۱۶٬۲۶۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۲۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۲۴ </center> | ||
در مجمع البيان گفته: | در مجمع البيان گفته: كلمۀ «ذُلَل»، جمع ذَلُول (رام) است. گفته مى شود: «إنَّهُ ذَلُولٌ». يعنى: «حيوانى كه ذلتش آشكار است»، و «رَجُلٌ ذَلُولٌ»، يعنى: «مردى كه ذلت و خضوعش آشكار است». | ||
<span id='link289'><span> | <span id='link289'><span> | ||
==وحی ها | ==وحی ها و الهام های خداى سبحان، به زنبور عسل == | ||
پس معناى | پس معناى اين كه فرمود: «وَ أوحَى رَبُّكَ إلَى النَّحلِ»، اين است كه: خداوند به زنبور عسل از راه غريزه اى كه در بنيه او قرار داده، الهام كرده، و داستان زنبور عسل و نظامى كه در حيات اجتماعى خود و سيره و طبيعتش دارد، امرى است عجيب و حيرت آور. و شايد همين نظام عجيبش، باعث شده كه خطاب از مشركان را به خطاب مخصوص رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» برگرداند و بفرمايد: «وَ أوحَى رَبُّكَ: و وحى كرد پروردگار تو». | ||
و اين كه فرمود: | و اين كه فرمود: «أنِ اتَّخِذِى مِنَ الجِبَالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعرِشُونَ»، اين همان مضمونى است كه خدا به زنبور عسل وحى كرد، و ظاهرا مراد از «مِمَّا يَعرِشُونَ»، همان محلى است كه كندوهاى عسل را در آن جا مى گذارند. | ||
و | و اين كه فرمود: «ثُمَّ كُلِى مِن كُلِّ الثَّمَرَات»، امر به اين كه از همه ميوه ها بخورد، با اين كه زنبور عسل از ميوه ها نمى خورد و غالبا روى گُل ها مى نشيند، بدان جهت است كه غذاى زنبور عسل، از همان مواد اوليه ميوه ها است، كه در شكوفه ها جاى دارد، و هنوز بزرگ نشده و پخته نگشته است. | ||
خداى | خداى تعالى، جملۀ: «فَاسلُكِى سُبُلَ رَبِّكَ ذُلَلاً» را، با «فاء» تفريع، متفرع بر امر به خوردن نموده، و اين تفريع مؤيد اين است كه مراد از خوردن، برداشتن و به منزل بردن است، تا عسلى را كه از «ثمرات» گرفته، به خانه ها برده ذخيره نمايند، و اضافه «سُبُل» به كلمۀ «رَبّ»، در جملۀ «رَبِّكَ»، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه تمامى كارها و رفت و آمدهاى زنبور عسل با الهام انجام مى گيرد. | ||
و | و جملۀ «يَخرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُختَلِفٌ ألوَانُهُ...»، جمله اى است مستأنفه كه بعد از جمله امر مزبور، نتيجه عمل و مجاهدت وى را در امتثال امر خداى سبحان و رام بودن در امتثالش را بيان مى كند، و آن نتيجه، عبارت است از اين كه: از شكم او بيرون مى آيد شرابى به نام «عسل»، كه داراى رنگ هاى مختلف است. بعضى سفيد و بعضى زرد و بعضى قرمز سير، و بعضى مايل به سياهى، «فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاس»، كه براى بيشتر امراض شفا است. | ||
بحث مفصل در زنبور | بحث مفصل در زنبور عسل، اين حشره زيرك كه حياتش مبنى بر اساس مدنى عجيب و فاضله است، به طورى كه نمى توان غرائب و حقايق آن را شمرد، و سپس بحث در پيرامون عسل كه آن را با مجاهدت هاى پيگيرش تهيه مى كند، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۲۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۲۵ </center> | ||
و خواص | و خواص عسل، بحث هايى است كه از طاقت اين كتاب خارج است، و خواننده بايد به كتاب هايى كه در خصوص اين مباحث نوشته شده، مراجعه نمايد. | ||
وجه | ==وجه اين كه: آيه زنبور عسل، به جملۀ «لِقوَمٍ يَسمَعُون» ختم شده== | ||
خداى تعالى آيه مورد بحث را با جمله «ان فى ذلك لاية لقوم يتفكرون» ختم فرموده ، و در آيات مورد بحث اين تعبير به صورتهاى مختلفى تكرار شده . آيه اى كه مربوط به زنده كردن زمين بعد از موتش بود با جمله «لقوم يسمعون» ختم گرديده و آيه مربوط به ثمرات نخيل و اعناب با جمله «لقوم يعقلون»، و آيه مورد بحث كه مربوط به امر نحل است با جمله «لقوم يتفكرون» و شايد علتش اين باشد كه: | خداى تعالى آيه مورد بحث را با جمله «ان فى ذلك لاية لقوم يتفكرون» ختم فرموده ، و در آيات مورد بحث اين تعبير به صورتهاى مختلفى تكرار شده . آيه اى كه مربوط به زنده كردن زمين بعد از موتش بود با جمله «لقوم يسمعون» ختم گرديده و آيه مربوط به ثمرات نخيل و اعناب با جمله «لقوم يعقلون»، و آيه مورد بحث كه مربوط به امر نحل است با جمله «لقوم يتفكرون» و شايد علتش اين باشد كه: |
ویرایش