گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
«'''لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ...'''»:
«'''لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ...'''»:


راغب در مفردات گفته: كلمه «وزر» - به فتحه «واو» و «زاء» - به معناى ملجا و پناهگاه كوه است، كه در مواقع خطر بدانجا پناهنده مى شوند، همچنانكه خداى سبحان فرموده: «كلا لا وزر الى ربك يومئذ المستقر» و كلمه «وزر» - به كسره «واو» و سكون «زاء» - به معناى ثقل و بار است ، و به مناسبت سنگينى كوه، بار را هم وزر گفته اند، و از بار سنگين هم تجاوز نموده گناهان را هم وزر خوانده اند همچنان كه ثقل هم مى خوانند، و در قرآن از گناهان، هم به وزر تعبير شده و فرموده: «ليحملوا اوزارهم كاملة» و هم به ثقل تعبير شده و فرموده: «و ليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم».
راغب در مفردات گفته: كلمۀ «وَزَر» - به فتحه «واو» و «زاء» - به معناى ملجأ و پناهگاه كوه است، كه در مواقع خطر بدان جا پناهنده مى شوند، همچنان كه خداى سبحان فرموده: «كَلَّا لَا وَزَرَ * إلَى رَبِّكَ يَومَئِذٍ المُستَقَر». و كلمۀ «وِزر» - به كسره «واو» و سكون «زاء» - به معناى ثقل و بار است، و به مناسبت سنگينى كوه، بار را هم «وِزر» گفته اند، و از بار سنگين هم تجاوز نموده، گناهان را هم «وِزر» خوانده اند، همچنان كه «ثقل» هم مى خوانند، و در قرآن از گناهان، هم به «وِزر» تعبير شده و فرموده: «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَة»ً. و هم به «ثِقل» تعبير شده و فرموده: «وَلَيَحمِلُنَّ أثقَالَهُم وَ أثقَالاً مَعَ أثقَالِهِم».


آنگاه اضافه كرده است كه: وزر ديگران را بر دوش كشيدن در حقيقت همان معنايى است كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در حديث «من سن سنة حسنة كان له اجرها و اجر من عمل بها من غير ان ينقص ‍من اجره شى ء و من سن سنة سيئة كان له وزرها و وزر من عمل بها» بيان فرموده است، و معناى حديث اين است كه:  
آنگاه اضافه كرده است كه: وزر ديگران را بر دوش كشيدن، در حقيقت همان معنايى است كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم»، در حديث: «مَن سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أجرَهَا وَ أجرَ مَن عَمِلَ بِهَا مِن غَيرِ أن يَنقُصَ ‍مِن أجرِهِ شَئٌ، وَ مَن سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ لَهُ وِزرَهَا وَ وِزرَ مَن عَمِلَ بِهَا» بيان فرموده است، و معناى حديث اين است كه:  


«هر كس سنت خوبى را باب كند و مردم را بدان عادت دهد، هم اجر عمل خود را مى برد، و هم اجر هر كسى را كه بدان عمل كند، بدون اين كه از اجر عاملين آن، چيزى كم شود، و هر كس سنت زشتى را باب كند»، هم وزر آن عمل را بدوش ‍ خواهد كشيد، و هم وزر هر كسى را كه به آن عمل كند البته در حديث كلمه «مثل» در تقدير است، و تقدير كلام مثل اجر و مثل وزر كسى است كه بدان عمل كند) مى باشد،
«هر كس، سنّت خوبى را باب كند و مردم را بدان عادت دهد، هم اجر عمل خود را مى برد، و هم اجر هر كسى را كه بدان عمل كند، بدون اين كه از اجر عاملين آن، چيزى كم شود. و هر كس سنّت زشتى را باب كند، هم وزر آن عمل را به دوش خواهد كشيد، و هم وزر هر كسى را كه به آن عمل كند.
 
