرفته و در نتيجه از شش روز دو روز باقيمانده كه در آن كارى ديگر شده (و آن همان تقدير ارزاق و يا به عبارتى به حركت در آوردن زمين به دور خورشيد است ، به نحوى كه در اثر دور و نزديك شدنش از خورشيد و نيز در اثر ميل به سوى شمال و جنوب ، چهار قسم هوا در زمين پيدا (شد: هواى بهارى ، تابستانى ، پاييزى و زمستانى و در نتيجه زمين آماده گرديد براى اينكه ارزاق روزى خواران ، از آن برويد).
با مطالبى كه گذشت، معناى آيه مورد بحث روشن گرديد. پس اين كه فرمود: «هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضَ فِى سِتَّةِ أيَّامٍ»، منظور از آفريدن آن، جمع كردن اجزاء، و سپس جدا ساختنش از مواد ديگرى متشابه با هم و متراكم در هم است. و به حكم اين آيات، خلقت آسمان ها در دو روز و خلقت زمين نيز در دو روز - به آن معنايى كه براى روز كرديم - صورت گرفته، و در نتيجه از شش روز، دو روز باقی مانده كه در آن كارى ديگر شده. آن، همان تقدير ارزاق، و يا به عبارتى به حركت در آوردن زمين، به دور خورشيد است، به نحوى كه در اثر دور و نزديك شدنش از خورشيد و نيز در اثر ميل به سوى شمال و جنوب، چهار قسم هوا در زمين پيدا شد: (هواى بهارى، تابستانی، پاييزى و زمستانى، و در نتيجه زمين آماده گرديد براى اين كه ارزاق روزى خواران، از آن برويد).


معناى جمله : «'''و كان عرشه على الماء'''»
==معناى «عرش»، در آیه: «وَ كَانَ عَرشُهُ عَلَى المَاء»==


و اما اينكه فرمود: «'''و كان عرشه على الماء'''» جمله اى است حاليه ، و معناى مجموع آيه اينست كه : خداى تعالى در وقتى و در حالى به خلقت آسمانها و زمين پرداخت كه عرشش بر آب بود، و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه گفتيم ماده حيات و زندگى است ، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارت است
و اما اينكه فرمود: «'''و كان عرشه على الماء'''» جمله اى است حاليه ، و معناى مجموع آيه اينست كه : خداى تعالى در وقتى و در حالى به خلقت آسمانها و زمين پرداخت كه عرشش بر آب بود، و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه گفتيم ماده حيات و زندگى است ، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارت است
۱۶٬۹۱۱

ویرایش