گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
<span id='link101'><span>
<span id='link101'><span>


==وجود سراپا فقر ونياز موجودات ، وجود رب واحد را اعلام مى كند ==
آرى، اين عالَم فى نفسه، جز محض حاجت و صرف فقر و فاقه به خداى تعالى، چيز ديگرى نيست. در ذاتش و صفاتش و احوالش و به تمام سراسر وجودش محتاج خداست، و «احتياج»، بهترين كاشف از وجود محتاجٌ إليه است، و مى فهماند كه بدون او، خودش مستقلا هيچ چيز ندارد، و آنى منفك از او و بى نياز از او نيست، و تمامى موجودات عالَم با حاجتى كه در وجود و نقصى كه در ذات خود دارند، از وجود پديد آورنده اى غنى در وجود و تام و كامل در ذات خبر مى دهند. و همچنين با ارتباطى كه با ساير موجودات داشته، از آن ها براى تكميل وجود خود استمداد مى كند، و نقائصى كه در ذات خود دارد، برطرف مى سازد، به طور صريح كشف مى كند از وجود پديد آورنده اى، كه او ربّ و متصرف در هر چيز و مدبّر امر هر چيز است.
آرى اين عالم فى نفسه جز محض حاجت و صرف فقر و فاقه به خداى تعالى چيز ديگرى نيست ، در ذاتش و صفاتش و احوالش و به تمام سراسر وجودش محتاج خداست، و احتياج بهترين كاشف از وجود محتاج اليه است، و مى فهماند كه بدون او خودش مستقلا هيچ چيز ندارد، و آنى منفك از او و بى نياز از اونيست، وتمامى موجودات عالم با حاجتى كه در وجود ونقصى كه در ذات خود دارند از وجود پديد آورنده اى غنى در وجود وتام وكامل در ذات خبر مى دهند، وهمچنين با ارتباطى كه با ساير موجودات داشته از آنها براى تكميل وجود خود استمداد مى كند، و نقائصى كه در ذات خود دارد برطرف مى سازد بطور صريح كشف مى كند از وجود پديد آورنده اى كه او رب و متصرف در هر چيز ومدبر امر هر چيز است.


از سوى ديگر اين نظام عمومى وجارى در موجودات عالم كه باعث شده همه پراكنده ها را جمع نموده و رابطه اى در ميان همه برقرار سازد نيز بدون زبان از اين حقيقت، كشف و پرده بردارى مى كند، پس پديد آورنده اين عالم هم واحد ويكتا است ، اواست كه با تنهائى خود مرجع همه عالم وبا وحدت خود برآورنده همه حوائج و تكميل كننده همه نواقص است ، پس هر كه غير اواست بدون حاجت ونقيضه نخواهد بود.
از سوى ديگر، اين نظام عمومى و جارى در موجودات عالَم كه باعث شده همه پراكنده ها را جمع نموده و رابطه اى در ميان همه برقرار سازد نيز، بدون زبان از اين حقيقت، كشف و پرده بردارى مى كند. پس پديد آورنده اين عالَم هم، واحد و يكتا است. اواست كه با تنهایى خود، مرجع همه عالَم و با وحدت خود، برآورنده همه حوائج و تكميل كننده همه نواقص است. پس هر كه غير اوست، بدون حاجت و نقيضه نخواهد بود.


رب وپروردگار اواست ، ربّى غير اونيست وغنيئى كه فقر نداشته باشد و كاملى كه نقص نداشته باشد اواست ، بنابراين تمامى اين موجودات عالم با حاجت ونقص خود خداى را از داشتن احتياج تنزيه واز داشتن نقص تبرئه مى كنند.
ربّ و پروردگار اوست، ربّى غير او نيست، و غنيئى كه فقر نداشته باشد و كاملى كه نقص نداشته باشد، اوست. بنابراين، تمامى اين موجودات عالَم با حاجت و نقص خود، خداى را از داشتن احتياج تنزيه و از داشتن نقص، تبرئه مى كنند.


