۱۶٬۹۲۲
ویرایش
خط ۶: | خط ۶: | ||
<span id='link141'><span> | <span id='link141'><span> | ||
==هر كس در جايى كه لايق آن است، قرار داده مى شود == | ==هر كس در جايى كه لايق آن است، قرار داده مى شود == | ||
مطلب ديگرى كه درباره جمله مورد بحث | مطلب ديگرى كه درباره جمله مورد بحث داريم، اين است كه: | ||
وقوع اين جمله، يعنى جملۀ «وَ يُؤتِ كُلَّ ذِى فَضلٍ فَضلَهُ»، كه از اعتناء به فضل هر صاحب فضلى حكايت مى كند، بعد از جملۀ «يُمَتِّعكُم مَتَاعاً حَسَناً إلَى أجَلٍ مُسَمًّى» كه مى فهماند خداى تعالى، همۀ انسان ها را برخوردار از زندگى مى كند، إشعار به دو نكته دارد: | |||
يكى اين كه: مى فهماند منظور از «متاع» در جملۀ اولى، متاع عمومى و مشترك بين همه افراد مجتمع است. و به عبارتى ديگر: منظور از «متاع»، زندگى اجتماعى حسن است، و منظور از «فضل» در جمله دوم، خصوص آن مزايایى است كه خداى تعالى، به بعضى افراد در مقابل فضيلتى كه دارند، مى دهد. | |||
نكته ديگر اين كه: جملۀ اولى، به برخوردارى از زندگى دنيا اشاره دارد، و جملۀ دوم، مربوط به ثواب آخرت است. ثوابى كه خداى تعالى در مقابل اعمال صالح مى دهد. اعمال صالحى كه قائم به تك تك افراد است. | |||
البته ممكن هم هست اشاره باشد به هر دو نوع پاداش. هم پاداش دنيوى و هم پاداش اخروى، و بخواهد بفرمايد: هر كس در جهات دنيوى، زيادتى با خود بياورد كه اقتضاى زيادت در مزيتى از مزاياى اخروى را دارد، خداى تعالى آن مزيت زائد اخروى را به او مى دهد، و هر صاحب زيادت و فضلى را، چه اين كه آن زيادت در صفتى از صفات باشد و چه در عملى از اعمال صالح، در مقامى جاى مى دهد كه آن صفت و آن عملش، اقتضاى آن مقام را داشته باشد. | |||
و خلاصه كلام، مى خواهد بفرمايد: | |||
هر كسى را در جایى كه لايق آن است، قرار مى دهد، نه اين كه فاضل در ديندارى و مفضول را، به يك چوب براند، و خصوصيات افراد را ناديده بگيرد و بر روى درجات و منازلى كه اعمال و مساعى اجتماعى دارند، خط بطلان بكشد. و چنان نيست كه در آن سراى، حال افراد زحمتكش با نشاط و افراد تنبل و كسل يكسان باشد. و حال افراد جدّى، آن هم جدّى در اعمال دقيق و مهم، با حال افراد بازيگر، آن هم بازيگر در اعمالى پست و حقير، يك جور باشد. و همچنين اختلاف هایى كه افراد از جهات ديگر دارند، ناديده گرفته شود. | |||
«'''فَإن تَوَلَّوا فَإنِّى أخَافُ عَلَيكُم عَذَابَ يَومٍ كَبِيرٍ'''» - يعنى: پس اگر با اين حال (تَتَوَلَّوا) اعراض كنيد. - كلمۀ «تَوَلَّوا»، در اصل «تَتَوَلَّوا»، مخاطب از فعل مضارع باب تفعّل است، نه جمع غايب ماضى آن باب. دليل گفتار ما، كاف خطاب در «عَلَيكُم»، و نيز خطاب هاى متعددى است كه در دو آيه قبل بود. پس نبايد به گفتار بعضى از مفسران گوش داد كه گفته اند: كلمۀ «تَوَلَّوا»، جمع مذكر غايب، از فعل ماضى باب تفعّل است. چون فساد اين سخن واضح است. | |||
--بيان نادرستى سخن يكى از مفسران، در ارتباط با: «يُمَتِّعكُم مَتَاعاً حَسَناً»== | |||
يكى از مفسران، در تفسير جملۀ «يُمَتِّعكُم مَتَاعاً حَسَناً إلَى أجَلٍ مُسَمًّى»، حرف عجيب و غريبى زده و گفته است: «اين جمله، همچنان كه در تفسير سوره «يونس» نيز گفتيم، مى خواهد از نجات امت محمّدى، از عذاب انقراض خبر دهد»، و من نفهميدم اين خبر را از كجاى آيه استفاده كرده! | |||
احتمال مى دهم او از اين جا به اشتباه افتاده كه خيال كرده آيه شريفه، مى خواهد به امت اسلام شرط كند كه اگر به خدا و آياتش ايمان بياورند، خداى تعالى، آنان را به حياتى نيكو خواهد رساند. حياتى كه انقراض پذير نباشد. چون امت اسلام شرط را تحقق داده و ايمان آوردند، خداى تعالى هم اسلام را در دنيا منتشر كرد. | |||
وليكن همه مى دانيم با اين كه رسول «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، فرستاده خدا به سوى عامه بشر بود، با این حال، عامّه بشر به وى ايمان نياوردند. آن هایى هم كه ايمان آوردند، ايمان همگی يشان، خالص از نفاق نبود، و خلاصه ايمان زبانی شان از ظاهرشان، به باطنشان راه نيافته و از زبان به قلب نرسيده بود. | |||
