گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵: خط ۵:


<span id='link131'><span>
<span id='link131'><span>
==توحيد اصلى است متضمن تمامى تفاضيل و جزئيات معانى قرآن ==
==توحيد، اصلى است متضمن تمامى تفاصيل و جزئيات معانى قرآن ==
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


اين سوره همانطور كه از آغاز و انجامش و از زمينهاى كه همه آياتش دارد اين مقام است كه غرض آيات قرآنى را با همه كثرت و تشتتى كه در آنها است بيان نموده از مضامين همه آنها خلاصه گيرى كند.
اين سوره، همان طور كه از آغاز و انجامش و از زمينه اى كه همه آياتش دارد، اين مقام است كه غرض آيات قرآنى را با همه كثرت و تشتتى كه در آن ها است، بيان نموده، از مضامين همه آن ها خلاصه گيرى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۰۰ </center>
و خاطر نشان مى سازد كه اساس و جان تمامى معارف مختلفى كه آيات قرآنى متضمن آن است يك حقيقت است.  
و خاطرنشان مى سازد كه اساس و جان تمامى معارف مختلفى كه آيات قرآنى متضمن آن است، يك حقيقت است.  


اگر قرآن كريم سخن از معارف الهى دارد و اگر درباره فضايل اخلاقى سخن مى گويد و اگر احكامى درباره كليات عبادات و معاملات و سياسات و ولايت ها تشريع مى كند و اگر از اوصاف خلايقى از قبيل : عرش، كرسى ، لوح ، قلم ، آسمان ، زمين ، فرشتگان ، جن ، شيطانها، گياهان ، حيوانات و انسان سخن به ميان مى آورد.  
اگر قرآن كريم سخن از معارف الهى دارد و اگر درباره فضايل اخلاقى سخن مى گويد و اگر احكامى درباره كليات عبادات و معاملات و سياسات و ولايت ها تشريع مى كند و اگر از اوصاف خلايقى از قبيل: عرش، كرسى، لوح، قلم، آسمان، زمين، فرشتگان، جن، شيطان ها، گياهان، حيوانات و انسان سخن به ميان مى آورد.  


و اگر درباره آغاز خلقت و انجام آن حرف ميزند و بازگشت همه را نخست به سوى فنا و سپس به سوى خداى سبحان مى داند و خبر از روز قيامت و قبل از قيامت ، يعنى از عالم قبر و برزخ مى دهد و از روزى خبر مى دهد كه همه براى رب العالمين و به امر او بپا مى خيزند، و همه در عرصهاى جمع گشته سؤ ال و بازخواست و حساب و سنجش و گواهى گواهان را مى بينند، و در آخر بين همه آنان داورى شده گروهى به بهشت و جمعى به دوزخ مى روند، بهشت و دوزخى كه داراى درجات و دركاتى هستند.  
و اگر درباره آغاز خلقت و انجام آن حرف می زند و بازگشت همه را نخست به سوى فنا و سپس به سوى خداى سبحان مى داند و خبر از روز قيامت و قبل از قيامت، يعنى از عالم قبر و برزخ مى دهد، و از روزى خبر مى دهد كه همه براى ربّ العالمين و به امر او بپا مى خيزند، و همه در عرصه اى جمع گشته، سؤال و بازخواست و حساب و سنجش و گواهى گواهان را مى بينند، و در آخر، بين همه آنان داورى شده، گروهى به بهشت و جمعى به دوزخ مى روند. بهشت و دوزخى، كه داراى درجات و دركاتى هستند.  


و نيز اگر بين هر انسانى و بين عمل او، و نيز بين عمل او و سعادت و شقاوت او، و نعمت و نقمت او، و درجه و دركه او، و متعلقات عمل او از قبيل وعده و وعيد و انذار و تبشير از راه موعظه و مجادله حسنه و حكمت رابطه برقرار دانسته و درباره آن رابطه ها سخن مى گويد، همه اينها بر آن يك حقيقت تكيه دارد و آن حقيقت چون روح در تمامى آن معارف جريان يافته و آن يك حقيقت ، اصل و همه اينها شاخه و برگ آنند، آن حقيقت ، زير بنا و همه اينها كه دين خدا را تشكيل مى دهند بر آن پايه بنا نهاده شده اند، و آن يك حقيقت عبارت است از:  
و نيز اگر بين هر انسانى و بين عمل او، و نيز بين عمل او و سعادت و شقاوت او، و نعمت و نقمت او، و درجه و دركه او، و متعلقات عمل او از قبيل وعده و وعيد و انذار و تبشير از راه موعظه و مجادله حسنه و حكمت رابطه برقرار دانسته و درباره آن رابطه ها سخن مى گويد. همه اين ها بر آن يك حقيقت تكيه دارد و آن حقيقت چون روح در تمامى آن معارف جريان يافته و آن يك حقيقت، اصل و همه اين ها شاخه و برگ آنند. آن حقيقت، زيربنا و همه اين ها كه دين خدا را تشكيل مى دهند، بر آن پايه بنا نهاده شده اند، و آن يك حقيقت عبارت است از:  


توحيد حق تعالى ، البته توحيدى كه اسلام و قرآن معرفى كرده ، و آن اينست كه انسان معتقد باشد به اينكه خداى تعالى رب همه اشياى عالم است و غير از خداى تعالى در همه عالم ربى وجود ندارد، و اينكه انسان به تمام معناى كلمه تسليم او شود و حق ربوبيت او را اداء كند و دلش جز براى او خاشع نگشته ، بدنش جز در برابر او خضوع نكند، خضوع و خشوعش تنها در برابر او - جل جلاله - باشد.
توحيد حق تعالى. البته توحيدى كه اسلام و قرآن معرفى كرده، و آن، اين است كه انسان معتقد باشد به اين كه خداى تعالى، ربّ همه اشياى عالَم است و غير از خداى تعالى، در همه عالَم، ربّى وجود ندارد، و اين كه انسان به تمام معناى كلمه، تسليم او شود و حق ربوبيت او را اداء كند و دلش جز براى او، خاشع نگشته، بدنش جز در برابر او خضوع نكند. خضوع و خشوعش، تنها در برابر او - جل جلاله - باشد.


و اين توحيد، اصلى است كه با همه اجمالى كه دارد متضمن تمامى تفاصيل و جزئيات معانى قرآنى است ، چه معارفش و چه شرايعش . و به عبارتى اصلى است كه اگر شكافته شود همان تفاصيل مى شود، و اگر آن تفاصيل فشرده شود به اين اصل واحد برگشت مى كند.
و اين «توحيد»، اصلى است كه با همه اجمالى كه دارد، متضمن تمامى تفاصيل و جزئيات معانى قرآنى است. چه معارفش و چه شرايعش. و به عبارتى: اصلى است كه اگر شكافته شود، همان تفاصيل مى شود، و اگر آن تفاصيل فشرده شود، به اين اصل واحد برگشت مى كند.
<span id='link132'><span>
<span id='link132'><span>


۱۷٬۲۳۲

ویرایش