حتى نادانان مشركين هم كه براى خدا شركائى اثبات مى كنند ويا نقصى وعيبى به اونسبت مى دهند با همين عمل خود تقدس خداى را از شريك وبرائتش را از نقص اثبات مى كنند، زيرا معنائى كه در ذهن و ضمير اين انسانها تصور شده والفاظى كه با آن الفاظ حرف مى زنند و تمامى اعضائى كه براى رساندن اين هدف استخدام مى كنند همه امورى هستند كه با حاجت وجودى خود از پروردگارى واحد وبى شريك ونقص خبر مى دهند.
حتى نادانان مشركان هم كه براى خدا شركایى اثبات مى كنند و يا نقصى و عيبى به او نسبت مى دهند، با همين عمل خود، تقدس خداى را از شريك و برائتش را از نقص اثبات مى كنند. زيرا معنایى كه در ذهن و ضمير اين انسان ها تصور شده و الفاظى كه با آن الفاظ حرف مى زنند و تمامى اعضایى كه براى رساندن اين هدف استخدام مى كنند، همه امورى هستند كه با حاجت وجودى خود، از پروردگارى واحد و بى شريك و نقص خبر مى دهند.


پس مثل اين انسان كه توحيد آفريدگار خود را انكار مى كند مثل انسانى است كه به بانگ بلند ادعا كند كه حتى يكنفر هم در عالم نيست كه سخن بگويد،
پس مَثَل اين انسان كه توحيد آفريدگار خود را انكار مى كند، مَثَل انسانى است كه به بانگ بلند ادعا كند كه حتى يك نفر هم در عالَم نيست كه سخن بگويد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۱۵۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه :۱۵۱ </center>
و بر چنين مطلبى شهادت دهد، زيرا اين شخص غافل است كه همين شهادتش بهترين دليل بر خلاف مدعاى خودش است، و هر چه پافشارى بيشترى كند ويا شهود بيشترى بياورد بر خلاف گفته خودش حجت محكمترى اقامه كرده است.
و بر چنين مطلبى شهادت دهد. زيرا اين شخص غافل است كه همين شهادتش، بهترين دليل بر خلاف مدّعاى خودش است، و هرچه پافشارى بيشترى كند و يا شهود بيشترى بياورد، بر خلاف گفته خودش حجت محكمترى اقامه كرده است.
<span id='link102'><span>
<span id='link102'><span>
==هر موجودى از موجودات داراى مرتبه اى از علم است وتسبيح موجودات تسبيح حقيقى است ==
==هر موجودى از موجودات داراى مرتبه اى از علم است وتسبيح موجودات تسبيح حقيقى است ==
حال اگر بگوئى صرف اينكه عالم به وجودش كشف از وجود آفريدگارى مى كند سبب نمى شود كه بگوئيم عالم همه تسبيح خدا مى گويند، چون صرف كشف را تسبيح نمى گويند، مگر وقتى كه تواءم با قصد واختيار باشد، هم كشف باشد وهم قصد، وقصد هم از توابع حيات است ، واغلب موجودات عالم از حيات بى بهره اند آسمان و آنچه سياره است ، وزمين وآنچه جمادات است حيات ندارند، پس ‍ گويا چاره اى نيست از اينكه تسبيح را حمل بر معناى مجازى نموده مقصود از آن را هم ان كشف ودلالت بر وجود پروردگار خود بدانيم.
حال اگر بگوئى صرف اينكه عالم به وجودش كشف از وجود آفريدگارى مى كند سبب نمى شود كه بگوئيم عالم همه تسبيح خدا مى گويند، چون صرف كشف را تسبيح نمى گويند، مگر وقتى كه تواءم با قصد واختيار باشد، هم كشف باشد وهم قصد، وقصد هم از توابع حيات است ، واغلب موجودات عالم از حيات بى بهره اند آسمان و آنچه سياره است ، وزمين وآنچه جمادات است حيات ندارند، پس ‍ گويا چاره اى نيست از اينكه تسبيح را حمل بر معناى مجازى نموده مقصود از آن را هم ان كشف ودلالت بر وجود پروردگار خود بدانيم.
۱۶٬۸۸۰

ویرایش