۱۶٬۸۸۹
ویرایش
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۲ </center> | ||
==مقصود از معجزات | ==مقصود از معجزات نُه گانۀ موسى «ع» در آيه: «وَ لَقَد آتَينَا مُوسَى تِسعَ آيَاتٍ بَيّنَات...»== | ||
«'''وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسى تِسعَ آيَاتِ بَيِّنَاتٍ فَسئَلْ بَنى إِسرائيلَ إِذْ جَاءَهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنى لاَظنُّك يَا مُوسى مَسحُوراً'''»: | |||
معجزاتى كه موسى بن عمران «عليه السلام» آورده، به طورى كه قرآن حكايت مى كند، بيش از نُه معجزه است، و اگر در آيه مورد بحث، آن ها را نُه معجزه شمرده، منظور، آن معجزاتى بوده كه در برابر فرعون و دعوت او آورده، و آن، عبارت است از: «عصا» و «يد بيضاء» و «طوفان» و «ملخ» و «قورباغه» و «سوسمار» و «خون» و «قحطى» و «كمبود ميوه ها». | |||
و ظاهراً مقصود از معجزات نُه گانه در آيه، همين ها باشد. مخصوصا با در نظر گرفتن اين كه گفتار موسى به فرعون را حكايت نموده، مى فرمايد: «لَقَد عَلِمتَ مَا أنزَلَ هَؤُلَاء إلّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الأرض بَصَائِرَ: تو خود مى دانى كه اين معجزات را، جز پروردگار آسمان و زمين، به منظور بينايى خلق، كس ديگرى نفرستاده». | |||
و | و اما ساير معجزاتى كه آن جناب داشته، مانند شكافتن دريا و جريان آب از سنگ و زنده كردن كشته اى به وسيله گاو و زنده كردن آنان كه با صاعقه هلاك شدند و سايه كردن كوه بر بالاى سرِ ايشان و امثال آن، همه خارج از معجزات نُه گانه است، و معجزاتى است كه براى امت خود آورده، نه براى فرعون. | ||
در | (در اين جا ممكن است بگويى: ظاهر «تِسعَ آيَات»، اين است كه نُه معجزه نامبرده، يك بار نازل شده و اين، مخالف با واقع مطلب است. چون واقع، اين است كه معجزات تدريجا نازل شده. | ||
در جواب مى گویيم: اين منافات در صورتى است كه بخواهد يك واقعه را بيان كند، ولى آيه شريفه، ناظر به مجموع مخاصمات فرعون با موسى، در طول مدت دعوتش مى باشد). | |||
«''' | و بنابراين، ديگر نبايد به گفته بعضى از مفسران كه نُه معجزه را غير از معجزات مذكور معرفى كرده اند، اعتناء نمود. | ||
در تورات معجزات نُه گانه مزبور، عبارتند از: «عصا» و «خون» و «سوسمار» و «قورباغه» و «مرگ چارپايان» و «سرمايى سوزان چون آتش»، كه از هر جا عبور كرد، نباتات و حيوانات را نابود ساخت، و «ملخ» و «ظلمت» و «مرگ عمومى بزرگسالان و همه حيوانات». | |||
و بعيد نيست همين دو گونگى تورات با ظاهر قرآن در خصوص معجزات نُه گانه، باعث شده كه قرآن كريم، اسامى آن ها را به طور مفصل بيان نكند. زيرا اگر بيان مى كرد، و دنبالش مى فرمود: «فَسئَل بَنِى إسرَائِيَل: از يهود بپرس»، يهود در جواب، آن اسامى را انكار مى نمود. چون يهود هرگز حاضر نمى شد گفتارى را از قرآن كه مخالف با تورات باشد، بپذيرد، لاجرم به تكذيب قرآن مبادرت مى نمودند. از همين جهت، قرآن اسم آن ها را نبرده. | |||
«'''إنّى لَأظُنُّكَ يَا مُوسَى مَسحُوراً'''» - يعنى: من گمان مى كنم كه تو را سحر كرده باشند و در نتيجه، خللى به عقلت وارد آمده باشد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۰۳ </center> | ||
و | و اين، همان معنايى است كه در جاى ديگر نقل نموده، فرموده است: «إنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِى أرسَلَ إلَيكُم لَمجنُونٌ». | ||
بعضى گفته اند: مقصود از «مسحور»، كه به صيغه اسم مفعول است، «ساحر» و به معناى اسم فاعل است. نظير كلمه «ميمون» و «مشؤوم»، كه به معناى دارنده ميمنت و دارنده نحوست است، كه در اصل در نسبت استعمال شده، معناى ميمنتى و مشئمتى را مى دهد. (مانند همدانى و شيرازى). | |||
«'''قَالَ لَقَدْ عَلِمْت مَا أَنزَلَ هَؤُلاءِ إِلّا رَبّ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ بَصائرَ وَ إِنّى لاَظنُّك يَا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً'''»: | |||
و اگر در پاسخ فرعون فرمود: من گمان مى كنم كه | كلمۀ «مَثبُور»، به معناى هالك است. زيرا از ماده «ثُبُو»( است كه به معناى هلاكت است، و معنا اين است كه: موسى، فرعون را مخاطب نموده، گفت: تو خوب مى دانى كه اين معجزات روشن را، غير پروردگار آسمان ها و زمين، كسى نازل نكرده، و او به منظور بصيرت يافتن مردم نازل كرده، تا چشم دلشان روشن گشته، ميان حق و باطل را تميز دهند، و من گمان مى كنم كه تو به خاطر عناد و انكارت، سرانجام هلاك شوى، اى فرعون. | ||
و اگر در پاسخ فرعون فرمود: من گمان مى كنم كه تو هلاك مى شوى، بدين جهت بود كه اولا حكم دست خداست و نمى شود به طور يقين حكم كرد. و ثانيا خواست تا كلامش مطابق با كلام فرعون باشد، كه گفت: من گمان مى كنم كه تو جادو شده اى. به علاوه، استعمال كلمۀ «ظنّ» در مورد يقين، در پاره اى موارد جایز است. | |||
«'''فَأَرَادَ أَن يَستَفِزَّهُم مِّنَ الاَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ جَمِيعاً'''»: | «'''فَأَرَادَ أَن يَستَفِزَّهُم مِّنَ الاَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ جَمِيعاً'''»: | ||
«استفزاز»، به معناى بيرون كردن به قهر و زور است، و معناى آيه روشن است. | |||
==معناى اين كه خطاب به بنى اسرائيل فرمود: «اسكنوا الارض فاذا جاء وعد الاخرة...»== | ==معناى اين كه خطاب به بنى اسرائيل فرمود: «اسكنوا الارض فاذا جاء وعد الاخرة...»== |
ویرایش