گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
<span id='link130'><span>
<span id='link130'><span>


==تمسك به عجب آورترين معجزات در نظر كافران براى بيان حال درونى آنان ==
==تمسك به عجب آورترين معجزات در نظر كافران، براى بيان حال درونى آنان ==
خداى تعالى در ميان معجزات و خوارق عادات كه احتمال مى رود به وسيله آنها رفع شبهه از دلهاى كفار گردد و از ترديد و شك بيرونشان كند، داستان باز كردن در آسمان و عروج دادنشان به آسمان را اختيار كرد، براى اينكه چنين معجزه اى در نظر آنان بزرگتر و عجب آورتر از ساير معجزات است.  
خداى تعالى، در ميان معجزات و خوارق عادات كه احتمال مى رود به وسيله آن ها، از دل هاى كفار رفع شبهه گردد و از ترديد و شك بيرونشان كند، داستان باز كردن در آسمان و عروج دادنشان به آسمان را اختيار كرد، براى اين كه چنين معجزه اى در نظر آنان، بزرگتر و عجب آورتر از ساير معجزات است.  


و به همين جهت وقتى خوارق و معجزات بزرگى را از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى خواستند مساله عروج و بالا رفتن به آسمان را در آخر و بعنوان ترقى پيشنهاد مى كردند و به حكايت قرآن چنين مى گفتند: «لن نؤمن لك حتى تفجر لنا من الارض ينبوعا - تا آنجا كه گفتند - او ترقى فى السماء و لن نؤمن لرقيك حتى تنزل علينا كتابا نقروءه».
و به همين جهت، وقتى خوارق و معجزات بزرگى را از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» مى خواستند، مسأله عروج و بالا رفتن به آسمان را در آخر و به عنوان ترقى پيشنهاد مى كردند و به حكايت قرآن چنين مى گفتند: «لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتَّى تَفجُرَ لَنَا مِنَ الأرضِ يَنبُوعاً» - تا آن جا كه گفتند - «أو تَرقَى فِى السَّمَاءِ وَ لَن نُؤمِنَ لِرُقِّيَكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَينَا كِتَاباً نَقرَؤُهُ».


پس به شهادت اين آيه بالا رفتن به آسمان و تصرف در امور آن از قبيل آوردن كتابى خواندنى از آنجا، يعنى نفوذ بشر در عالم علوى و تمكنش در آن در نظر كفار از اعجب خوارق است.
پس به شهادت اين آيه، بالا رفتن به آسمان و تصرف در امور آن، از قبيل آوردن كتابى خواندنى از آن جا، يعنى نفوذ بشر در عالَم علوى و تمكنش در آن در نظر كفار، از اعجب خوارق است.


علاوه بر اين كه آسمان محل سكونت ملائكه و محل صدور احكام و اوامر الهى است ، و الواح مقدرات، و مجارى امور، و منبع وحى ، همه آنجا است و آنجاست كه نامه هاى اعمال بدانجا بالا مى رود. و عروج بشر بدان جا معنايش اطلاع يافتن بر مجارى امور، و عوامل استثنائيات خلقت ، و حقايق وحى و نبوت ، و دعوت، و سعادت و شقاوت است.  
علاوه بر اين كه آسمان محل سكونت ملائكه و محل صدور احكام و اوامر الهى است، و الواح مقدرات، و مجارى امور، و منبع وحى، همه آن جاست و آن جاست كه نامه هاى اعمال بدان جا بالا مى رود. و عروج بشر بدان جا، معنايش اطلاع يافتن بر مجارى امور، و عوامل استثنائيات خلقت، و حقايق وحى و نبوت، و دعوت، و سعادت و شقاوت است.  


و كوتاه سخن، باعث مى شود كه بشر بر هر حقيقتى دست يابد، و مخصوصا اگر عروجش استمرار داشته باشد، و يك بار و دو بار نباشد، همچنان كه قرآن كريم به اين استمرار اشاره نموده و فرموده: «فظلوا فيه يعرجون» و نفرمود: «فعرجوا فيه»، زيرا تعبير اول استمرار را مى رساند و دومى يك نوبت و دو نوبت را.
و كوتاه سخن: باعث مى شود كه بشر بر هر حقيقتى دست يابد، و مخصوصا اگر عروجش استمرار داشته باشد، و يك بار و دو بار نباشد، همچنان كه قرآن كريم به اين استمرار اشاره نموده و فرموده: «فَظَلُّوا فِيهِ يَعرُجُونَ»، و نفرمود: «فَعَرَجُوا فِيه». زيرا تعبير اول استمرار را مى رساند و دومى، يك نوبت و دو نوبت را.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۹۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۱۹۹ </center>
پس اين طور باز شدن درهاى آسمان ، و راه يافتن به آسمانها باعث مى شود كه بشر بر اصول و ريشه هاى اين دعوت حقه واقف شود، ليكن اين در صورتى است كه در دلها مرضهاى درونى نباشد، و گرنه همان فساد و قذارت ريب و شك و شبهه ، باعث مى شود كه ديدگانشان هم به خطا برود و خلاف آنچه را كه مى بينند بفهمند و در نتيجه با ديدن آن خوارق ، پيغمبرشان را متهم به سحر كنند و بگويند: آنچه ما مى بينيم واقعيت ندارد، بلكه سحر، ما را مسحور كرده است.
پس اين طور باز شدن درهاى آسمان و راه يافتن به آسمان ها، باعث مى شود كه بشر بر اصول و ريشه هاى اين دعوت حقه واقف شود، ليكن اين در صورتى است كه در دل ها مرض هاى درونى نباشد، و گرنه همان فساد و قذارت ريب و شك و شبهه، باعث مى شود كه ديدگانشان هم به خطا برود و خلاف آنچه را كه مى بينند، بفهمند و در نتيجه، با ديدن آن خوارق، پيغمبرشان را متهم به سحر كنند و بگويند: آنچه ما مى بينيم واقعيت ندارد، بلكه سحر، ما را مسحور كرده است.


بنا بر آنچه كه گفتيم معناى آيه اين مى شود: اگر ما درى از آسمان به روى ايشان باز كنيم و آسمان آن را براى دخول آن ها مهيا نماييم و آن ها به طور مستمر در آن آمد و شد كنند، و اسرار غيب و ملكوت و حقايق اشياء را مكرر ببينند، باز هم ايمان نمى آورند و بلكه خواهند گفت سحر او پرده بر چشم ما افكنده و بهمان جهت است كه ما اين امور را مى بينيم ، و گر نه خود آن امور حقيقت ندارد، و ما قومى مسحور شده هستيم.
بنابر آنچه كه گفتيم، معناى آيه اين مى شود:  
 
اگر ما درى از آسمان به روى ايشان باز كنيم و آسمان آن را براى دخول آن ها مهيا نماييم و آن ها به طور مستمر در آن، آمد و شد كنند، و اسرار غيب و ملكوت و حقايق اشياء را مكرر ببينند، باز هم ايمان نمى آورند، و بلكه خواهند گفت سحر او، بر چشم ما پرده افكنده و به همان جهت است كه ما اين امور را مى بينيم، و گرنه خود آن امور حقيقت ندارد، و ما قومى مسحور شده هستيم.


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۰۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۰۰ </center>
<span id='link131'><span>
<span id='link131'><span>
==آيات ۱۶ - ۲۵ سوره حجر ==
==آيات ۱۶ - ۲۵ سوره حجر ==
وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فى السمَاءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّهَا لِلنَّظِرِينَ(۱۶)
وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فى السمَاءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّهَا لِلنَّظِرِينَ(۱۶)
۱۷٬۰۰۸

ویرایش