۱۶٬۲۶۹
ویرایش
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
<span id='link25'><span> | <span id='link25'><span> | ||
== | == دو روایت درباره نحوه تعيين ركعات نماز == | ||
و در كافى، از عامرى، از حضرت ابى جعفر «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: | |||
مرحوم | بعد از آن كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» معراج رفت، در مراجعت ده ركعت نماز به جا آورد، هر د وركعت به يك سلام، و چون حسن و حسين «عليهما السلام» متولد شدند، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به شكرانه خدا هفت ركعت ديگر زياد كرد و خداوند هم عمل او را امضاء فرمود، و اگر در نماز صبح چيزى اضافه نكرد، براى اين بود كه در هنگام فجر، ملائكه شب مى رفتند و ملائكه روز مى آمدند. | ||
و چون خداوند دستورش داد تا در مسافرت نمازهايش بشكند، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» همه را دو ركعتى كرد، مگر مغرب را كه از آن چيزى كم نكرد. در نتيجه شش ركعت را بر امتش تخفيف داد. و احكام سهو هم، تنها مربوط به ركعت هايى است كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» اضافه كرد، و اگر كسى در اصل واجب، يعنى در دو ركعت اول شك كند، بايد نماز را از سر بگيرد. | |||
مرحوم صدوق، در كتاب فقيه، به سند خود، از سعيد بن مسيب روايت كرده كه: «وى، از على بن الحسين «عليهما السلام» پرسيده است، چه وقت نماز بدين طريق كه امروز واجب است، بر مسلمانان واجب شد؟ | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۶ </center> | ||
فرمود: در مدينه | فرمود: در مدينه و بعد از ظهور اسلام و قوت گرفتن آن، كه خداوند جهاد را بر مسلمانان واجب نمود. آنگاه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هفت ركعت به آن اضافه كرد. دو ركعت در نماز ظهر و دو ركعت در عصر و يك ركعت در مغرب و دو ركعت در عشاء و نماز صبح را به حال خود به همان دو ركعتى كه در مكه واجب شده بود، باقى گذارد...». | ||
<span id='link26'><span> | <span id='link26'><span> | ||
==درجه رفيع آرايشگر خانواده فرعون نزد خدا == | ==درجه رفيع آرايشگر خانواده فرعون نزد خدا == | ||
ودر الدر المنثور است كه احمد ونسائى وبزار وطبرانى وابن مردويه و بيهقى (در كتاب دلائل ) به سند صحيح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) فرمود: وقتى مرا به معراج بردند بوئى پاكيزه از پيش رويم گذشت به جبرئيل گفتم اين بوى خوش از كجا است ؟ گفت : بوى مشاطه وآرايشگر خانواده فرعون بود، چرا كه اوروزى مشغول شانه زدن به گيسوان دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد وگفت : بسم اللّه . دختر فرعون گفت مقصودت نام پدر من است ؟ گفت : خير، مقصودم پروردگار خودم وپروردگار تووپدرت مى باشد، پرسيد مگر توغير از پدر من پروردگار ديگرى دارى ؟ گفت : آرى . پرسيد به پدرم بگويم ؟ گفت : بگو!. | ودر الدر المنثور است كه احمد ونسائى وبزار وطبرانى وابن مردويه و بيهقى (در كتاب دلائل ) به سند صحيح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) فرمود: وقتى مرا به معراج بردند بوئى پاكيزه از پيش رويم گذشت به جبرئيل گفتم اين بوى خوش از كجا است ؟ گفت : بوى مشاطه وآرايشگر خانواده فرعون بود، چرا كه اوروزى مشغول شانه زدن به گيسوان دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد وگفت : بسم اللّه . دختر فرعون گفت مقصودت نام پدر من است ؟ گفت : خير، مقصودم پروردگار خودم وپروردگار تووپدرت مى باشد، پرسيد مگر توغير از پدر من پروردگار ديگرى دارى ؟ گفت : آرى . پرسيد به پدرم بگويم ؟ گفت : بگو!. |
ویرایش