۱۷٬۰۰۸
ویرایش
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
<span id='link130'><span> | <span id='link130'><span> | ||
==تمسك به عجب آورترين معجزات در نظر | ==تمسك به عجب آورترين معجزات در نظر كافران، براى بيان حال درونى آنان == | ||
خداى | خداى تعالى، در ميان معجزات و خوارق عادات كه احتمال مى رود به وسيله آن ها، از دل هاى كفار رفع شبهه گردد و از ترديد و شك بيرونشان كند، داستان باز كردن در آسمان و عروج دادنشان به آسمان را اختيار كرد، براى اين كه چنين معجزه اى در نظر آنان، بزرگتر و عجب آورتر از ساير معجزات است. | ||
و به همين | و به همين جهت، وقتى خوارق و معجزات بزرگى را از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» مى خواستند، مسأله عروج و بالا رفتن به آسمان را در آخر و به عنوان ترقى پيشنهاد مى كردند و به حكايت قرآن چنين مى گفتند: «لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتَّى تَفجُرَ لَنَا مِنَ الأرضِ يَنبُوعاً» - تا آن جا كه گفتند - «أو تَرقَى فِى السَّمَاءِ وَ لَن نُؤمِنَ لِرُقِّيَكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَينَا كِتَاباً نَقرَؤُهُ». | ||
پس به شهادت اين | پس به شهادت اين آيه، بالا رفتن به آسمان و تصرف در امور آن، از قبيل آوردن كتابى خواندنى از آن جا، يعنى نفوذ بشر در عالَم علوى و تمكنش در آن در نظر كفار، از اعجب خوارق است. | ||
علاوه بر اين كه آسمان محل سكونت ملائكه و محل صدور احكام و اوامر الهى | علاوه بر اين كه آسمان محل سكونت ملائكه و محل صدور احكام و اوامر الهى است، و الواح مقدرات، و مجارى امور، و منبع وحى، همه آن جاست و آن جاست كه نامه هاى اعمال بدان جا بالا مى رود. و عروج بشر بدان جا، معنايش اطلاع يافتن بر مجارى امور، و عوامل استثنائيات خلقت، و حقايق وحى و نبوت، و دعوت، و سعادت و شقاوت است. | ||
و كوتاه | و كوتاه سخن: باعث مى شود كه بشر بر هر حقيقتى دست يابد، و مخصوصا اگر عروجش استمرار داشته باشد، و يك بار و دو بار نباشد، همچنان كه قرآن كريم به اين استمرار اشاره نموده و فرموده: «فَظَلُّوا فِيهِ يَعرُجُونَ»، و نفرمود: «فَعَرَجُوا فِيه». زيرا تعبير اول استمرار را مى رساند و دومى، يك نوبت و دو نوبت را. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۹۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۹۹ </center> | ||
پس اين طور باز شدن درهاى آسمان | پس اين طور باز شدن درهاى آسمان و راه يافتن به آسمان ها، باعث مى شود كه بشر بر اصول و ريشه هاى اين دعوت حقه واقف شود، ليكن اين در صورتى است كه در دل ها مرض هاى درونى نباشد، و گرنه همان فساد و قذارت ريب و شك و شبهه، باعث مى شود كه ديدگانشان هم به خطا برود و خلاف آنچه را كه مى بينند، بفهمند و در نتيجه، با ديدن آن خوارق، پيغمبرشان را متهم به سحر كنند و بگويند: آنچه ما مى بينيم واقعيت ندارد، بلكه سحر، ما را مسحور كرده است. | ||
بنابر آنچه كه گفتيم، معناى آيه اين مى شود: | |||
اگر ما درى از آسمان به روى ايشان باز كنيم و آسمان آن را براى دخول آن ها مهيا نماييم و آن ها به طور مستمر در آن، آمد و شد كنند، و اسرار غيب و ملكوت و حقايق اشياء را مكرر ببينند، باز هم ايمان نمى آورند، و بلكه خواهند گفت سحر او، بر چشم ما پرده افكنده و به همان جهت است كه ما اين امور را مى بينيم، و گرنه خود آن امور حقيقت ندارد، و ما قومى مسحور شده هستيم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۰۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۰۰ </center> | ||
<span id='link131'><span> | <span id='link131'><span> | ||
==آيات ۱۶ - ۲۵ سوره حجر == | ==آيات ۱۶ - ۲۵ سوره حجر == | ||
وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فى السمَاءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّهَا لِلنَّظِرِينَ(۱۶) | وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فى السمَاءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّهَا لِلنَّظِرِينَ(۱۶) |
ویرایش