و اگر صرف ايمان بعضى از امت با كفر اكثريت امت در تحقق شرط كافى باشد و باعث شود كه خداى تعالى عذاب استيصال را از امتى بردارد، اين مقدار ايمان در امت نوح و هود و ساير انبياء نيز وجود داشت. آنان نيز، امت خود را به همان چيزى دعوت كردند كه محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» دعوت كرد. آن ها نيز، همان شرطى را كردند كه آن جناب كرد. ولى ديديم كه عذاب عمومى همه را گرفت، و خداى تعالى، تنها مؤمنان را نجات داد: «وَ كَانَ حَقّاً عَلَينَا نَصرُ المُؤمِنِين». | |||
اين | با اين كه قرآن كريم، از نوح و هود و صالح و وعده هایى حكايت كرده كه به مردم خود دادند، از آن جمله، از نوح حكايت كرده كه به قوم خود گفت: «استَغفِرُوا رَبَّكُم إنَّهُ كَانَ غَفّاراً يُرسِلِ السَّمَاءَ عَلَيكُم مِدرَاراً وَ يُمدِدكُم بِأموَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجعَل لَكُم جَنَّاتٍ وَ يَجعَل لَكُم أنهَاراً». | ||
و | و از هود «عليه السلام» حكايت كرده كه به قوم خود فرمود: «وَ يَا قَومِ استَغفِرُوا رَبَّكُم ثُمّ تُوبُوا إلَيهِ يُرسِلِ السَّمَاءَ عَلَيكُم مِدرَاراً وَ يَزِدكُم قَوَّةً إلى قُوَّتِكُم وَ لَا تَتَوَلَّوا مُجرِمِينَ». | ||
و به طور كلّى، از نوح و هود و صالح و انبياء بعد از ايشان «عليهم السلام» حكايت كرده كه به قوم خود گفتند: «أفِى اللّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الأرضِ يَدعُوكُم لِيَغفِرَ لَكُم مِن ذُنُوبِكُم وَ يُؤَخِّرَكُم إلَى أجَلٍ مُسَمًّى». | |||
و اما اين كه آن مفسر گفت: «همچنان كه در تفسير سوره «يونس» نيز گفتيم»، ما به تفسير سوره «يونس» او مراجعه كرديم و غير از ادعا، هيچ بيانى نيافتيم، و ما در همان سوره گفتيم كه سوره «يونس»، صريح در اين است كه خداى تعالى، به زودى در بين امت اسلام و بين پيامبرش قضاوت خواهد كرد، و آنان را عذاب و مؤمنان ايشان را نجات مى دهد. اين سنت الهى است كه همواره در امت هاى گذشته جريان يافته: «وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبدِيلاً». | |||
«'''إِلى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شئٍ قَدِيرٌ'''»: | |||
اين جمله، در مقام تعليل مطلبى است كه جملۀ «فَإن تَوَلَّوا فَإنِّى أخَافُ عَلَيكُم عَذَابَ يَومٍ كَبِيرٍ»، آن را افاده مى كرد، و آن مطلب، مسأله معاد بود. مى فرمود: «اگر اعراض كنيد، من بر شما بيم دارم كه گرفتار عذاب روزى بزرگ شويد، زيرا بازگشت شما به سوى خداست». | |||
و اين جمله، در عين اين كه تعليل است، ذيلش شبهه اى را كه ممكن است در دل كفار خلجان كند و فكر كنند: «چگونه ممكن است كه ما بعد از مردن دوباره زنده شويم»، دفع نموده، مى فرمايد: «خدا بر هر كارى توانا است». | |||
و معناى مجموع آيه، چنين است كه: | |||
اگر از بت پرستى دست برنداشتيد و حاضر نشديد كه خدا را به خلوص بپرستيد، من بر شما مى ترسم از عذاب روزى بزرگ. روزى كه در پيش روى شما است، و به زودى با آن مواجه مى شويد. و آن، روز قيامت است. روزى است كه بعد از مُردن، دوباره زنده مى شويد. چون بازگشت همه شما، به سوى خدا است، و خدا قادر است بر هر كارى و بر اين كه شما را دوباره زنده كند، و از اين كار عاجز نيست. پس بر شما باد كه از استبعاد و ترديد در اين مسأله دورى كنيد. | |||
بنابراين، آيه شريفه، خود قرينه اى است بر اين كه منظور از: «يوم كبير»، همان روز قيامت است. | |||
قمى، در تفسير خود، بدون ذكر نام امام «عليه السلام» روايت كرده كه امام فرموده: منظور از «عذاب يوم كبير»، عذاب دود و صيحه است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۶ </center> | ||
<span id='link143'><span> | <span id='link143'><span> | ||
==آيات ۵ - ۱۶ سوره هود == | ==آيات ۵ - ۱۶ سوره هود == | ||
أَلا إِنهُمْ يَثْنُونَ صدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۵) | أَلا إِنهُمْ يَثْنُونَ صدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۵) |
ویرایش