البته در حديث، كلمۀ «مِثل» در تقدير است، و تقدير كلام «مِثلِ أجرِ» و «مِثلِ وِزر» كسى است كه بدان عمل كند، مى باشد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۳۶ </center>
و اين منافات با آيه لا تزر وازرة وزر اخرى ندارد، زيرا در اين آيه كشيدن وزر به نحوى مقصود است كه صاحب وزر از آن عارى شود، و بكلى بارش را ديگرى بكشد.
و اين، با آيه: «لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخرَى» منافات ندارد. زيرا در اين آيه، كشيدن وزر به نحوى مقصود است كه صاحب وزر از آن عارى شود، و به كلۀى بارش را ديگرى بكشد.


حديثى كه وى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل كرده از طرق خاصه و عامه هر دو روايت شده، و كتاب عزيز هم آن را تاييد مى كند، مثلا مى فرمايد: «و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم و ما آلتناهم من عملهم من شى ء كل امرى ء بما كسب رهين». و نيز مى فرمايد: «و نكتب ما قدموا و آثارهم»، و آياتى كه اين معنا را افاده كند بسيار است.
حديثى كه وى از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نقل كرده، از طرق خاصه و عامه، هر دو روايت شده، و كتاب عزيز هم، آن را تأييد مى كند. مثلا مى فرمايد: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرِّيَّتَهُم بِإيمَانٍ ألحَقنَا بِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَ مَا ألَتنَاهُم مِن عَمَلِهِم مِن شَئٍ كُلُّ امرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ». و نيز مى فرمايد: «وَ نَكتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُم». و آياتى كه اين معنا را افاده كند، بسيار است.


و اما اينكه در تفسير جمله «كان له وزرها و وزر من عمل بها» گفته: كلمه «مثل» در تقدير است، از نظر لفظ و ظاهر، حرف بدى نيست، و عيبى ندارد كه بوسيله آن تقدير تناقضى را كه ميان اين روايات و آيات مطابق آن و ميان آيه «ا تزر وازرة وزر اخرى» و امثال آن مانند «ليوفينهم ربك اعمالهم» به چشم می خورد، بر طرف نمود، زيرا اگر بگوئيم باب كننده سنت بد همه وزرهاى عاملين آن را به گردن مى گيرد، و خود عاملين، مسؤول نيستند بر خلاف آيه اولى سخن گفته ايم، و اگر بگوئيم باب كننده و عاملين ، شريك در وزر هستند بر خلاف آيه دومى سخن گفته ايم ، اما اگر بگوئيم باب كننده و دستور دهنده ، مثل وزر عامل را دارد، بر خلاف هيچ يك از اين دو آيه حرف نزده ايم.
و اما اين كه در تفسير جملۀ «كَانَ لَهُ وِزرَهَا وَ وِزرَ مَن عَمِلَ بِهَا» گفته: كلمۀ «مِثل» در تقدير است، از نظر لفظ و ظاهر، حرف بدى نيست، و عيبى ندارد كه به وسيله آن تقدير، تناقضى را كه ميان اين روايات و آيات مطابق آن و ميان آيه: «لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزرَ أُخرَى» و امثال آن، مانند: «لَيُوَفِّيَنَّهُم رَبُّكَ أعمَالَهُم» به چشم می خورد، بر طرف نمود.
 
زيرا اگر بگویيم: باب كننده سنّت بد، همه وزرهاى عاملين آن را به گردن مى گيرد، و خود عاملين، مسؤول نيستند، بر خلاف آيه اولى سخن گفته ايم. و اگر بگویيم: باب كننده و عاملين، شريك در وزر هستند، بر خلاف آيه دومى سخن گفته ايم. اما اگر بگویيم: باب كننده و دستور دهنده، مثل وزر عامل را دارد، بر خلاف هيچ يك از اين دو آيه حرف نزده ايم.
<span id='link229'><span>
<span id='link229'><span>
==چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد ==
==چگونگى تعدد وزر و عذاب در ازاء عمل واحد ==
اين به حسب لفظ و ظاهر آيات بود، و اما بر حسب حقيقت بايد بگوييم همانطور كه يك عمل ، چه حسنه و چه سيئه باشد، يك عمل است و دو تا نمى شود،
اين به حسب لفظ و ظاهر آيات بود، و اما بر حسب حقيقت بايد بگوييم همانطور كه يك عمل ، چه حسنه و چه سيئه باشد، يك عمل است و دو تا نمى شود،
۱۴٬۴۴۷

ویرایش