۱۴٬۵۰۸
ویرایش
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
در اين آيه، در باره اصنام دو اعتبار جمع شده، از جهت اين كه معمولا از سنگ يا چوب يا طلا و يا نقره ساخته مى شد، غيرعاقل حساب شده، و موصول غيرعاقل، يعنى «ما: چيزى كه» در باره اش به كار رفته و فرموده: «مَا لَا يَملِكُ: چيزى كه مالك نيست...». | در اين آيه، در باره اصنام دو اعتبار جمع شده، از جهت اين كه معمولا از سنگ يا چوب يا طلا و يا نقره ساخته مى شد، غيرعاقل حساب شده، و موصول غيرعاقل، يعنى «ما: چيزى كه» در باره اش به كار رفته و فرموده: «مَا لَا يَملِكُ: چيزى كه مالك نيست...». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۲ </center> | ||
و از جهت اين كه آن ها را | و از جهت اين كه آن ها را «آلهه» مى خواندند و مى پرستيدند و پرستش جز براى عاقل تصور ندارد، لذا در زمره عقلا به حساب آورده، تعبير مخصوص عقلا را در باره اش به كار برده، فرمود: «لَا يَستَطِيعُون: و نمى توانند». | ||
در اين آيه، بار | در اين آيه، بار ديگر، راهى براى بيان غرض اصلى از شمردن نعمت ها باز نموده و به بيان آن مى پردازد، و در خلال چهار آيه، نتيجه اصلى را كه همان اثبات توحيد و نبوت و معاد است، تشريح مى كند. | ||
در آيه اول، از آن مثالى كه براى خداى سبحان زدند، نهى مى | در آيه اول، از آن مثالى كه براى خداى سبحان زدند، نهى مى كند. و در آيه دوم، براى بيان يكتايى خدا در ربوبيت مَثَلى مى آورد. و در آيه سوم، در بيان نبوت و تشريع مَثَلى مى زند. و در آيه چهارم، به مسأله معاد مى پردازد. | ||
<span id='link295'><span> | <span id='link295'><span> | ||
ویرایش